دسترسی نامحدود
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
برای ارتباط با ما می توانید از طریق شماره موبایل زیر از طریق تماس و پیامک با ما در ارتباط باشید
در صورت عدم پاسخ گویی از طریق پیامک با پشتیبان در ارتباط باشید
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
درصورت عدم همخوانی توضیحات با کتاب
از ساعت 7 صبح تا 10 شب
ویرایش:
نویسندگان: Sütő András
سری:
ISBN (شابک) : 9738079098
ناشر: Pallas-Akadémia Könyvkiadó
سال نشر: 2001
تعداد صفحات: 217
زبان: Hungarian
فرمت فایل : PDF (درصورت درخواست کاربر به PDF، EPUB یا AZW3 تبدیل می شود)
حجم فایل: 893 کیلوبایت
در صورت تبدیل فایل کتاب Fülesek és fejszések között به فرمت های PDF، EPUB، AZW3، MOBI و یا DJVU می توانید به پشتیبان اطلاع دهید تا فایل مورد نظر را تبدیل نمایند.
توجه داشته باشید کتاب بین گوش و تبر نسخه زبان اصلی می باشد و کتاب ترجمه شده به فارسی نمی باشد. وبسایت اینترنشنال لایبرری ارائه دهنده کتاب های زبان اصلی می باشد و هیچ گونه کتاب ترجمه شده یا نوشته شده به فارسی را ارائه نمی دهد.
«...به همین دلیل دوباره به خودم می گویم: من می مانم، غیر از این نمی توانم.\nچون هنوز خیلی ها معتقدند: ما می مانیم، غیر از این نمی توانیم! ما می مانیم و برای بقای خود می جنگیم و دوباره با شاعر کلوژ سابق می گوییم: تا حد ممکن! از آنجا که هر چیزی ممکن است، بیایید فقط یک راه را صعب العبور، غیرممکن، خودکشی دسته جمعی اعلام کنیم: راهی که به خارج از وطن منتهی می شود و هرگز به عقب باز نمی گردد.\nهر چی ممکنه فقط نخون که دستامو بستم به سرم بیچاره سیکوت اینطوری گریه کردم افسوس! زیرا کسانی که قبلاً اینگونه خداحافظی می کردند، اگر غم و اندوهشان اجازه می داد، باز هم می توانستند از آمریکا و هر نقطه از جهان بازگردند. میتوانستند پنجرههای میخشدهشان را در Székelyföld باز کنند، اما هر که حالا شکایت میکند که من رنگی نداشتم، خیلی ناراحت شدم، افسوس! اگر اکنون اجازه دهید اجاق گاز شما خنک شود، دیگر هرگز نمی توانید روی آن حساب کنید.\"
"...Ezért újból azt mondom magamnak: én maradok, másként nem tehetek. Mert sokan vallják még: mi maradunk, másként nem tehetünk! Maradunk, és küzdeni fogunk a fennmaradásunkért, elmondva újból a költővel, ama hajdani kolozsvárival: ahogy lehet! Ahogy lehet bármi lehet, csak egyetlen utat nyilvánítsunk járhatatlannak, lehetetlenségnek, tömeges öngyilkosságnak: azt, amely kivezet a szülőföldről, és vissza már soha nem vezet. Ahogy lehet bármi lehet, csak azt ne énekeljétek, hogy kezem fejemre kulcsoltam, szegény Csíkot, úgy sirattam, jaj! Mert akik hajdan így búcsúztak, Amerikából s a világnak bármely tájáról még visszatérhettek, ha bánatuk úgy tartotta; beszögezett ablakaikat Székelyföldön újra kinyithatták, ám aki most kesergi el, hogy színem se volt, úgy búsultam, jaj! Aki most hagyja kihűlni a tűzhelyét, erre többé soha nem számíthat."
Előszó Naplójegyzetek 1987 1989 MARADOK, MÁSKÉNT NEM TEHETEK! LEVÉL SIKASZÓI BETÖRŐK ÜGYÉBEN MAGYAR EREDETŰ ROMÁNOKKÁ LETTÜNK? Visszapillantás 1992 SZOLGÁK FELELŐSSÉGE ÉS A HUMÁNUM PARANCSA FEBRUÁR 10-E, MAROSVÁSÁRHELY Jegyzet