ورود به حساب

نام کاربری گذرواژه

گذرواژه را فراموش کردید؟ کلیک کنید

حساب کاربری ندارید؟ ساخت حساب

ساخت حساب کاربری

نام نام کاربری ایمیل شماره موبایل گذرواژه

برای ارتباط با ما می توانید از طریق شماره موبایل زیر از طریق تماس و پیامک با ما در ارتباط باشید


09117307688
09117179751

در صورت عدم پاسخ گویی از طریق پیامک با پشتیبان در ارتباط باشید

دسترسی نامحدود

برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند

ضمانت بازگشت وجه

درصورت عدم همخوانی توضیحات با کتاب

پشتیبانی

از ساعت 7 صبح تا 10 شب

دانلود کتاب Algérie 1945 -1954 des elections à la lutte armée

دانلود کتاب الجزایر 1945 - 1954 از انتخابات تا مبارزه مسلحانه

Algérie 1945 -1954 des elections à la lutte armée

مشخصات کتاب

Algérie 1945 -1954 des elections à la lutte armée

دسته بندی: تاریخ
ویرایش:  
نویسندگان:   
سری: Volume 4 de Révolution nationale algérienne et le Parti Communiste Français / Jacques Jurquet 
 
ناشر: EDITIONS DU CENTENAIRE 
سال نشر: 1984 
تعداد صفحات: 446 
زبان: French 
فرمت فایل : PDF (درصورت درخواست کاربر به PDF، EPUB یا AZW3 تبدیل می شود) 
حجم فایل: 13 مگابایت 

قیمت کتاب (تومان) : 53,000



ثبت امتیاز به این کتاب

میانگین امتیاز به این کتاب :
       تعداد امتیاز دهندگان : 5


در صورت تبدیل فایل کتاب Algérie 1945 -1954 des elections à la lutte armée به فرمت های PDF، EPUB، AZW3، MOBI و یا DJVU می توانید به پشتیبان اطلاع دهید تا فایل مورد نظر را تبدیل نمایند.

توجه داشته باشید کتاب الجزایر 1945 - 1954 از انتخابات تا مبارزه مسلحانه نسخه زبان اصلی می باشد و کتاب ترجمه شده به فارسی نمی باشد. وبسایت اینترنشنال لایبرری ارائه دهنده کتاب های زبان اصلی می باشد و هیچ گونه کتاب ترجمه شده یا نوشته شده به فارسی را ارائه نمی دهد.


توضیحاتی در مورد کتاب الجزایر 1945 - 1954 از انتخابات تا مبارزه مسلحانه

ژاک ژورکه، سابقه شخصی، خانوادگی و حرفه ای شما چه بود؟ من در 2 آوریل 1922 در مارسی از پدری که استاد فیزیک و شیمی بود و همچنین از اعضای حزب سوسیالیست SFIO به دنیا آمدم. در سال 1936 یک گسست ایدئولوژیک، اما نه خانوادگی با پدرم رخ داد: من از کمونیست ها در جنگ داخلی اسپانیا حمایت کردم و اولین اشتراک خود را در L'Humanité دریافت کردم. در سال 1941، من با ماچلا (میریام) فیگنبام ازدواج کردم که در سال 1931 به همراه خانواده‌اش به فرانسه پناهنده شده بود تا از کشتارهای یهودی ستیزانه در گالیسیا لهستان (کوزووا، واقع در نزدیکی لووو) فرار کند. ما سه فرزند «جنگ» خواهیم داشت: کلود متولد 29 ژانویه 1942، که استاد آموزش عالی می شود و در حال حاضر بازنشسته است. میشل متولد 13 اوت 1943، روانپزشک و روانکاو در اورلئان. و سرانجام ویوین، همسر کلینمن، متولد 6 نوامبر 1944، که معلم طراحی و صنایع دستی شد، نیز بازنشسته شد و در Maisons-Laffitte زندگی می کرد. من 15 نوه هم دارم اگر از ازدواج اولم با همسرم بایا ترکیب کنیم. پس از جنگ، میریام مانند آلتوسر فیلسوف از روان پریشی دوتایی رنج می برد. در نوامبر 1959 از او جدا شدم و سپس با رهبر کمونیست زنان الجزایری بایا بوهون زندگی کردم که در سال 1978 بایا جورکه شد. بایا در کنگره های جهانی متعددی (بوداپست، وین و غیره) شرکت کرد. او در کنگره زنان آسیایی در چین در سال 1949 به عنوان ناظر مهمان شرکت کرد. به همین مناسبت با چو انلای، مارشال چو ته و همچنین رهبر کره، کیم ایل سونگ ملاقات کرد. بایا در 7 ژوئیه 2007 در سن 87 سالگی درگذشت. بنابراین من دو سال و نیم است که بیوه شده ام. پدر و مادر من که به خاطر نجات چهار کودک و نوجوان یهودی در سالهای 1943 و 1944 در پولینی در ژورا به عنوان "عادل در میان ملل" مفتخر خواهند شد، در سال 1967 و 1985 به ترتیب در مارسی درگذشتند. آنها پس از جنگ کمونیست شدند. پس از رد حزب سوسیالیست در سال 1940 بازنشسته شد. من در سال 1946 بازرس مالیات شدم تا بتوانم فرزندانم را بزرگ کنم. من در سال 1942 در مارسی در رقابت برای این کار شرکت کرده بودم، اما از زمانی که غیرقانونی شده بودم، هرگز به مدرسه مالیات نپیوستم. به درخواست خودم در ابتدای سال 68 یک سال تعطیلی گرفتم. در حقیقت، من برای رهبری حزب کمونیست مارکسیست-لنینیست فرانسه که در 31 دسامبر 1967 تأسیس شد، در پاریس اقامت داشتم. فرانسیس پتین را دریافت کرد. در سال 1978 زمانی که PCMLF به PCML تبدیل شد، از مخفیگاه خارج شدم. من به لطف زمانی که در مقاومت و در ارتش اول داشتم، اجازه دارم زودتر از موعد بازنشسته شوم. همه این حقایق در آثار زندگینامه من مرتبط است.


