The Opposite Mirrors: An Essay on the Conventionalist Theory of Institutions

نهادهای اجتماعی چگونه وجود دارند؟ چگونه رفتار ما را هدایت می کنند؟ آینه های مقابل از این تز دفاع می کند که وجود نهادها امری متعارف است. در نهایت آنها وجود دارند زیرا ما به وجود آنها اعتقاد داریم و به این دلیل که آنها در استدلال عملی ما نقش دارند. عمل انسان لزوماً جنبه غیرقابل پیش بینی دارد; نهادهای انسانی با کاهش عدم اطمینان در تعاملات ما، وظیفه مهمی را انجام می دهند. نویسنده این پایان نامه را در مورد مهم ترین نهادها: قانون و نظام پولی اعمال می کند. او در تحلیل خود بسیاری از موضوعات سنتی فلسفه حقوق، فلسفه اجتماعی و فلسفه علوم اجتماعی را به شیوه ای جدید به هم مرتبط می کند. او ماهیت قواعد، اقتدار و قدرت را مورد بحث قرار می‌دهد و پیش‌فرض‌های هابزی را که در نظریه حقوقی و در تحلیل‌های اقتصادی دولت غالب بوده‌اند، تحلیل می‌کند.
این کتاب برای نظریه پردازان حقوق و همچنین برای فیلسوفان سیاسی و اجتماعی و دانشمندان علوم اجتماعی با گرایش نظری نوشته شده است.

How do social institutions exist? How do they direct our conduct? The Opposite Mirrors defends the thesis that the existence of institutions is a conventional matter. Ultimately they exist because we believe in their existence, and because they play a role in our practical reasoning. Human action necessarily has an unpredictable aspect; human institutions perform an important task by reducing uncertainty in our interactions. The author applies this thesis to the most important institutions: the law and the monetary system. In his analysis he connects many traditional topics of the philosophy of law, social philosophy and the philosophy of social sciences in a new way. He discusses the nature of rules, authority, and power and analyzes the Hobbesian presuppositions which have been dominant in legal theory and in the economic analyses of the state.
The book is written for legal theorists as well as for political and social philosophers, and theoretically oriented social scientists.