دسترسی نامحدود
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
برای ارتباط با ما می توانید از طریق شماره موبایل زیر از طریق تماس و پیامک با ما در ارتباط باشید
در صورت عدم پاسخ گویی از طریق پیامک با پشتیبان در ارتباط باشید
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
درصورت عدم همخوانی توضیحات با کتاب
از ساعت 7 صبح تا 10 شب
ویرایش: [First Edition]
نویسندگان: Aatish Taseer
سری:
ISBN (شابک) : 0771084250, 9780771084256
ناشر: McClelland & Stewart
سال نشر: 2009
تعداد صفحات: 336
زبان: English
فرمت فایل : EPUB (درصورت درخواست کاربر به PDF، EPUB یا AZW3 تبدیل می شود)
حجم فایل: 818 Kb
در صورت تبدیل فایل کتاب Stranger to History: A Son's Journey Through Islamic Lands به فرمت های PDF، EPUB، AZW3، MOBI و یا DJVU می توانید به پشتیبان اطلاع دهید تا فایل مورد نظر را تبدیل نمایند.
توجه داشته باشید کتاب غریبه به تاریخ: سفر پسری در سرزمین های اسلامی نسخه زبان اصلی می باشد و کتاب ترجمه شده به فارسی نمی باشد. وبسایت اینترنشنال لایبرری ارائه دهنده کتاب های زبان اصلی می باشد و هیچ گونه کتاب ترجمه شده یا نوشته شده به فارسی را ارائه نمی دهد.
در کودکی، تمام چیزی که آتیش تاسیر از پدرش داشت، عکس او در قاب
نقره ای قهوه ای بود. پدر پاکستانیاش که توسط مادر سیک خود در
دهلی بزرگ شده بود، چهرهای دور ماند و تقریباً حاصل تخیل او بود،
تا اینکه آتیش در بیست و یک سالگی از مرز عبور کرد تا سرانجام با
او ملاقات کرد.
در سالهای بعد، رابطه پدر و پسر دوباره احیا شد، سپس از هم پاشید.
از نظر آتیش، تنش آنها فقط به تنش پسری که پدر غایب خود را دوباره
کشف میکند مربوط نمیشود - آنها با این واقعیت تشدید میشوند که
آتیش هندی، پدرش پاکستانی و مسلمان بود. این رابطه والدینش را
پیچیده کرده بود؛ اکنون او را پیچیده کرده بود.
این رابطه آتیش را وادار کرد تا سؤالات بزرگتری بپرسد: چرا مسلمان
بودن به این معنی بود که وفاداری شما با مسلمانان دیگر پیش از این
بود. شهروندان کشور خودتان؟ چرا پدرش با وجود ادعای بی دینی، خود
را «مسلمان فرهنگی» توصیف کرد؟ چرا مسلمانان مدرنیته را یک تهدید
می دانستند؟ چه چیزی اسلام را به هویت برنده تبدیل کرد؟
غریبه تاریخ داستان سفری است که آتیش برای پاسخ به
این سؤالات انجام داد - از استانبول، بزرگترین شهر اسلام، تا مکه،
مقدس ترین و سپس خانه آن، از طریق ایران و پاکستان پایان در
لاهور، در خانه پدری که بیگانه شده بود، در شبی که بی نظیر بوتو
کشته شد، داستان خانواده تقسیم شده خود آتیش در پنجاه سال گذشته
است. بخشی از خاطرات، بخشی سفرنامه، کاوشگر، شیک و
دردسرساز، غریبه به تاریخ اولین کار برجسته ای
است.
'من به دنبال پدرم بودم زیرا نمی توانستم با او زندگی کنم.
تاریکی ندانستن او اگر این کار را نمیکردم، در تمام عمرم مجبور
بودم آن را با تصوری از او که از مادرم بر اساس ایمان گرفته شده
بود، بپوشانم. من احساس کردم که من را محدود می کند. تاریخ را
هرگز نباید بر ایمان گرفت.»
As a child, all Aatish Taseer ever had of his father was his
photograph in a browning silver frame. Raised by his Sikh
mother in Delhi, his Pakistani father remained a distant
figure, almost a figment of his imagination, until Aatish
crossed the border when he was twenty-one to finally meet
him.
In the years that followed, the relationship between father and
son revived, then fell apart. For Aatish, their tension had not
just to do with the tensions of a son rediscovering his absent
father — they were intensified by the fact that Aatish was
Indian, his father Pakistani and Muslim. It had complicated his
parents’ relationship; now it complicated his.
The relationship forced Aatish to ask larger questions: Why did
being Muslim mean that your allegiances went out to other
Muslims before the citizens of your own country? Why did
his father, despite claiming to be irreligious, describe
himself as a ‘cultural Muslim’? Why did Muslims see
modernity as a threat? What made Islam a trump
identity?
Stranger to History is the story of the journey
Aatish made to answer these questions — starting from Istanbul,
Islam’s once greatest city, to Mecca, its most holy, and then
home, through Iran and Pakistan. Ending in Lahore, at his
estranged father’s home, on the night Benazir Bhutto was
killed, it is also the story of Aatish’s own divided
family over the past fifty years. Part memoir, part travelogue,
probing, stylish and troubling, Stranger to
History is an outstanding debut.
‘I had sought out my father because I couldn't live with the
darkness of not knowing him. If I hadn't, all my life I would
have had to cover it up with some idea of him taken from my
mother on faith. I felt it would have limited me. History
should never be taken on faith.’