دسترسی نامحدود
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
برای ارتباط با ما می توانید از طریق شماره موبایل زیر از طریق تماس و پیامک با ما در ارتباط باشید
در صورت عدم پاسخ گویی از طریق پیامک با پشتیبان در ارتباط باشید
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
درصورت عدم همخوانی توضیحات با کتاب
از ساعت 7 صبح تا 10 شب
ویرایش:
نویسندگان: Victoria Charles. Vincent van Gogh
سری: Essential
ISBN (شابک) : 9781783105137, 9781783104987
ناشر: Parkstone International
سال نشر: 2014
تعداد صفحات: 0
زبان: English
فرمت فایل : EPUB (درصورت درخواست کاربر به PDF، EPUB یا AZW3 تبدیل می شود)
حجم فایل: 34 مگابایت
در صورت تبدیل فایل کتاب Vincent van Gogh by Vincent van Gogh به فرمت های PDF، EPUB، AZW3، MOBI و یا DJVU می توانید به پشتیبان اطلاع دهید تا فایل مورد نظر را تبدیل نمایند.
توجه داشته باشید کتاب ونسان ون گوگ اثر ونسان ون گوگ نسخه زبان اصلی می باشد و کتاب ترجمه شده به فارسی نمی باشد. وبسایت اینترنشنال لایبرری ارائه دهنده کتاب های زبان اصلی می باشد و هیچ گونه کتاب ترجمه شده یا نوشته شده به فارسی را ارائه نمی دهد.
زندگی و کار ونسان ون گوگ چنان در هم تنیده شده است که نمی توان به یکی بدون فکر کردن به دیگری نگاه کرد. ون گوگ به مظهر رنج، شهید نادرست هنر مدرن، نماد هنرمند به عنوان یک بیگانه تبدیل شده است. در سال 1890 مقاله ای منتشر شد که جزئیاتی در مورد بیماری ون گوگ ارائه می کرد. نویسنده آن نقاش را "نابغه ای دیوانه و وحشتناک، غالباً والا، گاهی گروتسک، همیشه در مرز آسیب شناسی" می دانست. اطلاعات بسیار کمی از دوران کودکی وینسنت در دست است. در سن یازده سالگی، او مجبور شد «لانه انسان» را به قول خودش ترک کند تا در یک سری از مدارس شبانه روزی زندگی کند. اولین پرتره او ون گوگ را به عنوان یک جوان جدی نوزده ساله نشان می دهد. در آن زمان او قبلاً سه سال در لاهه کار کرده بود و بعداً در لندن در گالری Goupil & Co کار کرد. در سال 1874 عشق او به اورسولا لویر به فاجعه ختم شد و یک سال بعد او را به پاریس منتقل کردند. اراده او. در سال 1881، پس از یک مشاجره شدید بر سر تعطیلات کریسمس، پدرش که کشیش بود، دستور داد وینسنت را ترک کند. با این استراحت نهایی، او تصمیم گرفت نام خانوادگی خود را کنار بگذارد و شروع به امضای بوم های نقاشی خود به سادگی "وینسنت" کرد. او به پاریس رفت و دیگر به هلند بازنگشت. او در پاریس با پل گوگن ملاقات کرد که نقاشی های او را بسیار تحسین می کرد. از سال 1886 تا 1888، سلف پرتره موضوع اصلی کار وینسنت بود. در فوریه 1888، وینسنت پاریس را ترک کرد. او به آرل رفت و سعی کرد گوگن را متقاعد کند که همین کار را انجام دهد. ماه هایی که در طی آن او منتظر آمدن گوگن بود، پربارترین ماه های زندگی ون گوگ بود. او می خواست تا آنجا که ممکن است به دوستش عکس نشان دهد و خانه زرد را تزئین کند. با این حال، گوگن نظرات هنری خود را به اشتراک نمی گذاشت و در نهایت به پاریس بازگشت. در 7 ژانویه 1889، چهارده روز پس از خودزنی معروف، وینسنت بیمارستانی را که در آن دوران نقاهت میکرد، ترک کرد. اگرچه او امیدوار بود بهبود یابد و دیوانگی خود را فراموش کند، اما در واقع دو بار دیگر در همان سال به بیمارستان بازگشت. وینسنت در آخرین اقامت خود در بیمارستان، مناظری را نقاشی کرد که در آنها دنیای کودکی خود را بازسازی کرد. گفته می شود که ونسان ون گوگ در حالی که در میدان بود به پهلوی خود شلیک کرد، اما تصمیم گرفت به مسافرخانه برگردد و شب را دراز بکشد. صاحب خانه به دکتر گچت و برادرش تئو که آخرین لحظات زندگی خود را که در 29 ژوئیه 1890 به پایان رسید، توضیح داد: «می خواستم بمیرم. در حالی که کنارش نشسته بودم و به او قول می دادم که برای درمان او تلاش کنیم [...]، او به من پاسخ داد: «غم و اندوه تا ابد باقی خواهد ماند».