دسترسی نامحدود
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
برای ارتباط با ما می توانید از طریق شماره موبایل زیر از طریق تماس و پیامک با ما در ارتباط باشید
در صورت عدم پاسخ گویی از طریق پیامک با پشتیبان در ارتباط باشید
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
درصورت عدم همخوانی توضیحات با کتاب
از ساعت 7 صبح تا 10 شب
ویرایش: First Edition
نویسندگان: Suraya Sadeed. Damien Lewis
سری:
ISBN (شابک) : 1401341314, 9781401342708
ناشر: Voice
سال نشر: 2011
تعداد صفحات: 0
زبان: English
فرمت فایل : EPUB (درصورت درخواست کاربر به PDF، EPUB یا AZW3 تبدیل می شود)
حجم فایل: 24 مگابایت
در صورت تبدیل فایل کتاب Forbidden Lessons in a Kabul Guesthouse: The True Story of a Woman Who Risked Everything to Bring Hope to Afghanistan به فرمت های PDF، EPUB، AZW3، MOBI و یا DJVU می توانید به پشتیبان اطلاع دهید تا فایل مورد نظر را تبدیل نمایند.
توجه داشته باشید کتاب درس های ممنوع در مهمانخانه کابل: داستان واقعی زنی که همه چیز را برای امید به افغانستان به خطر انداخته است نسخه زبان اصلی می باشد و کتاب ترجمه شده به فارسی نمی باشد. وبسایت اینترنشنال لایبرری ارائه دهنده کتاب های زبان اصلی می باشد و هیچ گونه کتاب ترجمه شده یا نوشته شده به فارسی را ارائه نمی دهد.
«پیام تکان دهنده.»—Kirkus «[A]n خاطرات جذاب.»—کتاب فهرست «[A] به خوبی طرح ریزی شده، روایتی روان.»—Publishers Weekly \"سالها، ثریا سعید خستگی ناپذیر برای کمک به مردم جنگ خود کار کرده است. وطن زخمی.این خاطرات مهیب داستان مبارزات، فداکاری ها و امیدهای اوست.داستان زندگی تکان دهنده زنی قابل توجه است که بر تراژدی شخصی غلبه کرده و امید و تسکین را رسالت خود قرار داده است. و مقداری شادی برای زنان و کودکان وحشی شده افغانستان.» -- خالد حسینی، نویسنده کتاب بادبادک باز «این کتاب را در یک لقمه خواندم. نتوانستم آن را زمین بگذارم. ثریا سدید شگفت انگیز است. زنی که کاری را انجام داده است که تعداد کمی از دیگران جرات انجام آن را داشته اند یا به اندازه کافی برای آن اهمیت قائل بوده اند. زندگی او الهام بخش است، و همچنین داستان زندگی او - این کتاب پرچرب و چشم روشن.» -- میر تمیم انصاری، نویسنده غرب کابل، شرق نیویورک «سعید با عاقلانه زیر برقع خود به اردوگاههای وحشتناک پناهندگان صحبت میکند، یک درمانگاه برای زنان ایجاد میکند (آنها باید از دری مخفی وارد شوند) و به طور غیرقانونی یک مدرسه دخترانه را در زیرزمینی بدون پنجره راهاندازی میکند. این تاجر سابق که به یک فعال تمام وقت تبدیل شده، همان چیزی را زندگی میکند که به شدت معتقد است: آموزش قویتر از "گلوله و بمب" است." کودکان افغان) مبارزه الهام بخش برای رساندن کمک، آموزش و آموزش صلح به شهروندان افغان.» --East Bay Express از اولین سفر بشردوستانه خود به افغانستان در سال 1994، ثریا سعید شخصاً به یتیمان و پناهندگان افغان، به زنان و دخترانی که در موقعیت های غیرانسانی برای سایر امدادگران یا روزنامه نگاران بسیار خطرناک تلقی می شوند، امداد و امید می بخشد. خاطرات او از این مأموریت ها، درس های ممنوعه در مهمانخانه کابل، به اندازه زنی که آن را زندگی کرده است، نامتعارف است. این یک پیام بشردوستانه نیست. این یک داستان ماجراجویی با قلب است. ثریا برای کمک به مردم افغانستان با یک هلیکوپتر که خلبان آن مردی بود که بدون عقل سنگسار شده بود، پرواز کرده است. او در کنار قاطرها، شبه نظامیان نوجوان و رهبران افغان سوار بر اسب از گذرگاه های کوهستانی عبور کرده است. او با سرکشی به چشمان اعضای طالبان و مجاهدینی که مصمم بودند او را کند یا متوقف کنند خیره شده است. او 100000 دلار کمک را به شکمش بسته و به روستاهای ویران شده مخفی کرده است. او کلینیک ساخته است. او مدارس مخفی برای دختران افغان ایجاد کرده است. او نیمه دوم زندگی خود را وقف آموزش و رفاه زنان و کودکان افغان کرده است و سازمان کمک به کودکان افغان (HTAC) را برای تأمین بودجه تلاش های خود تأسیس کرده است. ثریا دختر والی کابل در میان دیوارهای بزرگ، باغ های زیبا و صلح به دنیا آمد. پس از تهاجم شوروی به افغانستان در سال 1979، او به همراه همسر، دختر خردسالش، اوراق I-94 و چیزهای دیگر به ایالات متحده گریخت. در آمریکا، او مالک معتاد به کار یک شرکت املاک و مستغلات پررونق شد و از تمام راحتی های دنیوی که هر کسی می خواست لذت می برد، اما وقتی یک تراژدی شخصی در اوایل دهه 1990 رخ داد، ثریا به طور جدی نحوه زندگی او را زیر سوال برد و به زودی مسیر زندگی خود را تغییر داد. زندگی
