دسترسی نامحدود
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
برای ارتباط با ما می توانید از طریق شماره موبایل زیر از طریق تماس و پیامک با ما در ارتباط باشید
در صورت عدم پاسخ گویی از طریق پیامک با پشتیبان در ارتباط باشید
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
درصورت عدم همخوانی توضیحات با کتاب
از ساعت 7 صبح تا 10 شب
ویرایش:
نویسندگان: Alyssa Brugman
سری:
ISBN (شابک) : 1741663385, 9781741663389
ناشر: Random House Australia
سال نشر: 2009
تعداد صفحات: 0
زبان: English
فرمت فایل : MOBI (درصورت درخواست کاربر به PDF، EPUB یا AZW3 تبدیل می شود)
حجم فایل: 1 مگابایت
در صورت تبدیل فایل کتاب Girl Next Door به فرمت های PDF، EPUB، AZW3، MOBI و یا DJVU می توانید به پشتیبان اطلاع دهید تا فایل مورد نظر را تبدیل نمایند.
توجه داشته باشید کتاب دختر همسایه نسخه زبان اصلی می باشد و کتاب ترجمه شده به فارسی نمی باشد. وبسایت اینترنشنال لایبرری ارائه دهنده کتاب های زبان اصلی می باشد و هیچ گونه کتاب ترجمه شده یا نوشته شده به فارسی را ارائه نمی دهد.
ببینید، اتفاقی که افتاد این بود که زندگی ما واقعاً خوب پیش می رفت. مادرم ترفیع گرفت، من در یک مدرسه A-list ثبت نام کردم و سپس پدرم این ایده عالی برای راه اندازی یک امپراتوری داشت. اما اکنون او «به کشور رفته است.» اصلاً این به چه معناست؟ آیا همان جایی است که سگ های پیر و بیمار را می برند؟ آیا او به یک فرقه پیوسته است؟ الان دو ماه از این ماجرا می گذرد و من هنوز نمی دانم معنی آن چیست. دکلان، پسر همسایه، میگوید که پدرم در بیمارستان است، اما تا جایی که به دکلان مربوط میشود، همه در حال مرگ هستند. اکنون افراد عجیبی در اتاقهای یدکی ما زندگی میکنند و همه وسایل من در چمنزار است. من سعی کرده ام آن را با مادرم بزرگ کنم، اما او طوری با من صحبت می کند که انگار یک بچه چهار ساله هستم - وقتی اصلاً با من صحبت می کند، که این اواخر کمتر و کمتر شده است. سلام! میشه لطفا یکی به من بگه جریان چیه؟
See, what happened was, our lives were going really well. My mom got a promotion, I enrolled in an A-list school, and then my Dad had this great idea to start an empire. But now he's "gone to the country." What does that even mean? Is it the same place they take old, sick dogs? Has he joined a cult? It's been two months now, and I still don't know what it means. Declan, the boy next door, says that my dad's in a hospital, but everyone's dying as far as Declan is concerned. Now there are strange people living in our spare rooms, and all my stuff is on the lawn. I've tried to raise it with my mom, but she talks to me as if I am a four-year-old—when she talks to me at all, which is less and less lately. Hello! Can somebody please tell me what's going on?