دسترسی نامحدود
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
برای ارتباط با ما می توانید از طریق شماره موبایل زیر از طریق تماس و پیامک با ما در ارتباط باشید
در صورت عدم پاسخ گویی از طریق پیامک با پشتیبان در ارتباط باشید
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
درصورت عدم همخوانی توضیحات با کتاب
از ساعت 7 صبح تا 10 شب
ویرایش:
نویسندگان: Gerard Davet. Fabrice Lhomme
سری:
ISBN (شابک) : 9782234075276
ناشر: Éditions Stock
سال نشر: 2016
تعداد صفحات: 0
زبان: French
فرمت فایل : EPUB (درصورت درخواست کاربر به PDF، EPUB یا AZW3 تبدیل می شود)
حجم فایل: 925 کیلوبایت
در صورت تبدیل فایل کتاب Un president ne devrait pas dire ca به فرمت های PDF، EPUB، AZW3، MOBI و یا DJVU می توانید به پشتیبان اطلاع دهید تا فایل مورد نظر را تبدیل نمایند.
توجه داشته باشید کتاب یک رئیس جمهور نباید این حرف را بزند نسخه زبان اصلی می باشد و کتاب ترجمه شده به فارسی نمی باشد. وبسایت اینترنشنال لایبرری ارائه دهنده کتاب های زبان اصلی می باشد و هیچ گونه کتاب ترجمه شده یا نوشته شده به فارسی را ارائه نمی دهد.
یک رئیس جمهور نباید این را بگوید...» فرانسوا اولاند یک روز با عصبانیت این جمله را بر سر ما انداخت. پس از این که می دید مطبوعات رابطه او را با همسرانش، سگولن، والری، ژولی از نزدیک بررسی می کردند، آزرده خاطر شد... ما پنج سال را در پی رئیس دولت، در شرکت او، بدون مشورت و بدون شاهد گذراندیم. فقط او و ما با یک نیاز مضاعف: بدون زبان در گونه، و حتی کمتر اظهارات "خارج از رکورد". این شرط واجب بود. بدیهی است که "اعترافات" او و مجموعه اعتمادهای نزدیکانش: مانوئل والس، برنارد کازنوو، استفان لو فول، بازخوانی نشده است... ایده، متولد 2011، نوشتن دنباله توسط سارکو بود. m'a lire، کتابی که در آن قدرت سارکوزی را در حال معاشقه با خط زرد توصیف کردیم. اولاند سوگند یاد کرده بود که دیدگاه مخالف خود را نسبت به بهترین دشمن خود خواهد داشت، اما همچنان باید آن را تأیید می کرد. برای انجام این کار، ما به قلب قدرت الیزی پرداختیم و جنبه پنهان ریاست جمهوری را بررسی کردیم. یا بهتر بگویم رئیس جمهور. ما او را با تناقضاتش مواجه کردیم، او را در مورد زندگی خصوصی، سیاست اقتصادی، وعده های شکسته اش، دیدگاهش نسبت به اسلام، راست افراطی، طرفداران محیط زیست، مکرون... و البته سارکوزی زیر سوال بردیم. غوطهور شدن بیسابقهای در مغز مردی صاحب قدرت که با صراحتی گاه نگرانکننده اعتماد میکرد و نکات برجسته دوره پنجسالهای را که شبیه ایستگاههای صلیب بود، مرور میکرد که رازهای آن را فاش میکنیم. نه سانسور و نه خودسانسوری. هرگز یک رهبر سیاسی، چه رسد به یک رئیس جمهور، با چنین آزادی لحن صحبت نکرده است. چندین بار به ما گفت: «من اتفاقاً رئیسجمهور شدم...» انگار باور نمیکرد. رئیسجمهور «عادی» یک ریاستجمهوری غیرعادی به دنیا آورد. آیا او نباید "این را می گفت"؟ مطمئن نیستم. در هر صورت باید آن را می نوشتیم.
Un président ne devrait pas dire ça... » Cette phrase, François Hollande nous l’a lâchée, un jour d’exaspération. Il s’agaçait, alors, de voir la presse ausculter de trop près sa relation avec ses femmes, Ségolène, Valérie, Julie... Nous avons passé cinq années dans le sillage du chef de l’État, en sa compagnie, sans conseiller, sans témoin. Juste lui et nous. Avec une double exigence : pas de langue de bois, encore moins de propos « off the record ». C’était la condition impérative. Pas de relecture, non plus, de ses « confessions », évidemment, et le recueil de confidences de ses proches : Manuel Valls, Bernard Cazeneuve, Stéphane Le Foll... L’idée, née en 2011, était d’écrire la suite de Sarko m’a tuer, livre dans lequel nous décrivions un pouvoir sarkozyste flirtant avec la ligne jaune. Hollande avait juré qu’il prendrait le contre-pied de son meilleur ennemi, encore fallaitil le vérifier. Pour cela, nous avons plongé au coeur du pouvoir élyséen, exploré la face cachée de la présidence. Ou plutôt du président. Nous l’avons confronté à ses contradictions, questionné sur sa vie privée, sa politique économique, ses promesses non tenues, sa vision de l’islam, de l’extrême droite, des écologistes, de Macron... Et de Sarkozy bien sûr. Une immersion inédite dans le cerveau d’un homme de pouvoir qui s’est confié avec une franchise parfois déconcertante, revisitant les moments forts d’un quinquennat aux allures de chemin de croix, dont nous révélons les secrets. Ni censure, ni autocensure. Jamais un responsable politique, a fortiori un président de la République, ne s’était livré avec une telle liberté de ton. Plusieurs fois, il nous a dit : « Il se trouve que je suis président... » Comme s’il n’y croyait pas. Le président « normal » a accouché d’une présidence anormale. Il n’aurait pas dû « dire ça » ? Pas sûr. En tout cas, nous, nous devions l’écrire.