ورود به حساب

نام کاربری گذرواژه

گذرواژه را فراموش کردید؟ کلیک کنید

حساب کاربری ندارید؟ ساخت حساب

ساخت حساب کاربری

نام نام کاربری ایمیل شماره موبایل گذرواژه

برای ارتباط با ما می توانید از طریق شماره موبایل زیر از طریق تماس و پیامک با ما در ارتباط باشید


09117307688
09117179751

در صورت عدم پاسخ گویی از طریق پیامک با پشتیبان در ارتباط باشید

دسترسی نامحدود

برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند

ضمانت بازگشت وجه

درصورت عدم همخوانی توضیحات با کتاب

پشتیبانی

از ساعت 7 صبح تا 10 شب

دانلود کتاب Teoria dell'Individuo. Stirner e il Pensiero Selvaggio

دانلود کتاب نظریه فرد. استیرنر و فکر وحشی

Teoria dell'Individuo. Stirner e il Pensiero Selvaggio

مشخصات کتاب

Teoria dell'Individuo. Stirner e il Pensiero Selvaggio

ویرایش: 1 
نویسندگان:   
سری:  
 
ناشر: Edizioni Anarchismo 
سال نشر: 2012 
تعداد صفحات: 388 
زبان: Italian 
فرمت فایل : PDF (درصورت درخواست کاربر به PDF، EPUB یا AZW3 تبدیل می شود) 
حجم فایل: 4 مگابایت 

قیمت کتاب (تومان) : 41,000



ثبت امتیاز به این کتاب

میانگین امتیاز به این کتاب :
       تعداد امتیاز دهندگان : 11


در صورت تبدیل فایل کتاب Teoria dell'Individuo. Stirner e il Pensiero Selvaggio به فرمت های PDF، EPUB، AZW3، MOBI و یا DJVU می توانید به پشتیبان اطلاع دهید تا فایل مورد نظر را تبدیل نمایند.

توجه داشته باشید کتاب نظریه فرد. استیرنر و فکر وحشی نسخه زبان اصلی می باشد و کتاب ترجمه شده به فارسی نمی باشد. وبسایت اینترنشنال لایبرری ارائه دهنده کتاب های زبان اصلی می باشد و هیچ گونه کتاب ترجمه شده یا نوشته شده به فارسی را ارائه نمی دهد.


