دسترسی نامحدود
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
برای ارتباط با ما می توانید از طریق شماره موبایل زیر از طریق تماس و پیامک با ما در ارتباط باشید
در صورت عدم پاسخ گویی از طریق پیامک با پشتیبان در ارتباط باشید
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
درصورت عدم همخوانی توضیحات با کتاب
از ساعت 7 صبح تا 10 شب
ویرایش:
نویسندگان: Gillian McAllister
سری:
ISBN (شابک) : 9789403114026
ناشر: Cargo
سال نشر: 2022
تعداد صفحات:
زبان: Dutch; Flemish
فرمت فایل : EPUB (درصورت درخواست کاربر به PDF، EPUB یا AZW3 تبدیل می شود)
حجم فایل: 1 Mb
در صورت تبدیل فایل کتاب Verkeerde plaats, verkeerde moment به فرمت های PDF، EPUB، AZW3، MOBI و یا DJVU می توانید به پشتیبان اطلاع دهید تا فایل مورد نظر را تبدیل نمایند.
توجه داشته باشید کتاب مکان اشتباه، زمان اشتباه نسخه زبان اصلی می باشد و کتاب ترجمه شده به فارسی نمی باشد. وبسایت اینترنشنال لایبرری ارائه دهنده کتاب های زبان اصلی می باشد و هیچ گونه کتاب ترجمه شده یا نوشته شده به فارسی را ارائه نمی دهد.
یک مادر برای نجات آینده پسرش تا کجا پیش خواهد رفت؟ در شبی که فصل زمستان شروع می شود، جن منتظر است تا پسر هفده ساله اش به خانه بیاید. وقتی بالاخره به خیابان راه میرود، نمیتواند چیزی را که میبیند باور کند. پسر نوجوان بامزه و شیرین او یک غریبه را درست جلوی خانه آنها می کشد. او نمیداند چه اتفاقی دارد میافتد، اما میداند که پسرش همان شب به زندان میرود و آیندهاش به پایان رسیده است. جن به خواب سختی فرو می رود و وقتی صبح روز بعد از خواب بیدار می شود... دیروز است. و بعد از شب بعد... روز قبل است. هر روز که از خواب بیدار می شود، یک روز زودتر است، یک روز دیگر قبل از قتل. روزی که به او این فرصت را می دهد تا از قتل جلوگیری کند و پسرش را نجات دهد. زیرا جایی در گذشته ممکن است بتواند آینده را تغییر دهد.
Hoever zal een moeder gaan om de toekomst van haar zoon te redden? In de nacht dat de wintertijd ingaat staat Jen te wachten tot haar zeventienjarige zoon thuiskomt. Als hij eindelijk de straat in loopt, kan ze niet geloven wat ze ziet. Haar grappige, lieve tienerzoon vermoordt een vreemdeling, vlak voor hun huis. Ze heeft geen idee wat er gebeurt, maar weet wel dat haar zoon diezelfde nacht in de gevangenis belandt, en dat zijn toekomst voorbij is. Jen valt in een onrustige slaap, en als ze de volgende ochtend wakker wordt... is het gisteren. En na de volgende nacht... is het de dag daarvoor. Elke dag die ze wakker wordt, is het een dag eerder, een andere dag voor de moord. Een dag die haar de kans biedt om de moord te voorkomen en haar zoon te redden. Want ergens in het verleden kan ze misschien de toekomst veranderen.