دسترسی نامحدود
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
برای ارتباط با ما می توانید از طریق شماره موبایل زیر از طریق تماس و پیامک با ما در ارتباط باشید
در صورت عدم پاسخ گویی از طریق پیامک با پشتیبان در ارتباط باشید
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
درصورت عدم همخوانی توضیحات با کتاب
از ساعت 7 صبح تا 10 شب
ویرایش: Paperback نویسندگان: Primitivo Mijares, Tatay Jobo Elizes Pub سری: ISBN (شابک) : 1523292199, 9781523292196 ناشر: Createspace Independent Publishing Platform سال نشر: 2016 تعداد صفحات: 0 زبان: English فرمت فایل : EPUB (درصورت درخواست کاربر به PDF، EPUB یا AZW3 تبدیل می شود) حجم فایل: 5 مگابایت
در صورت تبدیل فایل کتاب The Conjugal Dictatorship of Ferdinand and Imelda Marcos به فرمت های PDF، EPUB، AZW3، MOBI و یا DJVU می توانید به پشتیبان اطلاع دهید تا فایل مورد نظر را تبدیل نمایند.
توجه داشته باشید کتاب دیکتاتوری زناشویی فردیناند و ایملدا مارکوس نسخه زبان اصلی می باشد و کتاب ترجمه شده به فارسی نمی باشد. وبسایت اینترنشنال لایبرری ارائه دهنده کتاب های زبان اصلی می باشد و هیچ گونه کتاب ترجمه شده یا نوشته شده به فارسی را ارائه نمی دهد.
پیشگفتار نویسنده این کتاب ناتمام است. مردم فیلیپینی آن را برای من تمام خواهند کرد. این جلد را خیلی آهسته نوشتم. 1 می توانست در سه ماه پس از فرار من از دیکتاتوری زناشویی فردیناند و ایملدا مارکوس در 20 فوریه 1975 با آن کار کنم. در عوض، متوجه شدم که از هر بهانه ای برای کاهش سرعت آن استفاده می کنم. یکی از دوستان نزدیک، Marcelino P. Sarmiento، حتی به من هشدار داد، "Baka mapanis 'yan." (کتاب شما ممکن است کهنه شود.) در حالی که من تقریباً از هر بهانه ای برای به پایان نرساندن نسخه خطی این جلد استفاده می کردم، احساس ملموس می کردم. صدای مردم خاموشی که در فیلیپین به خانه برگشتهاند، از سراسر اقیانوس آرام به من اشاره میکنند. به هر سمتی که برگشتم، با تصاویر پریشان انبوه فیلیپینی روبهرو شدم که از من فریاد میزدند که این کار را تمام کنم، مبادا ضعف حافظه انسان - یا هر حادثهای در نالونداسان - باعث فراموشی مسائلی شود که در ذهن داشتم. تا بخش های حیاتی این کتاب را تشکیل دهند. گویی خیل عظیم فیلیپینی و خود تاریخ در موجی بی پایان موج می زدند و تقاضای قانع کننده ای از من به سانفرانسیسکو، کالیفرنیا ارائه می کردند تا دانش شخصی را که در مورد دسیسه های بدنام فردیناند ای. مارکوس و همسر بیش از حد جاه طلبش، ایملدا به دست آورده ام، تداوم بخشم. ، که منجر به روز بدنامی در کشور من شد، آن جمعه سیاه در 22 سپتامبر 1972، زمانی که حکومت نظامی به عنوان وسیله ای برای برقراری اولین دیکتاتوری زناشویی تاریخ اعلام شد. احساس فوریت در پایان این کار نیز با این فکر تقویت شد که مارکوس زندگی ابدی ندارد و مردم فیلیپینی حالتی غیرقابل تصور بخشش دارند. فکر میکردم که اگر این اثر را برای آیندگان تداوم ندهم، مارکوس ممکن است بیرویه از یک جمله لورلیایی بهرهمند شود که میگوید وقتی مردی میمیرد، فضایل گذشتهاش بزرگتر میشود و عیبهایش به تپهها کاهش مییابد. این کتابی است که مارکوس و یارانش برای آن بسیار پیشنهاد و انجام داده اند تا هرگز نور چاپ را نبیند. اکنون که از مطبوعات خارج شده است. من ترس بیشتری دارم که برای جلوگیری از انتشار آن، نه تنها در فیلیپین، بلکه در ایالات متحده، اقدامات بیشتری انجام شود. اما این اثر اکنون متعلق به تاریخ است. بگذارید خودش در چارچوب تحولات ماه ها یا سال های آینده صحبت کند. اگرچه در زندگی کنونی فیلیپینیها و آمریکاییهایی که علاقهمند به مطالعه براندازی دولتهای دموکراتیک با ابزارهای ظاهراً قانونی هستند، اهمیت زیادی پیدا میکند، این اثر به دنبال یافتن جایگاه مناسب خود در تاریخ است که ناگزیر باید در مورد آن قضاوت کند. تصاحب قدرت دولتی از مردم توسط رئیس جمهور فیلیپین لنگ. اگر این کار را بلافاصله پس از فرار از رژیم توتالیتر فردیناند و ایملدا، یا پس از کارزار شرورانه دیکتاتوری برای بدنام کردن من در ماه ژوئیه-آگوست به پایان می رساندم. در سال 1975، پس از آن من فقط با عصبانیت می توانستم این کار را انجام دهم. خشم بر تولید بخشهای خاصی از فیلمنامه من تأثیر گذاشت. با این حال، وقتی سنگ تمام گذاشتم بر روی کارم، متوجه شدم که زهر شخصی، خشونت و زبان نامتناسب پیشنویس اولیهام را پاک میکنم. برخی از مطالبی که به این کار وارد شد در فیلیپین از دانش عمومی بود. اگر من از آنها استفاده کرده بودم، به این منظور بود که از آنها به عنوان پیوندهایی با جنبه های ناشناخته حیله های مختلفی استفاده کنم که مارکوس برای برقراری دیکتاتوری خود به کار گرفت. اکنون، من به مردم فیلیپین ایمان دارم. من قرار ملاقات خود را با تاریخ حفظ کرده ام. من با این کار تعهد خود را نسبت به خودم، حرفه روزنامه نگاری، خانواده و کشورم انجام داده ام. من یک دلیل قانع کننده دیگر داشتم که با این کار در معرض خطر بزرگ کنده شدن از کشور عزیزم، جدایی اجباری از همسر و فرزندانم و از دست دادن محبت آنها، و از دست دادن هر چیزی که به نامم در فیلیپین دارم - یا از دست دادن خود زندگی این است که می خواستم برای تأثیر اندکی که داشتم، یک کفاره عمومی بکنم. . . .(بیشتر در داخل)
