دسترسی نامحدود
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
برای ارتباط با ما می توانید از طریق شماره موبایل زیر از طریق تماس و پیامک با ما در ارتباط باشید
در صورت عدم پاسخ گویی از طریق پیامک با پشتیبان در ارتباط باشید
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
درصورت عدم همخوانی توضیحات با کتاب
از ساعت 7 صبح تا 10 شب
دسته بندی: علم علم ویرایش: نویسندگان: Ísmodes. Eduardo سری: ISBN (شابک) : 9972427730 ناشر: Pontificia Universidad Católica del Perú (PUCP) سال نشر: 2006 تعداد صفحات: 191 زبان: Spanish فرمت فایل : PDF (درصورت درخواست کاربر به PDF، EPUB یا AZW3 تبدیل می شود) حجم فایل: 2 مگابایت
کلمات کلیدی مربوط به کتاب کشورهای بدون آینده: دانشگاه چه کاری می تواند انجام دهد؟ (کشورهای بدون آینده): Desarrollo، توسعه، نوآوری، نوآوری، Investigación y Desarrollo، تحقیق و توسعه، سیاست های علمی، سیاست های علمی، سیاست های نوآوری، سیاست های نوآوری، پرو، آمریکای لاتین، Triple Helix، I+D، R+D، STEM، دانشگاه ها
در صورت تبدیل فایل کتاب Países sin futuro: ¿qué puede hacer la universidad? (Futureless Countries) به فرمت های PDF، EPUB، AZW3، MOBI و یا DJVU می توانید به پشتیبان اطلاع دهید تا فایل مورد نظر را تبدیل نمایند.
توجه داشته باشید کتاب کشورهای بدون آینده: دانشگاه چه کاری می تواند انجام دهد؟ (کشورهای بدون آینده) نسخه زبان اصلی می باشد و کتاب ترجمه شده به فارسی نمی باشد. وبسایت اینترنشنال لایبرری ارائه دهنده کتاب های زبان اصلی می باشد و هیچ گونه کتاب ترجمه شده یا نوشته شده به فارسی را ارائه نمی دهد.
دو هدف این کتاب وجود دارد: از یک سو، تعیین معیارهایی برای تعریف اینکه کدام کشورها اصرار دارند به آینده پشت کنند (یعنی تعیین معیاری برای ارزیابی آنچه که ما بازیگوشانه آن را "حماقت" می نامیم. کشورها) و از سوی دیگر، پیشنهاد کنند که این کشورها چه استراتژی هایی را باید به کار گیرند تا از باتلاقی که در آن قرار گرفته اند خارج شوند (یعنی چه کاری باید انجام دهند تا کشورهای احمق نباشند). اساس استدلال بر این است که بدانیم منبع اصلی ثروت در دنیای معاصر دانش است. من با کلمه "ثروت" هم کالاهای مادی و هم غیر مادی را مشخص می کنم. با این حال، سطح ثروت یک کشور به طور کلی تنها به میزان ثروت ساکنان آن بستگی ندارد. اما این ثروت چگونه آنها را راضی می کند، یعنی چقدر رفاه ایجاد می کند. کشوری ثروتمند کشوری است که دارای سطح بالایی باشد رضایت ساکنین آن از شرایط زندگی. از این مشاهدات اساسی، چنین برمیآید که هر کشوری که قصد دارد در مبارزه با فقر پیروز ظاهر شود، باید با انرژی ویژه، حوزه توسعه علمی و فناوری را ارتقا دهد. استدلال فوق به قدری بدیهی است که شگفت آور است که فقط در چند جا به عمل تبدیل می شود. در واقع، در اکثریت قریب به اتفاق کشورهای فقیر، طبقات سیاسی به مدیریت فقر اختصاص دارند. فریب دادن مردم به امیدهای خالی از رزق. و حفظ منافع اقتصادی از قبل تثبیت شده، بدون مواجهه با خطر. همانطور که مشخص است، این وضعیت موجود باعث افزایش ثروت نمی شود. به سختی امکان بهره برداری از منابع طبیعی را بدون تبدیل آنها به منبع توسعه پایدار فراهم می کند. هدف این کتاب حمایت از اجرای دو کمپین است. اولین مورد ایجاد و انتشار یک دسته بندی جدید برای طبقه بندی کشورها است. برای انجام این کار، من در مقایسه با امکانات اقتصادی خود و با سرمایه گذاری سایر کشورها در این زمینه، چه میزان سرمایه گذاری برای تولید دانش اختصاص می دهند. به قصد برجسته کردن واقعیتی شگفتانگیز، چیزی را خلق کردم که از قضا آن را «نشانگر حماقت کشور» مینامم. شاخصی که هدف آن تشویق رهبران احمقانه ترین کشورها به خرج کردن است توجه بیشتر و منابع بیشتر برای تولید دانش. این کمپین اول، آشکارا، قصدی تحریک آمیز دارد. هدف برانگیختن بحث و مجادله در کشورهایی است که از بیماری حماقت رنج می برند. با این حال، پیشنهادی از این نوع در حد انکار باقی می ماند و مشکل اساسی را حل نمی کند: چگونگی تولید دانش. در واقع، سیاست ساده افزایش منابع تخصیص یافته به تولید دانش ناکافی است، به خصوص اگر فرد نداند که چگونه این منابع را مدیریت کند و یا اگر آنها به اشتباه هدایت شوند. به همین دلیل، این مقاله شامل یک کمپین دوم است. در آن، من پیشنهاد می کنم استراتژیهایی به گونهای که فراتر از وجود یا عدم وجود سیاستهای دولتی که از تولید دانش در یک کشور خاص حمایت میکند، شهروندان آن برای انجام خصوصی این وظیفه گرد هم آیند. انجمن های افراد خصوصی با بهره گیری از پتانسیل کم استفاده شده که در دانشگاه ها و موسسات فناورانه به عنوان یک گنج پنهان باقی می ماند، می توانند شبکه های شهروندی را تشکیل دهند و با حداقل هزینه اقتصادی، مولد دانش و در نتیجه ثروت شوند. این کمپین با امکاناتی که در حال حاضر توسط فناوریهای اطلاعات و ارتباطات ارائه میشود و همچنین با انگیزهای که اینها میتوانند در اعضای هر یک از گرهها یا تیمهای مورد علاقه که تشکیل میشوند برانگیزند، پشتیبانی میشود.
