دسترسی نامحدود
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
برای ارتباط با ما می توانید از طریق شماره موبایل زیر از طریق تماس و پیامک با ما در ارتباط باشید
در صورت عدم پاسخ گویی از طریق پیامک با پشتیبان در ارتباط باشید
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
درصورت عدم همخوانی توضیحات با کتاب
از ساعت 7 صبح تا 10 شب
ویرایش:
نویسندگان: Jeannette Walls
سری:
ISBN (شابک) : 9780743247535
ناشر: Scribner
سال نشر: 2005
تعداد صفحات: 0
زبان: English
فرمت فایل : EPUB (درصورت درخواست کاربر به PDF، EPUB یا AZW3 تبدیل می شود)
حجم فایل: 256 کیلوبایت
در صورت تبدیل فایل کتاب The Glass Castle: A Memoir به فرمت های PDF، EPUB، AZW3، MOBI و یا DJVU می توانید به پشتیبان اطلاع دهید تا فایل مورد نظر را تبدیل نمایند.
توجه داشته باشید کتاب قلعه شیشه ای: خاطرات نسخه زبان اصلی می باشد و کتاب ترجمه شده به فارسی نمی باشد. وبسایت اینترنشنال لایبرری ارائه دهنده کتاب های زبان اصلی می باشد و هیچ گونه کتاب ترجمه شده یا نوشته شده به فارسی را ارائه نمی دهد.
بررسی Amazon.com پدر ژانت والز همیشه او را «بز کوهستانی» صدا میکرد و شاید هیچ نام مستعار دیگری برای دختری وجود نداشته باشد که در صخرهای سر به فلک کشیده دوران کودکی هر روز و به شکلی واقعی حرکت میکند. در «قلعه شیشهای»، والز دوران تربیت او را به دست والدین عجیب و غریب و عشایری - رز مری، مادر هنرمند سرخوردهاش، و رکس، پدر درخشان و الکلیاش، روایت میکند. اگر سبک فرزندپروری والز بزرگتر را لایسز فیر بنامیم، به زبانی ملایم است. همانطور که رز مری و رکس، با انگیزه هوسها و پارانویا، بارها و بارها بچههای خود را از ریشه بیرون میکشیدند، جوانان (والز، برادرش و دو خواهرش) تا حد زیادی به حال خودشان رها شدند. اما در حالی که رکس و رز مری قاطعانه بر این باور بودند که کودکان از اشتباهات خود بهترین درس را میگیرند، به نظر میرسد که خودشان هرگز این کار را نکردهاند و همان الگوهای فاجعهباری را تکرار میکنند که در نهایت آنها را به خیابانها کشاند. والز با جزییات شگفت انگیزی توصیف می کند که کودک بودن در این خانواده چه چیزی بود، از شرم آور (پوشیدن کفش های به هم چسبیده با سنجاق ایمنی، استفاده از نشانگر برای رنگ آمیزی پوستش در تلاش برای استتار سوراخ های شلوارش) تا وحشتناک (گفته می شود). ، پس از اینکه یک عموی خزنده از نزدیکی خود را خوشحال کرد، تجاوز جنسی جرمی از روی ادراک است؛ و دلال شدن توسط پدرش در یک بار). اگرچه والز به خوبی حق شکایت را به دست آورده است، اما در هیچ نقطه ای نقش قربانی را بازی نمی کند. در واقع، موضع حذف شده و بدون قضاوت والز در ابتدا شگفتآور است، زیرا بسیاری از شرایطی که او توصیف میکند میتوانند به عنوان توهینآمیز (و بدون شک غفلتکننده) طبقهبندی شوند. اما برعکس، والز به استعداد والدینش در ایجاد سختیها مانند ماجراجویی احترام میگذارد و عشق او به آنها - علیرغم جذب بیش از حد خود - از سرپوش به جلد دیگر طنینانداز میشود. *--Brangien Davis* از Publishers Weekly Starred Review. والز، نویسنده مستقل، مشت هایش را نمی کشد. او خاطراتش را با توصیف نگاه کردن به بیرون از پنجره تاکسیاش باز میکند، به این فکر میکند که آیا او \"شب خیلی لباس پوشیده است\" و مادرش را در پیادهرو میبیند، \"ریشهکشی در زبالهدانی\" والدین والز - فقط دو مورد از فراموش نشدنیها. شخصیتهای این کتاب فوقالعاده و غیرمعمول - یک جفت عجیب و غریب همسان بودند، و بزرگ کردن چهار کودک هیچکدام از آنها را متعارف نکرد. پدرش مردی خودآموخته بود، یک مخترع بالقوه که میتوانست بیشتر از اکثر شغلها پشت میز پوکر بماند و به قول مادرش «کمی مشروبخوری» داشت. والز با مهارت فوق العاده ای در داستان سرایی، هدیه بزرگ مادر هنرمندش را برای منطقی کردن توصیف می کند. دیوارهای آپارتمان آنقدر نازک هستند که صدای همه همسایه هایشان را شنیدند؟ چه امتیازی—آنها \"بدون درس خواندن کمی اسپانیایی انتخاب می کنند\" چرا به حیوانات خانگی خود غذا می دهند؟ آنها به آنها کمک می کردند \"با اجازه ندادن به آنها وابسته شوند\" در حالی که نسخه هدایای کریسمس پدر والز - راه رفتن هر کودک در صحرای آریزونا در شب و اجازه دادن به هر یک از آنها برای ادعای یک ستاره - لذت بخش بود، او اینطور نبود. خیلی عزیزم وقتی پس انداز بچه ها را که به سختی به دست آورده بود را دزدید تا سوار خم شود. بچههای والز یاد گرفتند که خودشان را تامین کنند، در مدرسه از سطل زباله غذا میخورند یا پوستشان را رنگ میکنند تا سوراخهای شلوارشان نمایان نشود. ژانت دنداندار حتی سعی کرد بریسهای خودش را بسازد وقتی شنید هزینه ارتودنسی چقدر است. هر یک از بچه ها یکی یکی به شهر نیویورک فرار کردند. با این حال، دیری نگذشت که پدر و مادرشان در آستانه خانه ظاهر شدند. مامان گفت: "چرا نه؟" \"بی خانمان بودن یک ماجراجویی است.\" حق چاپ © Reed Business Information، بخشی از Reed Elsevier Inc. کلیه حقوق محفوظ است.