توضیحاتی در مورد کتاب نظریه فرد. استیرنر و فکر وحشی

یک فکر وحشی، این چیزی است که ما نیاز داریم. استیرنر سهمی در این راستا دارد. مانند همه مشارکت‌ها، این فقط یک تلاش است، نه تنها به نتیجه‌ای نمی‌رسد (و چرا باید؟) بلکه آنتی‌بادی‌هایی را برای خود می‌سازد تا از یک فکر وحشی اجتناب کند، این چیزی است که ما به آن نیاز داریم. استیرنر سهمی در این راستا دارد. مانند همه مشارکت‌ها، این فقط یک تلاش است، نه تنها به نتیجه‌ای نمی‌رسد (و چرا باید؟) بلکه آنتی‌بادی‌های خودش را می‌سازد تا از رسیدن به آنها جلوگیری کند. و این نشانه نهایی نگرش وحشی است.\r\nچگونه ما را در میان طوفان پیدا کنیم؟ سوال مهم اینجاست. هر چقدر هم تلاش کنیم، همیشه نزدیک می شویم، نزدیکتر می شویم. پرش واقعی بیش از حد آسیب زا است که نمی توان به آن اشاره کرد. ما مطمئن هستیم که حقیقتی که قاطعانه به آن متقاعد شده‌ایم، سفر ما را روشن خواهد کرد. توهمات به آرامی می میرند.\r\nایمان به حقیقت مساوی است با ایمان به رهایی بخش، آورنده آزادی. هر چه وضعیت کنونی بیشتر به نظر می رسد که فاسد است، ما بیشتر تمایل داریم که امیدهای خود را به دست کسانی که قادر به انجام معجزه هستند منتقل کنیم. رهایی دهنده حقیقت را در کنار خود دارد، زیرا حقیقت و آزادی یکی هستند. هر رهایی‌بخش برای ما به‌عنوان میله‌ای ظاهر می‌شود که بر فراز انبوه بی‌قرار بالا می‌رود، هدیه‌ای از بهشت، گوهری که در شب می‌درخشد. هر رهایی‌بخش از دلایلی صحبت می‌کند که او را به فداکاری برای ما سوق می‌دهد.\r\nو در واقع، او مرد فداکاری است، یعنی «انجام مقدس»، انجام دادن به روش مقدس، خود مرد مقدس است، و هر چیزی را که لمس کند (یا به آن فکر کند) مقدس می شود، ما نیز متعلق به آن هستیم. او با میل به همذات پنداری که ما را متحد و برابر می کند، ما \"واقعیت او\" هستیم، محصول مقدس عمل او، ما نیز \"مقدس\" هستیم. جهنمی که از اضطراب های وحشیانه ای که در انجیرهای آتشین بر قلب ما چنگ انداخته بود، آن جهنم شب های وحشت ما، اکنون هیچ سلاحی علیه ما ندارد. کلام آزادیبخش که در فداکاری او به حقیقت پیوست بر سر آزادگان ما حاکم است و روح ما را هاله می کند.\r\nما باید از آستان مقدس عبور کنیم. اما این با قتل مطابقت دارد، ژست جبران ناپذیری که با پایین آوردن خودمان به واقعیت مؤثر، و برداشتن باند مقدس روی پیشانی‌مان، ما را تغییر می‌دهد. ژست قطعی با وارد کردن به عنوان برنده چیزی که ما با ارزش ترین و غیر قابل جایگزین ترین را در وجدان خود نگه می داریم پیروز می شود. ما عمداً محل محرمانگی خود را زینت دادیم، عمداً معجزه‌های متواضعانه‌مان را به حداکثر ظرفیت خود رساندیم، و در نهایت رضایت‌های قدیمی تبدیل به آدم‌هایی شد که سعی می‌کردند حسنا بگویند، حتی موفق هم شدند. هیچ وحشی وجود ندارد که در عین حال قاتل چیزی نباشد که با انداختن آن به هرج و مرج بر آن پیروز می شود. حتی اگر خودکنترلی باشد. اگرچه این جنبه آخر یک مورد خاص است، اما همیشه به همان قاعده متوسل می شود، مردن سختی مطلوب است، خفگی تحمیل شده با زور (اراده). هیچ چیز نمی تواند یک مکان مشترک را به سمت بهتر شدن تغییر دهد. قاتل قاتل دیگری یا خود نیست، بلکه منکر قواعد است (و خود به عنوان مهره حکومت). محاسبات وحشیانه، ریاکاری های ترسناکی که از جهان حمایت می کنند، همراه با اضطراب هایی که توسط کلمه قربانی برانگیخته می شود، ناپدید می شوند، با ژست هتک حرمت آمیزی که نیروی رهایی را بزرگ می کند و آن را جهانی می کند. رویا واقعاً می تواند بر جهان حکومت کند.\r\nاین ظهور قانون هوشمند است، قانونی که خود را با رها کردن خود پیشنهاد می کند، بنابراین هر نوع مکانیسم، هر دوره تناوب را که جانشینی یا اولویت را تنظیم می کند، رد می کند. بنابراین شکل شانس را به خود می گیرد. این مطمئناً دلیلی دارد، اما راهی برای محصور کردن آن در یک مکاتبات تکراری وجود ندارد. در این مورد، با این حال، چیز بیشتری وجود دارد. عدالت و خرد توزیعی وجود دارد. انسان دوست شانس نیست و وقتی به آن نزدیک می شود با هزاران احتیاط این کار را می کند و همه جور ضمانت های جبرانی را می طلبد. او می خواهد قوانین را رعایت کنند. مطمئناً نه همه، زیرا مردان خوبی هستند که ظلم و کنترل خفقان را دوست ندارند، اما برخی دوست دارند: در صورت صفر شدن کامل، چه چیزی در دست آنها باقی می ماند؟ به عنوان مثال، سازگاری، در چه دنیایی خواهد بود که در آن انسجام به دلیل آنچه که هست از بین برود: انضباط شخصی محترمانه که شایسته هر ملاحظه‌ای است، اما همچنان انضباط؟ یک راه حل باید اتخاذ شود: یا رشته (هر رشته ای) را دوباره ارزیابی کنید، یا خودمختاری را عمیق تر کنید. شما به وضوح می توانید ببینید که چه چشم اندازهای خطرناکی برای شما باز می شود. اگر شانس انسجام را انکار کند و ارزش اولیه مورد دوم را تأیید کند، بلافاصله خود را دشمن شانس اعلام می کنیم.


