دسترسی نامحدود
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
برای ارتباط با ما می توانید از طریق شماره موبایل زیر از طریق تماس و پیامک با ما در ارتباط باشید
در صورت عدم پاسخ گویی از طریق پیامک با پشتیبان در ارتباط باشید
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
درصورت عدم همخوانی توضیحات با کتاب
از ساعت 7 صبح تا 10 شب
ویرایش: نویسندگان: William Hazlitt &, Robert Louis Stevenson سری: ناشر: Lectulandia سال نشر: 2015 تعداد صفحات: زبان: Spanish فرمت فایل : EPUB (درصورت درخواست کاربر به PDF، EPUB یا AZW3 تبدیل می شود) حجم فایل: 201 Kb
در صورت تبدیل فایل کتاب Caminar به فرمت های PDF، EPUB، AZW3، MOBI و یا DJVU می توانید به پشتیبان اطلاع دهید تا فایل مورد نظر را تبدیل نمایند.
توجه داشته باشید کتاب راه رفتن نسخه زبان اصلی می باشد و کتاب ترجمه شده به فارسی نمی باشد. وبسایت اینترنشنال لایبرری ارائه دهنده کتاب های زبان اصلی می باشد و هیچ گونه کتاب ترجمه شده یا نوشته شده به فارسی را ارائه نمی دهد.
«پیاده روی یک سرگرمی متمایز، بورژوایی، بیکار و شیک است. راه رفتن نسبتاً غریزی، طبیعی، وحشی است. پیاده روی یک آیین مدنی است و پیاده روی یک عمل حیوانی است. پیادهروی چیزی اجتماعی است و قدم زدن در جنگلی، حتی در خیابانهای یک شهر. کسانی که راه می روند، خود را در حال راه رفتن تصور می کنند، یا دوست دارند خود را از دید دیگران مشاهده کنند. کسی که راه میرود از این نظر برونگرا است، او فقط به بیرون اهمیت میدهد. کسی که راه میرود، معاشقه میکند و میگوید که بیرون میرود تا خودش را بجوید، با خودش به شیوهای ماچادایی صحبت کند، با خودش متحد شود، خودش را دوباره کشف کند یا دوباره بسازد. آنهایی که راه میروند هم چیزی نمیدانند، اما حداقل قبلاً فهمیدهاند که در درونشان چیزی برای حفاری وجود ندارد و با حرص بیرون، خیابانها، مزارع، آسمانها را جستجو میکنند. [...] راه رفتن چیزی است که ارتباط قاطعی با استقلال و آزادی دارد.» (برگرفته از مقدمه خوان مارکز.)
«Pasear es un entretenimiento distinguido, burgués, ocioso, elegante; caminar es más bien algo instintivo, natural, salvaje. Pasear es un rito civil, y caminar es un acto animal. Pasear es algo social, y caminar algo más bien selvático, aunque sea por las calles de una ciudad. El que pasea se imagina paseando, o gusta de observarse según la perspectiva de los otros; el que camina es, en ese sentido, extrovertido, solo le importa el afuera. El que pasea coquetea diciendo que sale a buscarse a sí mismo, a conversar machadianamente con uno mismo, a reunirse consigo mismo, a reencontrarse o reconstruirse; el que camina tampoco sabe nada pero por lo menos ya ha alcanzado a darse cuenta de que hay poco que escarbar dentro de sí, y rastrea vorazmente el exterior, las calles, los campos, los cielos. [...] Caminar es algo que está decisivamente relacionado con la independencia y con la libertad.» (Del prólogo de Juan Marqués.)