توضیحاتی درمورد کتاب به خارجی

Jacques Jurquet, quel a été votre parcours personnel, familial et professionnel ? Je suis né le 2 avril 1922 à Marseille, d’un père professeur de physique-chimie, par ailleurs adhérent du parti socialiste SFIO. En 1936 intervient une rupture idéologique mais pas familiale avec mon père : je soutiens les communistes dans la guerre d’Espagne et prends mon premier abonnement à L’Humanité. Je me marie en 1941 avec Machla (Myriam) Feigenbaum, réfugiée en France avec sa famille en 1931 pour fuir les pogroms antisémites survenant en Galicie polonaise (Kozowa, située non loin de Lwow). Nous aurons trois enfants « de guerre » : Claude né le 29 janvier 1942, qui deviendra professeur dans l’enseignement supérieur et qui est actuellement retraité ; Michel né le 13 août 1943, psychiatre et psychanalyste à Orléans ; et enfin Viviane, épouse Kleinmann, née le 6 novembre 1944, qui est devenue professeur de dessin et travaux manuels, elle aussi en retraite et habitant Maisons-Laffitte. J’ai également 15 arrière-petits-enfants si on réunit ceux de mon premier mariage avec ceux de ma femme Baya. Après la guerre, Myriam est atteinte de psychose binaire, comme le philosophe Althusser. Je me sépare d’elle en novembre 1959 et je vis alors avec la dirigeante communiste des femmes algériennes Baya Bouhoune, qui deviendra Baya Jurquet en 1978. Baya participe à de de nombreux Congrès mondiaux (Budapest, Vienne…). Elle assiste comme invitée observatrice au Congrès des Femmes d’Asie en Chine, dès 1949. A cette occasion, elle rencontre Chou Enlai, le Maréchal Chou Teh, ainsi que le dirigeant coréen Kim Il Sung. Baya décède le 7 juillet 2007 à l’âge de 87 ans. Je suis donc veuf depuis 2 ans et demi. Mes parents, qui seront honorés comme « Justes parmi les nations » du fait d’avoir sauvé quatre enfants et adolescents juifs en 1943 et 1944, à Poligny dans le Jura, décèdent à Marseille respectivement en 1967 et 1985. Ils sont devenus communistes après la guerre au moment de leur retraite, après le rejet du Parti socialiste dés 1940. Je suis devenu en 1946 inspecteur des impôts pour pouvoir élever mes enfants. J’avais réussi le concours pour cette fonction en 1942 à Marseille, mais n’avais jamais rejoint l’école des Impôts puisque j’étais devenu clandestin. Sur ma demande, début 1968, j’obtins un congé sabbatique d’un an. En vérité je résidais à Paris pour diriger le Parti communiste marxiste-léniniste de France, fondé le 31 décembre 1967. Je devins clandestin à partir du 12 juin 1968 en tant que secrétaire général du PCMLF interdit par le ministre de l’Intérieur Raymond Marcellin qui avait reçu la francisque de Pétain. Je suis sorti de clandestinité en 1978 au moment ou le PCMLF devient le PCML. Je suis admis à la retraite de mon administration de façon anticipée, grâce à mes temps de résistance et de première armée. Tous ces faits sont relatés dans mes ouvrages autobiographiques.





نظرات کاربران