دسترسی نامحدود
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
برای ارتباط با ما می توانید از طریق شماره موبایل زیر از طریق تماس و پیامک با ما در ارتباط باشید
در صورت عدم پاسخ گویی از طریق پیامک با پشتیبان در ارتباط باشید
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
درصورت عدم همخوانی توضیحات با کتاب
از ساعت 7 صبح تا 10 شب
دسته بندی: دین ویرایش: نویسندگان: Ibrahim Kalin سری: ISBN (شابک) : 0199735247, 9780199735242 ناشر: سال نشر: 2010 تعداد صفحات: 338 زبان: English فرمت فایل : PDF (درصورت درخواست کاربر به PDF، EPUB یا AZW3 تبدیل می شود) حجم فایل: 2 مگابایت
در صورت ایرانی بودن نویسنده امکان دانلود وجود ندارد و مبلغ عودت داده خواهد شد
در صورت تبدیل فایل کتاب Knowledge in Later Islamic Philosophy: Mulla Sadra on Existence, Intellect, and Intuition به فرمت های PDF، EPUB، AZW3، MOBI و یا DJVU می توانید به پشتیبان اطلاع دهید تا فایل مورد نظر را تبدیل نمایند.
توجه داشته باشید کتاب دانش در فلسفه بعدي: ملاصدرا بر وجود، عقل و شهود نسخه زبان اصلی می باشد و کتاب ترجمه شده به فارسی نمی باشد. وبسایت اینترنشنال لایبرری ارائه دهنده کتاب های زبان اصلی می باشد و هیچ گونه کتاب ترجمه شده یا نوشته شده به فارسی را ارائه نمی دهد.
این پژوهش به بررسی چگونگی تلاش فیلسوف قرن هفدهمی صدرالدین شیرازی، معروف به ملاصدرا، برای تطبیق سه شکل عمده معرفت در مباحث فلسفی اسلامی می پردازد: وحی (قرآن)، برهان (برهان) و gnosis یا دانش شهودی (عرفان). ملاصدرا در ترکیب بزرگ خود که آن را «حکمت متعالیه» مینامد، ملاحظات معرفتشناختی خود را بر تحلیلی استوار از هستی و شئونات آن استوار میکند. ادعای کلیدی او مبنی بر اینکه معرفت یک شیوه هستی است، تعاریف کلامی از معرفت به عنوان نسبت و خاصیت دانا از یک سو و مفاهیم ابن سینا از معرفت به عنوان تجرید و بازنمایی از سوی دیگر را رد و تجدید نظر می کند. از نظر صدرا، همه این نظریهها ما را به یک نظریه سوبژکتیویستی معرفت میرسانند که در آن سوژه آگاه بهعنوان جایگاه اصلی همه ادعاهای معرفتی تعریف میشود. صدرا برای بررسی امکانات معرفتشناسی «غیر ذهنیتگرا» به دنبال تغییر تمرکز از معرفت بهعنوان کنش ذهنی بازنمایی به معرفت بهعنوان حضور و آشکارسازی است. مفهوم معرفت در سنت فکری اسلامی جایگاه اصلی را به خود اختصاص داده است. در حالی که فیلسوفان مسلمان ایده های یونانی دانش را پذیرفته اند، رویکردهای جدیدی را نیز توسعه داده و مطالعه دانش را گسترش داده اند. چالش تطبیق دانش وحی با عقل غیرمجاز و دانش شهودی به بحثی بسیار سازنده در میان روشنفکران مسلمان در دوره کلاسیک منجر شده است. در فرهنگی که دانش هم کمال معنوی و هم موقعیت اجتماعی را فراهم کرده است، علمای مسلمان گفتمان قابل توجهی از معرفت ایجاد کرده اند و دامنه معنای دانستن را بسیار گسترده کرده اند. از نظر صدرا، ما در شناخت اشیاء، جنبه ای از هستی را آشکار می کنیم و بدین ترتیب با شئونات و رنگ های بی شمار واقعیت جامع هستی درگیر می شویم. در چنین چارچوبی، ما از ادعاهای سوبژکتیویستی مالکیت معنا دست می کشیم. معقولیت ذاتی هستی، استدلالی که صدرا از طریق هستی شناسی مفصل خود مطرح می کند، موقعیت ممتاز سوژه دانا را که یگانه آفریننده معناست، از بین می برد. در عوض، معنا و معقولیت به عنوان کارکردهای وجود تعریف شده است که باید توسط فاعل شناس رمزگشایی و آشکار شود. این امر به بازتعریف رابطه بین سوژه و ابژه یا آنچه فیلسوفان مسلمان آن را دانا و معلوم می نامند، می انجامد.
This study looks at how the seventeenth-century philosopher Sadr al-Din al-Shirazi, known as Mulla Sadra, attempted to reconcile the three major forms of knowledge in Islamic philosophical discourses: revelation (Qur'an), demonstration (burhan), and gnosis or intuitive knowledge ('irfan). In his grand synthesis, which he calls the 'Transcendent Wisdom', Mulla Sadra bases his epistemological considerations on a robust analysis of existence and its modalities. His key claim that knowledge is a mode of existence rejects and revises the Kalam definitions of knowledge as relation and as a property of the knower on the one hand, and the Avicennan notions of knowledge as abstraction and representation on the other. For Sadra, all these theories land us in a subjectivist theory of knowledge where the knowing subject is defined as the primary locus of all epistemic claims. To explore the possibilities of a 'non-subjectivist' epistemology, Sadra seeks to shift the focus from knowledge as a mental act of representation to knowledge as presence and unveiling. The concept of knowledge has occupied a central place in the Islamic intellectual tradition. While Muslim philosophers have adopted the Greek ideas of knowledge, they have also developed new approaches and broadened the study of knowledge. The challenge of reconciling revealed knowledge with unaided reason and intuitive knowledge has led to an extremely productive debate among Muslims intellectuals in the classical period. In a culture where knowledge has provided both spiritual perfection and social status, Muslim scholars have created a remarkable discourse of knowledge and vastly widened the scope of what it means to know. For Sadra, in knowing things, we unveil an aspect of existence and thus engage with the countless modalities and colours of the all-inclusive reality of existence. In such a framework, we give up the subjectivist claims of ownership of meaning. The intrinsic intelligibility of existence, an argument Sadra establishes through his elaborate ontology, strips the knowing subject of its privileged position of being the sole creator of meaning. Instead, meaning and intelligibility are defined as functions of existence to be deciphered and unveiled by the knowing subject. This leads to a redefinition of the relationship between subject and object or what Muslim philosophers call the knower and the known.