SON DOS LAS METAS de este libro: por un lado, establecer criterios para definir qué países insisten en darle la espalda al futuro (esto es, establecer una medida de evaluación de lo que denominaremos, lúdicamente, como la ‘necedad’ de los países) y, por otro, proponer qué estrategias deberían ejecutar estos países con el fin de salir del marasmo en el que se encuentran (esto es, qué deberían hacer con el fin de que dejen de ser países necios). La base de la argumentación estriba en reconocer que la principal fuente de riqueza en el mundo contemporáneo es el conocimiento. Con la palabra ‘riqueza’, designo tanto a bienes materiales como inmateriales. Sin embargo, el nivel de riqueza de un país no depende solamente de cuánta riqueza poseen, de modo general, sus habitantes; sino de qué manera esa riqueza los satisface, es decir, cuánto bienestar produce. Un país rico es aquel que posee un alto nivel de satisfacción de sus habitantes respecto de sus condiciones de vida. A partir de estas observaciones básicas, se sigue que todo país que se proponga salir victorioso de la lucha contra la pobreza debe impulsar, con especial energía, el área del desarrollo científico y tecnológico. El razonamiento anterior es tan evidente que resulta asombroso que solo en contados lugares se traduzca en la práctica. En efecto, en la inmensa mayoría de países pobres, las clases políticas se dedican a administrar la pobreza; a ilusionar a los pueblos con esperanzas carentes de sustento; y a mantener incólumes, sin enfrentar riesgos, los intereses económicos ya establecidos. Como bien se sabe, este statu quo no aumenta la riqueza. Permite, apenas, explotar los recursos naturales sin convertirlos en la fuente de un desarrollo sostenido. El libro apunta a sustentar la puesta en ejecución de dos campañas. La primera consiste en crear y difundir una nueva categoría destinada a clasificar a los países. Para ello, tomo como base cuánta inversión destinan estos a la producción de conocimiento en comparación con sus posibilidades económicas y con lo que invierten en este rubro las demás naciones. Con la intención de poner en evidencia una realidad a todas luces pasmosa, he creado lo que, irónicamente, denomino como ‘indicador de necedad del país’; un indicador cuyo fin es animar a los dirigentes de los países más necios a dedicar más atención y más recursos a la generación de conocimientos. Esta primera campaña posee, abiertamente, una intención provocadora. El propósito es despertar la discusión y la controversia en los países que padecen del mal de la necedad. Sin embargo, una propuesta de este tipo se queda en el límite de la denuncia y no resuelve el problema de fondo: cómo generar conocimiento. De hecho, la simple política de aumentar los recursos que se destinan a la generación de conocimientos es insuficiente, en especial si no se sabe administrar estos recursos o si estos se orientan de manera equivocada. Por ello, este ensayo incluye una segunda campaña. En ella, propongo estrategias para que, más allá de la existencia o ausencia de políticas gubernamentales que apoyen la generación de conocimiento en algún determinado país, los ciudadanos de este se agrupen para ejecutar, de manera privada, esta tarea. Aprovechando el potencial poco utilizado que permanece como un tesoro escondido en las universidades e institutos tecnológicos, las asociaciones de personas privadas pueden formar redes ciudadanas y, con un gasto económico mínimo, convertirse ellas mismas en generadoras de conocimiento y, por tanto, de riqueza. Esta campaña estaría apoyada en las facilidades que brindan, actualmente, las tecnologías de información y comunicación, y también en la motivación que estas puedan despertar en los integrantes de cada uno de los nodos o equipos de interés que se formen.
INTRODUCCIÓN 15 Capítulo 1. ¿CÓMO ESTAMOS?, ¿ESTAMOS BIEN?,¿ESTAMOS MAL?, ¿QUIÉNES ESTAMOS MAL? Capítulo 2. ¿CUÁLES SON LOS PRINCIPALES FACTORES QUE PROPICIAN EL DESARROLLO? Capítulo 3. ¿REALMENTE ES RENTABLE INVERTIR EN INVESTIGACIÓN, DESARROLLO E INNOVACIÓN? Capítulo 4. ¿CUÁNTO INVIERTEN LOS PAÍSES DE LA OECD Y DE IBEROAMÉRICA EN INVESTIGACIÓN, DESARROLLO E INNOVACIÓN? Capítulo 5. ¿CUÁLES SON LOS RESULTADOS DIRECTOS DE ESAS INVERSIONES?... ¿PAÍSES SIN FUTURO?... ¿PAÍSES NECIOS? Capítulo 6. ¿QUÉ SALIDAS TIENEN LOS PAÍSES HOSTILES O INDIFERENTES A LA INVERSIÓN EN INVESTIGACIÓN, DESARROLLO E INNOVACIÓN? Capítulo 7. LA CAMPAÑA «PAÍSES NECIOS» Capítulo 8. LA CAMPAÑA «EQUIPO» CONCLUSIONES 185 BIBLIOGRAFÍA 187