دسترسی نامحدود
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
برای ارتباط با ما می توانید از طریق شماره موبایل زیر از طریق تماس و پیامک با ما در ارتباط باشید
در صورت عدم پاسخ گویی از طریق پیامک با پشتیبان در ارتباط باشید
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
درصورت عدم همخوانی توضیحات با کتاب
از ساعت 7 صبح تا 10 شب
ویرایش: Hardcover
نویسندگان: Catherine Simpson
سری:
ISBN (شابک) : 0008301638, 9780008301637
ناشر: Fourth Estate
سال نشر: 2019
تعداد صفحات: 0
زبان: English
فرمت فایل : EPUB (درصورت درخواست کاربر به PDF، EPUB یا AZW3 تبدیل می شود)
حجم فایل: 13 مگابایت
در صورت تبدیل فایل کتاب When I Had a Little Sister: The Story of a Farming Family Who Never Spoke به فرمت های PDF، EPUB، AZW3، MOBI و یا DJVU می توانید به پشتیبان اطلاع دهید تا فایل مورد نظر را تبدیل نمایند.
توجه داشته باشید کتاب وقتی یک خواهر کوچک داشتم: داستان یک خانواده کشاورز که هرگز صحبت نکردند نسخه زبان اصلی می باشد و کتاب ترجمه شده به فارسی نمی باشد. وبسایت اینترنشنال لایبرری ارائه دهنده کتاب های زبان اصلی می باشد و هیچ گونه کتاب ترجمه شده یا نوشته شده به فارسی را ارائه نمی دهد.
وقتی خواهر کوچولو داشتم خاطرات خانوادهای کشاورز لنکاوی است که
عشقشان به سرزمینشان دست به دست هم داد تا با آن زندگی کنند. این
داستان خواهران و فداکاری، غم و اندوه و بهبودی و نیاز به گفتن
ناگفتنی است.
او چه زمانی تصمیم به مرگ گرفت؟ آیا قبل از نیمه شب جمعه ششم بود،
زیرا او نمی توانست با شب دیگری روبرو شود یا قبل از سپیده دم
شنبه هفتم بود، زیرا او نمی توانست با روز دیگری روبرو شود؟
آیا او به ما فکر می کرد؟ آیا او به سگش، تد، یا گربهاش، پوس،
فکر میکرد که روی مبل قدیمی مادربزرگ مری در هنرستان میخوابد و
چه کسی منتظر است تا او صبح به آنها غذا بدهد؟ اسب هایش در اصطبل
چطور؟ آیا او به آنها فکر می کرد؟ آیا او تصور می کرد پدر او را
پیدا کند؟ بالاخره باید بابا باشه نمیتوانست شخص دیگری
باشد.
آیا او میدانست که دارد چه میکند؟
در یک روز سرد دسامبر سال 2013، کاترین سیمپسون تماس تلفنی را
دریافت کرد که سالها از آن میترسید. . خواهر کوچک او تریسیا در
خانه ای که او، کاترین و خواهرشان الیزابت در آن به دنیا آمدند -
و خانواده آنها نسل ها در آنجا زندگی می کردند - مرده پیدا شده
بود.
تریسیا 46 ساله بود و همه او را افسردگی تحت تعقیب قرار داده بود.
زندگی با این حال، بیماری روانی یک موضوع تابو در خانواده بود و
اگرچه عشق هرگز کم نبود، اما در دل آن سکوت وجود داشت.
پس از مرگ تریشیا، کاترین متوجه شد که یک عمر یادداشت های روزانه
داشته است. کلماتی که در آنها وجود داشت، او را به گذشته ای که با
آنها به اشتراک گذاشته بودند، اما به گونه ای متفاوت تجربه کرده
بودند، بازگرداند و یک رشته برای کمک به کشف هزارتوی خودکشی
خواهرش ارائه کرد.
When I had a Little Sister is a memoir about a Lancashire
farming family, whose love of their land came hand in hand with
the resilience to live off it. It’s a story of sisters and
sacrifice, grief and reclamation, and of the need to speak the
unspeakable.
When did she decide to die? Was it before midnight on Friday
the 6th, because she couldn’t face another night or was it
before dawn on Saturday the 7th because she couldn’t face
another day?
Did she think about us? Did she think about her dog, Ted, or
her cat, Puss, sleeping on Grandma Mary’s old sofa in the
conservatory and who would be waiting for her to feed them in
the morning? What about her horses in the stable? Did she think
about them? Did she imagine Dad finding her? It would have to
be Dad, after all. It couldn’t be anyone else.
Did she know what she was doing?
On a cold December day in 2013 Catherine Simpson received the
phone call she had feared for years. Her little sister Tricia
had been found dead in the farmhouse where she, Catherine and
their sister Elizabeth were born – and where their family had
lived for generations.
Tricia was 46 and had been stalked by depression all her life.
Yet mental illness was a taboo subject within the family and
although love was never lacking, there was a silence at its
heart.
After Tricia died, Catherine found she had kept a lifetime of
diaries. The words in them took her back to a past they had
shared, but experienced so differently, and offered a thread to
help explore the labyrinth of her sister’s suicide.