The good conscience

وجدان خوب دومین رمان کارلوس فوئنتس است. صحنه گواناخواتو، مرکز استانی در مکزیک مرکزی است که زمانی یکی از غنی ترین مراکز معدنی جهان بود. خانواده سبالوس دوباره به قدرت بازگردانده شده است و جیمی سبالوس نوجوان، تنها وارث آن، بین واقعیت عملی زندگی خانواده‌اش و ایده‌آلیسم دوران جوانی‌اش و تحصیلات کاتولیک‌اش سرگردان است. پدرش مردی خوب اما ضعیف است. عموی او قدرتمند است، با این حال اعمال او با اعتقادات خود ناسازگار است. تلاش جیمی برای ظهور به‌عنوان مردی با «وجدان خوب» موضوع کتاب را تشکیل می‌دهد: آیا یک شورشی می‌تواند بدی‌های یک سیستم مستقر را اصلاح کند و در عین حال یکپارچگی اصول خود را حفظ کند؟

The Good Conscience is Carlos Fuentes's second novel. The scene is Guanajuato, a provincial capital in Central Mexico, once one of the world's richest mining centers. The Ceballos family has been reinstated to power, and adolescent Jaime Ceballos, its only heir, is torn between the practical reality of his family's life and the idealism of his youth and his Catholic education. His father is a good man but weak; his uncle is powerful, yet his actions are inconsistent with his professed beliefs. Jaime's struggle to emerge as a man with a "good conscience" forms the theme of the book: can a rebel correct the evils of an established system and at the same time retain the integrity of his principles?