دسترسی نامحدود
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
برای ارتباط با ما می توانید از طریق شماره موبایل زیر از طریق تماس و پیامک با ما در ارتباط باشید
در صورت عدم پاسخ گویی از طریق پیامک با پشتیبان در ارتباط باشید
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
درصورت عدم همخوانی توضیحات با کتاب
از ساعت 7 صبح تا 10 شب
ویرایش: نویسندگان: Charles. Victoria, Gogh. Vincent van سری: Best of ISBN (شابک) : 9781780427393, 1780427395 ناشر: Parkstone Press International سال نشر: 2011 تعداد صفحات: 200 زبان: English فرمت فایل : PDF (درصورت درخواست کاربر به PDF، EPUB یا AZW3 تبدیل می شود) حجم فایل: 82 مگابایت
در صورت تبدیل فایل کتاب Vincent van Gogh به فرمت های PDF، EPUB، AZW3، MOBI و یا DJVU می توانید به پشتیبان اطلاع دهید تا فایل مورد نظر را تبدیل نمایند.
توجه داشته باشید کتاب ونسان ون گوگ نسخه زبان اصلی می باشد و کتاب ترجمه شده به فارسی نمی باشد. وبسایت اینترنشنال لایبرری ارائه دهنده کتاب های زبان اصلی می باشد و هیچ گونه کتاب ترجمه شده یا نوشته شده به فارسی را ارائه نمی دهد.
زندگی و کار ونسان ون گوگ چنان در هم تنیده شده است که به سختی می توان یکی را بدون فکر کردن به دیگری مشاهده کرد. ون گوگ در واقع به تجسم یک شهید رنجور و نادرست هنر مدرن تبدیل شده است، نماد هنرمند به عنوان یک فرد خارجی. مقاله ای که در سال 1890 منتشر شد، جزئیاتی در مورد بیماری ون گوگ ارائه کرد. نویسنده مقاله، نقاش را «نابغه ای وحشتناک و دیوانه، اغلب والا، گاهی اوقات ترسناک، همیشه در آستانه آسیب شناسی» می دید. اطلاعات کمی در مورد دوران کودکی وینسنت وجود دارد. در سن یازده سالگی مجبور شد «لانه انسان» را که خودش میگفت، ترک کند و به مدارس شبانه روزی مختلف برود. اولین پرتره ون گوگ را به عنوان یک نوجوان 19 ساله نشان می دهد. در آن زمان او پیش از این سه سال در لاهه و بعداً در لندن در گالری Goupil & Co سر کار بود. در سال 1874 عشق او به اورسولا لویر به فاجعه ختم شد و یک سال بعد او را به پاریس منتقل کردند. اراده. پس از یک مشاجره شدید در طول تعطیلات کریسمس در سال 1881، پدرش که کشیش بود، دستور داد وینسنت را ترک کند. با این وقفه نهایی، او نام خانوادگی خود را رها کرد و بوم های نقاشی خود را به سادگی "وینسنت" امضا کرد. او به پاریس رفت و دیگر به هلند بازنگشت. او در پاریس با پل گوگن آشنا شد که نقاشی های او را بسیار تحسین می کرد. سلف پرتره موضوع اصلی کار وینسنت از 1886-1888 بود. در فوریه 1888 وینسنت پاریس را به مقصد آرل ترک کرد و سعی کرد گوگن را متقاعد کند که به او بپیوندد. ماه های انتظار برای گوگن پربارترین دوران زندگی ون گوگ بود. او می خواست تا آنجا که ممکن است به دوستش عکس نشان دهد و خانه زرد را تزئین کند. اما گوگن دیدگاه خود را در مورد هنر به اشتراک نمی گذارد و در نهایت به پاریس بازگشت. در 7 ژانویه 1889، چهارده روز پس از خودزنی معروف، وینسنت بیمارستانی را که در آن دوران نقاهت میکرد، ترک کرد. اگرچه او امیدوار بود که از دیوانگی خود بهبود یابد و آن را فراموش کند، اما در واقع دو بار دیگر در همان سال بازگشت. وینسنت در آخرین اقامت خود در بیمارستان، مناظری را نقاشی کرد که در آنها دنیای کودکی خود را بازسازی کرد. گفته می شود که ونسان ون گوگ در زمینی به پهلوی خود شلیک کرد اما تصمیم گرفت به مسافرخانه برگردد و به رختخواب رفت. صاحبخانه به دکتر گچت و برادرش تئو، که آخرین لحظات زندگی او را که در 29 ژوئیه 1890 به پایان رسید، توضیح داد: «می خواستم بمیرم. در حالی که کنارش نشسته بودم و قول می دادم برای شفای او تلاش کنیم. او پاسخ داد: «غم و اندوه تا ابد باقی خواهد ماند.»