“A moving message.”—Kirkus “[A]n absorbing memoir.”—Booklist “[A] well plotted, fluid narrative.”—Publishers Weekly "For years, Suraya Sadeed has worked tirelessly to help the people of her war-scarred homeland. This terrific memoir is the story of her struggles, her sacrifices, and her hopes. It is the moving life story of a remarkable woman who has overcome personal tragedy and has made it her single-minded mission to bring hope, relief, and a measure of happiness to the brutalized women and children of Afghanistan." --Khaled Hosseini, author of The Kite Runner "I read this book in one gulp. I couldn't put it down. Suraya Sadeed is an amazing woman who has done what few others have dared, or cared enough, to do. Her life is inspiring, and so is her life stor--this riveting, clear-eyed book." --Mir Tamim Ansary, author of West of Kabul, East of New York “Wisecracking beneath her burka, [Sadeed] talks her way into horrific refugee camps, creates a clinic for women (they must skulk in by a secret door) and illegally starts a girls’ school in a windowless basement. This former businesswoman turned full-time activist lives what she fervently believes: that education is more powerful than ‘the bullet and the bomb.’” --More “�an adventure story with heart that tells Sadeed’s (the founder of the charity Help the Afghan Children) inspiring fight to bring aid, education, and peace training to Afghan citizens.” --East Bay Express From her first humanitarian visit to Afghanistan in 1994, Suraya Sadeed has been personally delivering relief and hope to Afghan orphans and refugees, to women and girls in inhuman situations deemed too dangerous for other aid workers or for journalists. Her memoir of these missions, Forbidden Lessons in a Kabul Guesthouse, is as unconventional as the woman who has lived it. This is no humanitarian missive; it is an adventure story with heart. To help the Afghan people, Suraya has flown in a helicopter piloted by a man who was stoned beyond reason. She has traveled through mountain passes on horseback alongside mules, teenage militiamen, and Afghan leaders. She has stared defiantly into the eyes of members of the Taliban and of the Mujahideen who were determined to slow or stop her. She has hidden and carried $100,000 in aid, strapped to her stomach, into ruined villages. She has built clinics. She has created secret schools for Afghan girls. She has dedicated the second half of her life to the education and welfare of Afghan women and children, founding the organization Help the Afghan Children (HTAC) to fund her efforts. Suraya was born the daughter of the governor of Kabul amid grand walls, beautiful gardens, and peace. In the aftermath of the Soviet invasion of Afghanistan in 1979, she fled to the United States with her husband, their young daughter, their I-94 papers, and little else. In America, she became the workaholic owner of a prosperous real estate company, enjoying all the worldly comforts anyone could want, but when a personal tragedy struck in the early 1990s, Suraya seriously questioned how she was living and soon sharply changed the direction of her life.