دسترسی نامحدود
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
برای ارتباط با ما می توانید از طریق شماره موبایل زیر از طریق تماس و پیامک با ما در ارتباط باشید
در صورت عدم پاسخ گویی از طریق پیامک با پشتیبان در ارتباط باشید
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
درصورت عدم همخوانی توضیحات با کتاب
از ساعت 7 صبح تا 10 شب
دسته بندی: فانتزی ویرایش: Hardcover نویسندگان: J.R.R. Tolkien, Christopher Tolkien, Alan Lee سری: Middle-Earth Universe ISBN (شابک) : 0008302766, 9780008302764 ناشر: HarperCollins سال نشر: 2018 تعداد صفحات: 0 زبان: English فرمت فایل : EPUB (درصورت درخواست کاربر به PDF، EPUB یا AZW3 تبدیل می شود) حجم فایل: 6 مگابایت
در صورت تبدیل فایل کتاب The Fall of Gondolin به فرمت های PDF، EPUB، AZW3، MOBI و یا DJVU می توانید به پشتیبان اطلاع دهید تا فایل مورد نظر را تبدیل نمایند.
توجه داشته باشید کتاب سقوط گوندولین نسخه زبان اصلی می باشد و کتاب ترجمه شده به فارسی نمی باشد. وبسایت اینترنشنال لایبرری ارائه دهنده کتاب های زبان اصلی می باشد و هیچ گونه کتاب ترجمه شده یا نوشته شده به فارسی را ارائه نمی دهد.
در داستان سقوط گوندولین دو تا از بزرگترین قدرت های جهان حضور
دارند. مورگوت از بدترین شرور وجود دارد که در این داستان دیده
نمی شود، اما بر قدرت نظامی گسترده ای از قلعه خود در آنگبند
حکومت می کند. اولمو عمیقاً مخالف مورگوت است و بعد از Manwë،
رئیس والار، دومین نفر از نظر قدرت است.
مرکز این دشمنی خدایان، شهر گوندولین است، زیبا اما غیرقابل کشف.
این الفها توسط نولدورین ساخته و ساکن شدند که وقتی در والینور،
سرزمین خدایان ساکن شدند، علیه حکومت آنها شورش کردند و به سرزمین
میانه گریختند. تورگون پادشاه گوندولین بیش از همه دشمنانش مورد
تنفر و ترس مورگوت قرار می گیرد، مورگوت که بیهوده به دنبال کشف
شهر پنهان شگفت انگیز است، در حالی که خدایان در والینور در بحث
های داغ عمدتاً از مداخله در حمایت از خواسته ها و طرح های اولمو
خودداری می کنند.
توور، پسر عموی تورین، ابزار طراحی اولمو، به این دنیا می آید.
توور با هدایت نادیده او از سرزمین محل تولدش به سفری ترسناک به
گوندولین می رود و در یکی از جذاب ترین لحظات تاریخ سرزمین میانه،
خود خدای دریا به او ظاهر می شود که از اقیانوس بیرون می آید. در
میان یک طوفان در گوندولین او بزرگ می شود. او با ادریل، دختر
تورگون ازدواج کرده است و پسرشان ایرندل است که اولمو تولد و
اهمیت عمیق او را در روزهای آینده پیش بینی کرده است.
سرانجام پایان وحشتناکی فرا می رسد. مورگوث از طریق یک عمل خیانت
عالی تمام آنچه را که برای حمله ویرانگر به شهر با بالروگ ها و
اژدهاها و اورک های بی شمار نیاز دارد، می آموزد. پس از مشاهده
دقیق سقوط گوندولین، داستان با فرار توور و ادریل به پایان می
رسد، در حالی که ایرندل کودک، در حالی که به سمت جنوب فرار می
کنند، به خرابه های شعله ور شهرشان از شکافی در کوه نگاه می کند.
آنها در حال سفر به داستان جدیدی بودند، داستان Eärendel، که
تالکین هرگز آن را ننوشت، اما در این کتاب از منابع دیگر ترسیم
شده است.
پس از ارائه او از برن و لوتین کریستوفر. تالکین از همان حالت
«تاریخ به ترتیب» در نگارش این نسخه از سقوط گوندولین استفاده
کرده است. به قول J.R.R. تالکین، «اولین داستان واقعی این دنیای
خیالی» بود و همراه با برن و لوتین و بچههای هورین، آن را یکی از
سه «قصههای بزرگ» دوران بزرگترها میدانست.
In the Tale of The Fall of Gondolin are two of the greatest
powers in the world. There is Morgoth of the uttermost evil,
unseen in this story but ruling over a vast military power from
his fortress of Angband. Deeply opposed to Morgoth is Ulmo,
second in might only to Manwë, chief of the Valar.
Central to this enmity of the gods is the city of Gondolin,
beautiful but undiscoverable. It was built and peopled by
Noldorin Elves who, when they dwelt in Valinor, the land of the
gods, rebelled against their rule and fled to Middle-earth.
Turgon King of Gondolin is hated and feared above all his
enemies by Morgoth, who seeks in vain to discover the
marvellously hidden city, while the gods in Valinor in heated
debate largely refuse to intervene in support of Ulmo's desires
and designs.
Into this world comes Tuor, cousin of Túrin, the instrument of
Ulmo's designs. Guided unseen by him Tuor sets out from the
land of his birth on the fearful journey to Gondolin, and in
one of the most arresting moments in the history of
Middle-earth the sea-god himself appears to him, rising out of
the ocean in the midst of a storm. In Gondolin he becomes
great; he is wedded to Idril, Turgon's daughter, and their son
is Eärendel, whose birth and profound importance in days to
come is foreseen by Ulmo.
At last comes the terrible ending. Morgoth learns through an
act of supreme treachery all that he needs to mount a
devastating attack on the city, with Balrogs and dragons and
numberless Orcs. After a minutely observed account of the fall
of Gondolin, the tale ends with the escape of Tuor and Idril,
with the child Eärendel, looking back from a cleft in the
mountains as they flee southward, at the blazing wreckage of
their city. They were journeying into a new story, the Tale of
Eärendel, which Tolkien never wrote, but which is sketched out
in this book from other sources.
Following his presentation of Beren and Lúthien Christopher
Tolkien has used the same 'history in sequence' mode in the
writing of this edition of The Fall of Gondolin. In the words
of J.R.R. Tolkien, it was ‘the first real story of this
imaginary world’ and, together with Beren and Lúthien and The
Children of Húrin, he regarded it as one of the three 'Great
Tales' of the Elder Days.