Author's Foreword This book is unfinished. The Filipino people shall finish it for me. I wrote this volume very, very slowly. 1 could have done with it In three months after my defection from the conjugal dictatorship of Ferdinand and Imelda Marcos on February 20.1975. Instead, I found myself availing of every excuse to slow it down. A close associate, Marcelino P. Sarmiento, even warned me, "Baka mapanis 'yan." (Your book could become stale.) While I availed of almost any excuse not to finish the manuscript of this volume, I felt the tangible voices of a muted people back home in the Philippines beckoning to me from across the vast Pacific Ocean. In whichever way I turned, I was confronted by the distraught images of the Filipino multitudes crying out to me to finish this work, lest the frailty of human memory -- or any incident a la Nalundasan - consign to oblivion the matters I had in mind to form the vital parts of this book. It was as if the Filipino multitudes and history itself were surging in an endless wave presenting a compelling demand on me to San Francisco, California perpetuate the personal knowledge I have gained on the infamous machinations of Ferdinand E. Marcos and his overly ambitious wife, Imelda, that led to a day of infamy in my country, that Black Friday on September 22, 1972, when martial law was declared as a means to establish history's first conjugal dictatorship. The sense of urgency in finishing this work was also goaded by the thought that Marcos does not have eternal life and that the Filipino people are of unimaginable forgiving posture. I thought that, if I did not perpetuate this work for posterity, Marcos might unduly benefit from a Laurelian statement that, when a man dies, the virtues of his past are magnified and his faults are reduced to molehills. This is a book for which so much has been offered and done by Marcos and his minions so that it would never see the light of print. Now that it is off the press. I entertain greater fear that so much more will be done to prevent its circulation, not only in the Philippines but also in the United States. But this work now belongs to history. Let it speak for itself in the context of developments within the coming months or years. Although it finds great relevance in the present life of the present life of the Filipinos and of Americans interested in the study of subversion of democratic governments by apparently legal means, this work seeks to find its proper niche in history which must inevitably render its judgment on the seizure of government power from the people by a lame duck Philippine President. If I had finished this work immediately after my defection from the totalitarian regime of Ferdinand and Imelda, or after the vicious campaign of the dictatorship to vilify me in July-August. 1975, then I could have done so only in anger. Anger did influence my production of certain portions of the manu-script. However, as I put the finishing touches to my work, I found myself expurgating it of the personal venom, the virulence and intemperate language of my original draft. Some of the materials that went into this work had been of public knowledge in the Philippines. If I had used them, it was with the intention of utilizing them as links to heretofore unrevealed facets of the various ruses that Marcos employed to establish his dictatorship. Now, I have kept faith with the Filipino people. I have kept my rendezvous with history. I have, with this work, discharged my obligation to myself, my profession of journalism, my family and my country. I had one other compelling reason for coming out with this work at the great risks of being uprooted from my beloved country, of forced separation from my wife and children and losing their affection, and of losing everything I have in my name in the Philippines - or losing life itself. It is that I wanted to make a public expiation for the little influence that I had . . . .(more inside)