ورود به حساب

نام کاربری گذرواژه

گذرواژه را فراموش کردید؟ کلیک کنید

حساب کاربری ندارید؟ ساخت حساب

ساخت حساب کاربری

نام نام کاربری ایمیل شماره موبایل گذرواژه

برای ارتباط با ما می توانید از طریق شماره موبایل زیر از طریق تماس و پیامک با ما در ارتباط باشید


09117307688
09117179751

در صورت عدم پاسخ گویی از طریق پیامک با پشتیبان در ارتباط باشید

دسترسی نامحدود

برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند

ضمانت بازگشت وجه

درصورت عدم همخوانی توضیحات با کتاب

پشتیبانی

از ساعت 7 صبح تا 10 شب

دانلود کتاب Наш Караткевіч

دانلود کتاب کاراتکویچ ما

Наш Караткевіч

مشخصات کتاب

Наш Караткевіч

دسته بندی: ادبی
ویرایش:  
نویسندگان:   
سری:  
 
ناشر:  
سال نشر:  
تعداد صفحات: 0 
زبان: Ukrainian 
فرمت فایل : DOC (درصورت درخواست کاربر به PDF، EPUB یا AZW3 تبدیل می شود) 
حجم فایل: 109 کیلوبایت 

قیمت کتاب (تومان) : 49,000



کلمات کلیدی مربوط به کتاب کاراتکویچ ما: نقد ادبی، مطالعه ادبیات بلاروس



ثبت امتیاز به این کتاب

میانگین امتیاز به این کتاب :
       تعداد امتیاز دهندگان : 2


در صورت تبدیل فایل کتاب Наш Караткевіч به فرمت های PDF، EPUB، AZW3، MOBI و یا DJVU می توانید به پشتیبان اطلاع دهید تا فایل مورد نظر را تبدیل نمایند.

توجه داشته باشید کتاب کاراتکویچ ما نسخه زبان اصلی می باشد و کتاب ترجمه شده به فارسی نمی باشد. وبسایت اینترنشنال لایبرری ارائه دهنده کتاب های زبان اصلی می باشد و هیچ گونه کتاب ترجمه شده یا نوشته شده به فارسی را ارائه نمی دهد.


توضیحاتی در مورد کتاب کاراتکویچ ما

انشا، 12 ص. منبع: گاز \"ادبیات و هنر\"، 1985، 1 نوامبر.
\"یک سال پس از فردا، او رفته است. پشت پنجره من که به سمت شرق باز می شود، در اتاقی در اتاق زیر شیروانی در یک خانه روستایی، در انتظار یخ زدم، شاید، بالاخره، در یک روز یونجه، یک صبح آفتابی و شبنم‌آمیز، به ویژه پس از باران‌های طولانی زیبا. بالای پنجره، در یک کلبه‌ی آجری سفید، پرستوی جوانی در حال غوغا می‌کند و بال می‌زند. لانه شلوغ. از جنگل نزدیک، گهگاه صدای چهچه به گوش می رسد. این صدای ولودیا است که دوستش دارم. در سخنرانی مربوط به تولد پنجاه سالگی من، با یادآوری سفر ما در مناطق بومی خود، او این پرنده را دو بار صدا کرد و پشت میز نوشتن با شنیدن آوازش این پرنده را صدا زد. - \"لوله را با آب می زند\" هر از گاهی در جایی دور، یک کلاغ بانگ می زند، در زمستان و تابستان یکسان است، اما امروز کمی زیباتر به نظر می رسد.

توضیحاتی درمورد کتاب به خارجی

Эсэ, 12 с. Крыніца: газ. «Літаратура і мастацтва», 1985, 1 лістапада.
"Паслязаўтра год, як яго няма. За маім расчыненым на ўсход акном, у пакоіку на гарышчы вясковага дома, застыла ў чаканні, можа, нарэшце, і сенакоснага дня сонечна-церпкая, росная раніца, асабліва прыгожая пасля зацяжных дажджоў. Над акном, у белацагляным вільчыку, пачырыквае ды шалпочацца ў цеснаватым ужо гняздзе ластаўчына малеча, падлёткі. З блізкага лесу зрэдку пачуецца гівал. Гэты голас Валодзя любіў. У слове пра маё пяцідзесяцігоддзе, успамінаючы наша падарожжа па маіх родных мясцінах, ён называў гэтага птаха двойчы і за пісьмовым сталом, чуючы яго песню, - «дзьме ў дудку з вадой». Час ад часу недзе воддаль гаркне варона, зімой і летам аднолькава, а ўсё ж, здаецца, сёння трошкі прыгажэй."




نظرات کاربران