Constitutional Engineering in Brazil: The Politics of Federalism and Decentralization

این کتاب به بررسی این موضوع می‌پردازد که چرا کشوری که با مسائلی مواجه است که باید در سطح کشور حل می‌شد، وقتی از اقتدارگرایی به دموکراسی رسید، تمرکززدایی را انتخاب کرد. رویدادهای مجلس مؤسسان برزیل را مورد بحث قرار می دهد و نتایج تمرکززدایی در حوزه محلی را مورد بررسی قرار می دهد. نتایج نشان می‌دهد که فقدان اجماع اجتماعی در مورد آنچه که باید با تمرکززدایی به دست آید وجود داشت. آنها پیشنهاد می‌کنند که عوامل سیاسی و اقتصادی بر نتایج تمرکززدایی تأثیر می‌گذارند، بنابراین محدودیت‌های تمرکززدایی را بر نتایج سیاست‌ها آشکار می‌کنند.

The book investigates why a country facing issues that needed to be tackled nationwide chose to decentralize when it moved from authoritarianism to democracy. It discusses the events of the Brazilian constituent assembly and investigates the results of decentralization at the subnational sphere. The results suggest that there was a lack of social consensus on what was to be achieved by decentralization. They suggest that political and economic factors influence the outcomes of decentralization, thus exposing the limits of decentralization on policy results.