Amazon.com Review Jeannette Walls's father always called her "Mountain Goat" and there's perhaps no more apt nickname for a girl who navigated a sheer and towering cliff of childhood both daily and stoically. In *The Glass Castle*, Walls chronicles her upbringing at the hands of eccentric, nomadic parents--Rose Mary, her frustrated-artist mother, and Rex, her brilliant, alcoholic father. To call the elder Walls's childrearing style laissez faire would be putting it mildly. As Rose Mary and Rex, motivated by whims and paranoia, uprooted their kids time and again, the youngsters (Walls, her brother and two sisters) were left largely to their own devices. But while Rex and Rose Mary firmly believed children learned best from their own mistakes, they themselves never seemed to do so, repeating the same disastrous patterns that eventually landed them on the streets. Walls describes in fascinating detail what it was to be a child in this family, from the embarrassing (wearing shoes held together with safety pins; using markers to color her skin in an effort to camouflage holes in her pants) to the horrific (being told, after a creepy uncle pleasured himself in close proximity, that sexual assault is a crime of perception; and being pimped by her father at a bar). Though Walls has well earned the right to complain, at no point does she play the victim. In fact, Walls' removed, nonjudgmental stance is initially startling, since many of the circumstances she describes could be categorized as abusive (and unquestioningly neglectful). But on the contrary, Walls respects her parents' knack for making hardships feel like adventures, and her love for them--despite their overwhelming self-absorption--resonates from cover to cover. *--Brangien Davis* From Publishers Weekly Starred Review. Freelance writer Walls doesn't pull her punches. She opens her memoir by describing looking out the window of her taxi, wondering if she's "overdressed for the evening" and spotting her mother on the sidewalk, "rooting through a Dumpster." Walls's parents—just two of the unforgettable characters in this excellent, unusual book—were a matched pair of eccentrics, and raising four children didn't conventionalize either of them. Her father was a self-taught man, a would-be inventor who could stay longer at a poker table than at most jobs and had "a little bit of a drinking situation," as her mother put it. With a fantastic storytelling knack, Walls describes her artist mom's great gift for rationalizing. Apartment walls so thin they heard all their neighbors? What a bonus—they'd "pick up a little Spanish without even studying." Why feed their pets? They'd be helping them "by not allowing them to become dependent." While Walls's father's version of Christmas presents—walking each child into the Arizona desert at night and letting each one claim a star—was delightful, he wasn't so dear when he stole the kids' hard-earned savings to go on a bender. The Walls children learned to support themselves, eating out of trashcans at school or painting their skin so the holes in their pants didn't show. Buck-toothed Jeannette even tried making her own braces when she heard what orthodontia cost. One by one, each child escaped to New York City. Still, it wasn't long before their parents appeared on their doorsteps. "Why not?" Mom said. "Being homeless is an adventure." Copyright © Reed Business Information, a division of Reed Elsevier Inc. All rights reserved.
A woman on the street --
The desert --
Welch --
New York City --
Thanksgiving.