دسترسی نامحدود
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
برای ارتباط با ما می توانید از طریق شماره موبایل زیر از طریق تماس و پیامک با ما در ارتباط باشید
در صورت عدم پاسخ گویی از طریق پیامک با پشتیبان در ارتباط باشید
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
درصورت عدم همخوانی توضیحات با کتاب
از ساعت 7 صبح تا 10 شب
ویرایش:
نویسندگان: Carlo Greppi
سری: Ri-creazioni
ISBN (شابک) : 8832963884, 9788832963885
ناشر: Chiarelettere
سال نشر: 2021
تعداد صفحات: 0
زبان: Italian
فرمت فایل : EPUB (درصورت درخواست کاربر به PDF، EPUB یا AZW3 تبدیل می شود)
حجم فایل: 568 کیلوبایت
در صورت تبدیل فایل کتاب Si stava meglio quando si stava peggio. 20 luoghi comuni da sfatare به فرمت های PDF، EPUB، AZW3، MOBI و یا DJVU می توانید به پشتیبان اطلاع دهید تا فایل مورد نظر را تبدیل نمایند.
توجه داشته باشید کتاب وقتی بدتر بود بهتر بود. 20 مورد رایج برای از بین بردن نسخه زبان اصلی می باشد و کتاب ترجمه شده به فارسی نمی باشد. وبسایت اینترنشنال لایبرری ارائه دهنده کتاب های زبان اصلی می باشد و هیچ گونه کتاب ترجمه شده یا نوشته شده به فارسی را ارائه نمی دهد.
\"وقتی بدتر بود بهتر بود؛ با این حال من نژادپرست نیستم؛ بیایید در خانه به آنها کمک کنیم! مرگ های سری B وجود ندارد؛ دیگر چپ و راست وجود ندارد؛ مادربزرگم می گفت ...\" بیست کلیشه که هر چه بیشتر واقعی به نظر برسند، بیشتر تکرار می کنیم. در اینجا به کسانی که آنها را به عنوان یقینات اکتسابی و غیرقابل انکار به ما تحمیل می کنند، پاسخ دهیم. کلمه تاریخی اما چگونه صحبت کنیم؟ چرا ما تمایل داریم که یک چیز را بارها و بارها بگوییم بدون اینکه متوجه باشیم؟ این وسوسه بسیار قوی برای موافقت با ما و ماندن در خلأ فکری است که قبلاً ردیابی شده است به جای اینکه بخواهیم آنچه را که به نظر بی خطر به نظر می رسد زیر سوال ببریم. دانستن اینکه چگونه بین حقایق و نظرات حرکت کنیم، به دنبال لنگری که می تواند به ما کمک کند، به ویژه در مورد حقوق، فرهنگ و آموزش، برای رشد ما و برای رفتار به عنوان شهروندان آگاه، قادر به حمایت از یک عقیده یا در نهایت تغییر آن ضروری است. کارلو گرپی در این کتاب از بین بردن یک بسته خوب از «حقیقت» از پیش بستهبندی شده را تمرین میکند و از ما دعوت میکند تا با او این کار را انجام دهیم تا دلایل و شرایط را در بشقاب معرفت قرار دهیم بدون اینکه توسط ادعاهای قاطعانه که ممکن است غیرقابل انکار به نظر برسند خیره شویم. کلیشه همیشه در گوشه و کنار است: همانطور که نویسنده هشدار می دهد، حتی «کلیشه اندیشیدن» هم به نوبه خود، اگر به آن فکر کنید، کلیشه ای است. بنابراین؟ آگاه بودن از ندانستن می تواند نقطه شروع خوبی برای این باور باشد که \"این نیست که دو صندلی وجود دارد، یکی درست است و دیگری اشتباه\"، و دقیقاً به همین دلیل ارزش پذیرش چالشی را دارد که نویسنده مطرح می کند. با او تلاش می کنیم تا میانبرهای فکری را که بسیار آسان هستند کنار بگذاریم. اقیانوسی از دانش جدید در انتظار ماست، فقط آنها را رها کنید و از آنها نترسید.
"Si stava meglio quando si stava peggio; Io non sono razzista, però; Aiutiamoli a casa loro! Non ci sono morti di serie B; Non esistono più destra e sinistra; Lo diceva mia nonna..." Venti luoghi comuni che più ripetiamo più sembrano veri. Ecco cosa rispondere a chi ce li impone come certezze acquisite e indiscutibili. Parola di storico. Ma come parliamo? Perché tendiamo a dire sempre le stesse cose senza nemmeno accorgercene? Troppo forte è la tentazione di darci ragione e rimanere in un solco di pensiero già tracciato piuttosto che provare a mettere in discussione quello che sembra sicuro. Sapersi muovere tra fatti e opinioni, alla ricerca di un ancoraggio che ci possa aiutare soprattutto quando si parla di diritti, di cultura e di educazione, è fondamentale per la nostra crescita e per comportarci da cittadini consapevoli, in grado di sostenere un'opinione o eventualmente cambiarla. Carlo Greppi in questo libro si esercita a smontare un bel pacchetto di "verità" preconfezionate e ci invita a provare a farlo con lui per mettere sul piatto della conoscenza ragioni e circostanze senza farci abbagliare da asserzioni categoriche che possono sembrare inattaccabili. Il luogo comune è sempre dietro l'angolo: come avverte l'autore, anche "non pensare per luoghi comuni" è a sua volta, a ben pensarci, un luogo comune. E allora? Essere consapevoli di non sapere può essere già un buon punto di partenza nella convinzione che "non è che ci sono due sedie, in una sta la ragione e nell'altra il torto", e che proprio per questo vale la pena accogliere la sfida che ci lancia l'autore, provando con lui ad abbandonare scorciatoie di pensiero troppo facili. Ci aspetta un oceano di nuove conoscenze, basta liberarle e non averne paura.