توضیحاتی درمورد کتاب به خارجی

Un pensiero selvaggio, ecco ciò di cui abbiamo bisogno. Quello di Stirner è un contributo in questa direzione. Come tutti i contributi è soltanto un tentativo, non solo non arriva a conclusioni (e perché dovrebbe?) ma si costruisce da sé gli anticorpi per evitare di Un pensiero selvaggio, ecco ciò di cui abbiamo bisogno. Quello di Stirner è un contributo in questa direzione. Come tutti i contributi è soltanto un tentativo, non solo non arriva a conclusioni (e perché dovrebbe?) ma si costruisce da sé gli anticorpi per evitare di arrivarvi. E questo è il massimo segno dell'attitudine selvaggia. Come trovarci nel mezzo della bufera? Ecco la domanda cruciale. Per quanti sforzi facciamo siamo sempre in avvicinamento, ci approssimiamo. Il salto vero e proprio è troppo traumatico per parlarne. Siamo fiduciosi che la verità di cui siamo fermamente convinti ci farà luce durante il cammino. Le illusioni tardano a morire. La fede nella verità equivale a quella nel liberatore, nel portatore di libertà. Più la condizione presente appare corrusca e più siamo portati a trasferire le nostre speranze nelle mani di chi saprà operare miracoli. Il liberatore ha dalla sua la verità, perché verità e libertà sono la stessa cosa. Ogni liberatore ci appare come la verga che si alza sulle moltitudini inquiete, un dono del cielo, la gemma che splende nella notte. Ogni liberatore parla dei motivi che lo spingono a sacrificarsi per noi. E, difatti, egli è l'uomo del sacrificio, cioè del "fare sacro", facendo in modo sacro è l'uomo del sacro egli stesso, e tutto quello che tocca (o pensa) diventa sacro, anche noi, appartenendogli col desiderio di immedesimazione che ci unisce e ci eguaglia, siamo un "suo fatto", un prodotto sacro del suo fare, anche noi siamo "sacri". L'inferno scatenato dalle inquietudini feroci che ci aveva stretto il cuore in una tenaglia infuocata, quell'inferno delle nostre notti di panico, adesso non ha armi contro di noi. La parola del liberatore inveratasi nel suo sacrificio regna sul nostro capo di liberti e ci aureola l'anima. Dovremmo oltrepassare la soglia del sacro. Ma questo corrisponde all'assassinio, il gesto irrimediabile che ci trasforma calandoci nella realtà effettiva, togliendoci la benda sacra sulla fronte. Il gesto definitivo trionfa entrando da vincitore in quello che custodiamo di più pregiato e insostituibile nella nostra coscienza. Abbiamo abbellito apposta il nostro luogo delle riservatezze, abbiamo apposta alzato i miracoli del nostro modesto annuire portandoli al massimo delle loro capacità e, alla fine, le vecchie acquiescenze si sono evolute in balbettii che cercano di dire osanna, perfino riuscendoci. Non ci sono selvaggi che non sono, nello stesso tempo, assassini di ciò su cui trionfano gettandolo nel caos. Fosse pure il dominio su se stessi. Pur essendo quest'ultimo aspetto un caso particolare, ricorre sempre alla medesima regola, a morire è la rigidità voluta, la asfissia imposta con la forza (della volontà). Niente può cambiare in meglio un luogo comune. L'assassino non è l'uccisiore dell'altro, o di se stesso, ma il negatore delle regole (e di se stesso come pegno della regola). I calcoli atroci, le spaventose ipocrisie che sorreggono il mondo scompaiono insieme alle inquietudini esorcizzate dalla parola sacrificale, col gesto dissacratore che ingigantisce la forza della liberazione facendola diventare globale. Il sogno può veramente governare il mondo. È l'avvento della legge intelligente, quella che si propone abbandonandosi, quindi rifiutando ogni genere di meccanismo, ogni periodicità che regola successioni o priorità. Essa assume così la forma del caso. Questo ha di certo una sua causa, ma non c'è modo di racchiuderla in una corrispondenza ricorrente. Nel caso c'è però qualcosa di più. C'è giustizia distributiva e saggezza. L'uomo non è amico del caso e quando gli si accosta lo fa con mille cautele, pretendendo ogni sorta di garanzia riparatrice. Vuole che le regole vengano rispettate. Non tutte, certamente, essendoci uomini dabbene che non amano l'oppressione e il controllo soffocante, ma alcune sì: che resterebbe loro in mano nell'eventualità di un completo azzeramento? La coerenza, per esempio, che mondo sarebbe quello in cui la coerenza venisse denudata per quello che è: autodisciplina rispettabile e degna di ogni considerazione, ma sempre disciplina? Bisognerebbe prendere una risoluzione: o rivalutare la disciplina (qualunque disciplina), o approfondire l'autonomia. Vedete bene quali prospettive pericolose si aprono. Se il caso nega la coerenza, affermando il valore primario di quest'ultima ci diciamo subito nemici del caso.



فهرست مطالب

Introduzioni - Max Stirner, il filosofo de L'unico - Il riferimento a Hegel - Contributo a una lettura critica de L'unico - Individualismo e comunismo: una realtà e due falsi problemi - Il mostro in ognuno di noi - Oltrepassamento e superamento - Coerenza e incoerenza - Crisi e fallimento - Iconoclasti fino in fondo - Le paure del signor de Taillandier - L'antigiuridismo di Max Stirner - Un refrattario - La prima traduzione francese de L'unico - Individuo e diversità




نظرات کاربران