دسترسی نامحدود
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
برای ارتباط با ما می توانید از طریق شماره موبایل زیر از طریق تماس و پیامک با ما در ارتباط باشید
در صورت عدم پاسخ گویی از طریق پیامک با پشتیبان در ارتباط باشید
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
درصورت عدم همخوانی توضیحات با کتاب
از ساعت 7 صبح تا 10 شب
دسته بندی: کامپیوتر ویرایش: نویسندگان: Alice R. Burks, Arthur W. Burks سری: ISBN (شابک) : 9780472100903, 0472081047 ناشر: University of Michigan Press سال نشر: 1989 تعداد صفحات: 399 زبان: English فرمت فایل : DJVU (درصورت درخواست کاربر به PDF، EPUB یا AZW3 تبدیل می شود) حجم فایل: 7 مگابایت
در صورت تبدیل فایل کتاب The First Electronic Computer: The Atanasoff Story به فرمت های PDF، EPUB، AZW3، MOBI و یا DJVU می توانید به پشتیبان اطلاع دهید تا فایل مورد نظر را تبدیل نمایند.
توجه داشته باشید کتاب اولین رایانه الکترونیکی: داستان آتاناسوف نسخه زبان اصلی می باشد و کتاب ترجمه شده به فارسی نمی باشد. وبسایت اینترنشنال لایبرری ارائه دهنده کتاب های زبان اصلی می باشد و هیچ گونه کتاب ترجمه شده یا نوشته شده به فارسی را ارائه نمی دهد.
قبل از اینکه این کتاب را بخوانم، کتاب آلیس بورکز \"چه کسی کامپیوتر را اختراع کرد؟\" خواندم و از این که این یکی را بدتر از آن پیدا کردم شگفت زده شدم. به نظر می رسد که توسط یک خدا و الهه ای نوشته شده باشد که می داند در قلب انسان ها چه می گذرد، به ویژه جان ماچلی و پرس اکرت. من فکر می کنم صفحه اول باید با فلسفه شخصیت های جان و پرس که در صفحه 181 بیان شده است شروع می شد، "آنها حریص بودند، برای شهرت و ثروت، و نمی خواستند هیچ اختراع قبلی را تصدیق کنند." این مقدمه زیر است. که آنها عمل می کنند، بنابراین البته همه چیز را به عنوان دلیلی بر این فرض تفسیر می کنند. من آرتور بورک را به عنوان یک مرد خوب و ملایم به سبک آقای Milquetoast که در کارتون نیویورکر به تصویر کشیده شده می شناختم. ظاهراً او با زنی با قدرت جادویی ازدواج کرد که او را به این نویسنده شرور دانا تبدیل کرد. من نمی دانم که اگر او در ثبت اختراع ENIAC گنجانده شده بود آیا او به همان اندازه خودپسند بود. او احتمالاً میتوانست فضیلت خود را خفه کند و هرگز رویاپردازی هم نمیکرد که بر طبل آتاناسوف بزند. آنها حتی شهادت خانم آتاناسوف را نیز شامل می شوند که صدای او را مانند خوک در غار مهربان می کند. البته او میدانست که ماچلی با آنها میماند. شوهرش به او گفته بود که جای زیادی دارند و او خوش آمدید. جان ماچلی از ملاقات آتاناسوف، که در یکی از سخنرانیهای او شرکت کرد و بعداً برای صحبت با او آمد، خوشحال شد. هر دو به رایانه علاقه مند بودند و مشتاق بودند تا با یک روحیه خویشاوند ارتباط برقرار کنند. من مطمئن هستم که آنها چیزهای زیادی از یکدیگر یاد گرفتند و ایده های زیادی را مورد بحث قرار دادند. در سال 1940 بود که آنها ملاقات کردند و افراد زیادی علاقه مند به بحث در مورد محاسبات نبودند. هر دو چیزهایی داشتند که می خواستند انجام دهند و ابزارهای فعلی به آنها اجازه نمی داد آنها را به خوبی انجام دهند. جان مشتاق بود تا بفهمد آیا کامپیوتر آتاناسوف می تواند به او در حل مشکلاتش کمک کند یا خیر. آیا کسی لحظه ای باور می کند که گذر علم فقط در یک جهت جریان داشته است؟ می توان فکر کرد که آتاناسوف باید چیزی از جان یاد گرفته باشد، اما این کتاب شما را وادار می کند که باور کنید که آتاناسوف تمام دانش را دارد. اگر چنین است، چرا او اینقدر مشتاق بود که جان برای دیدن رایانهاش، که به اعتقاد من تا زمان دادگاه انیاک ساخته نشده بود، بیاید. صفحه 181 همچنین دانش آسمانی خود را نشان می دهد که می گویند: "دیری نگذشت که آنها متوجه شدند که این دستگاه در محدوده مشکلاتی که می تواند حل کند و همچنین سرعت، از آنالیزور پیشی می گیرد و شروع به نامیدن آن یک هدف کلی کردند. کامپیوتر.\" آنها از کجا می دانند؟ جان همیشه به زنان انیاک میگفت که هدف کلی است و او همیشه سعی میکرد ما را وادار به برنامهریزی وارونگی ماتریس کنیم. انتقاد آنها از کی ماچلی شرم آور است. استدلال های او همیشه در حالی که یک وکیل، آتاناسوف است، تخفیف داده می شود. یا قاضی می گوید حقیقت محض است. اظهارات جان همگی تحقیر و مسخره شده است. این چنین کتاب تعصب آمیز شریرانه ای است که زهر آن بارها و بارها تکرار می شود، باید مورد تمسخر قرار گیرد. نمی توان آن را جدی گرفت. و برای فکر کردن، آرتور دکترا دارد. ژان جی بارتیک
