ورود به حساب

نام کاربری گذرواژه

گذرواژه را فراموش کردید؟ کلیک کنید

حساب کاربری ندارید؟ ساخت حساب

ساخت حساب کاربری

نام نام کاربری ایمیل شماره موبایل گذرواژه

برای ارتباط با ما می توانید از طریق شماره موبایل زیر از طریق تماس و پیامک با ما در ارتباط باشید


09117307688
09117179751

در صورت عدم پاسخ گویی از طریق پیامک با پشتیبان در ارتباط باشید

دسترسی نامحدود

برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند

ضمانت بازگشت وجه

درصورت عدم همخوانی توضیحات با کتاب

پشتیبانی

از ساعت 7 صبح تا 10 شب

دانلود کتاب Jokes My Father Never Taught Me

دانلود کتاب جوک هایی که پدرم هرگز به من یاد نداد

Jokes My Father Never Taught Me

مشخصات کتاب

Jokes My Father Never Taught Me

ویرایش:  
نویسندگان:   
سری:  
ISBN (شابک) : 9780061745966, 0061745960 
ناشر: HarperCollins e-Books 
سال نشر: 2014;2006 
تعداد صفحات: 0 
زبان: English 
فرمت فایل : EPUB (درصورت درخواست کاربر به PDF، EPUB یا AZW3 تبدیل می شود) 
حجم فایل: 2 مگابایت 

قیمت کتاب (تومان) : 53,000



کلمات کلیدی مربوط به کتاب جوک هایی که پدرم هرگز به من یاد نداد: زندگی نامه و اتوبیوگرافی -- خاطرات شخصی، کتاب های الکترونیکی، زندگی نامه و اتوبیوگرافی -- خاطرات شخصی



ثبت امتیاز به این کتاب

میانگین امتیاز به این کتاب :
       تعداد امتیاز دهندگان : 25


در صورت تبدیل فایل کتاب Jokes My Father Never Taught Me به فرمت های PDF، EPUB، AZW3، MOBI و یا DJVU می توانید به پشتیبان اطلاع دهید تا فایل مورد نظر را تبدیل نمایند.

توجه داشته باشید کتاب جوک هایی که پدرم هرگز به من یاد نداد نسخه زبان اصلی می باشد و کتاب ترجمه شده به فارسی نمی باشد. وبسایت اینترنشنال لایبرری ارائه دهنده کتاب های زبان اصلی می باشد و هیچ گونه کتاب ترجمه شده یا نوشته شده به فارسی را ارائه نمی دهد.


توضیحاتی در مورد کتاب جوک هایی که پدرم هرگز به من یاد نداد

خاطرات عاشقانه و در عین حال وحشیانه صادقانه دختر اسطوره کمدی ریچارد پرایور راین پرایور در دهه 1960 ایده آلیستی و آزادانه متولد شد. مادرش یک رقصنده یهودی بود که طایفه ای از بچه های رنگین کمان را می خواست و پدرش ریچارد پرایور بود که شاید جذاب ترین و درخشان ترین کمدین دوران خود بود. در این خاطرات صمیمی، دلخراش و اغلب خنده دار، باران در مورد میراث تقسیم شده خود و نیروهایی صحبت می کند که دوران کودکی اسکیزوفرنی وحشیانه او را شکل داده اند. در خانه پدرش، او با مادربزرگ ریچارد، ماما، یک فاحشه خانم که هرگز از یادآوری سیاه‌پوست بودنش به باران خسته نشد، پیوند خورد. راین در خانه مادرش، و در خانه پدربزرگ و مادربزرگ یهودی‌اش، یک «پرنسس یهودی رنگ موکا» بود که یاد می‌گرفت چگونه همه چیز را از کوگل گرفته تا گوشت گاو بپزد. به نظر می رسید که باران از بهترین های هر دو جهان برخوردار است، اما به این شکل درست نشد. زندگی در مامان تا حد زیادی ناپایدار بود، در حالی که باران در محل زندگی ریچارد قبل از اینکه حتی خواندن را یاد بگیرد در معرض رابطه جنسی و مواد مخدر قرار داشت. او یک روز به پدرش گفت: «بابا»، وقتی در سن هشت سالگی به شام ​​شکرگزاری نشسته بود، «فاحشه‌ها باید پول بدهند». داستان دختری که بزرگ شد و پدرش را می‌پرستید، حتی زمانی که از او می‌ترسید و از او می‌ترسید، زیرا مشکلات مواد مخدر او بدتر می‌شد. در سال 1980 پریور سعی کرد خود را با آتش زدن خود بکشد، سپس به شوخی گفت که این یک تصادف بوده است: "هیچکس به من نگفته است که نمی توانی کلوچه ها را با دو نوع شیر مخلوط کنی!" در سال های آخر زندگی، پریور تسلیم شد. به مولتیپل اسکلروزیس مبتلا شد و باران با گریه شاهد بود که پدرش پوسته ای از خود سابقش شده بود. یک بار، پریور با حالتی درون‌نگر غیرمعمول از دخترش پرسید: «چرا مرا دوست داری، بارانی، در حالی که من می‌توانم خیلی بدجنس باشم»؟ این نگاهی بی‌سابقه به زندگی یک افسانه کمدی است که توسط دختری روایت می‌شود که هم نبوغ را درک می‌کرد و هم مرد شکنجه‌شده درون را می‌شناخت.


توضیحاتی درمورد کتاب به خارجی

The loving yet brutally honest memoir of the daughter of comedy legend Richard Pryor Rain Pryor was born in the idealistic, free-love 1960s. Her mother was a Jewish go-go dancer who wanted a tribe of rainbow children, and her father was Richard Pryor, perhaps the most compelling and brilliant comedian of his era. In this intimate, harrowing, and often hilarious memoir, Rain talks about her divided heritage, and about the forces that shaped her wildly schizophrenic childhood. In her father's house, she bonded with Richard's grandmother, Mamma, a one-time whorehouse madam who never tired of reminding Rain that she was black. In her mother's house, and in the home of her Jewish grandparents, Rain was a "mocha-colored Jewish princess," learning how to cook everything from kugel to beef brisket. It seemed as if Rain was blessed with the best of both worlds, but it didn't quite work out that way. Life at Mom's was unstable in the extreme, while at Richard's place Rain was exposed to sex and drugs before she had even learned to read. "Daddy," she told her father one day, sitting down to Thanksgiving dinner at the advanced age of eight, "the whores need to be paid." Jokes My Father Never Taught Me is both lovingly told and painfully frank: the story of a girl who grew up adoring her father even as she feared him'and feared for him'as his drug problems grew worse. In 1980 Pryor tried to kill himself by setting himself on fire, then joked that it had been an accident: "No one ever told me you couldn't mix cookies with two types of milk!" In his later years, Pryor succumbed to multiple sclerosis, and Rain watched in tears as her father became a shell of his former self. Once, in an unusually introspective mood, Pryor asked his daughter, "Why do you love me, Rainy, when I can be so mean'" Jokes My Father Never Taught Me answers that poignant question and many more. It is an unprecedented look at the life of a legend of comedy, told by a daughter who both understood the genius and knew the tortured man within.





نظرات کاربران