I read the Alice Burks book "Who Invented the Computer?" before I read this one, and I'm surprised to find this one even worse. It appears to have been written by a god and goddess who know what is in the hearts of men, especially John Mauchly and Pres Eckert. I think the first page should have started with their philosophy of John and Pres's characters expressed on p.181, "they were greedy, for fame and fortune, and did not want to acknowledge any prior invention." This is the premise under which they operate so of course they interpret everything as a proof of this premise. I knew Arthur Burk as a nice, mild-mannered man in the style of the Mr. Milquetoast depicted in the New Yorker cartoon. Apparently, he married a woman with magical powers who turned him into this vicious all-knowing author. I wonder if he would have been as self-righteous if he had been included on the ENIAC patent. He would probably have been able to stifle his virtue and never even dream of beating the drums for Atanasoff. They even include testimony of Mrs. Atanasoff that makes her sound as gracious as a pig at a trough. Of course, she knew Mauchly was staying with them. Her husband had told him that they had plenty of room and he was welcome. John Mauchly was delighted to meet Atanasoff, who attended one of his lectures and came up to talk to him later. Both were interested in computers and eager to communicate with a kindred spirit. I'm sure they learned many things from each other and discussed many ideas. This was 1940 when they met and not very many people were interested in discussing computing. Both had things they wanted to do and current tools didn't allow them to do them very well. John was eager to find out if Atanasoff's computer could help him with his problems. Does anyone for a moment believe that the passage of knowledge flowed only in one direction? One would think that Atanasoff must have learned something from John, but this book would have you believe that Atanasoff had all the knowledge. If so, why was he so eager to have John come to see his computer, which I believe was never built until the ENIAC Trial. Page 181 also displays their heavenly knowledge when they state, "It was not long before they realized that this machine would surpass the analyzer in the range of problems it could solve as well as in speed, and they began to call it a general purpose computer." How do they know that? John always told the ENIAC Women that it was general purpose and he always tried to get us to try to program a matrix inversion. Their castigating of Kay Mauchly is shameful. Her arguments are always discounted while anything a lawyer, Atanasoff. or the judge says is pure truth. John's statements are all discounted and made fun of. This is such a vicious prejudiced book, with its venom repeated over and over again, it should be held up to ridicule. It cannot be taken seriously. And to think, Arthur has a Ph.D. Jean J. Bartik