دسترسی نامحدود
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
برای ارتباط با ما می توانید از طریق شماره موبایل زیر از طریق تماس و پیامک با ما در ارتباط باشید
در صورت عدم پاسخ گویی از طریق پیامک با پشتیبان در ارتباط باشید
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
درصورت عدم همخوانی توضیحات با کتاب
از ساعت 7 صبح تا 10 شب
ویرایش: [1 ed.]
نویسندگان: John Elder Robison
سری:
ISBN (شابک) : 0307884848, 9780307884848
ناشر: Crown
سال نشر: 2013
تعداد صفحات: 384
زبان: English
فرمت فایل : EPUB (درصورت درخواست کاربر به PDF، EPUB یا AZW3 تبدیل می شود)
حجم فایل: 3 Mb
در صورت تبدیل فایل کتاب Raising Cubby: A Father and Son's Adventures with Asperger's, Trains, Tractors, and High Explosives به فرمت های PDF، EPUB، AZW3، MOBI و یا DJVU می توانید به پشتیبان اطلاع دهید تا فایل مورد نظر را تبدیل نمایند.
توجه داشته باشید کتاب بالا بردن کاببی: ماجراهای یک پدر و پسر با آسپرگر ، قطار ، تراکتور و مواد منفجره نسخه زبان اصلی می باشد و کتاب ترجمه شده به فارسی نمی باشد. وبسایت اینترنشنال لایبرری ارائه دهنده کتاب های زبان اصلی می باشد و هیچ گونه کتاب ترجمه شده یا نوشته شده به فارسی را ارائه نمی دهد.
خاطرات حیلهگر خندهدار و شیرین از رابطه پدری نامتعارف با پسر به همان اندازه ضعیفاش - کامل با ماشینهای سریع، داستانهای بلند، مواد منفجره دستساز، و کلی سرگرمی و دردسر نامناسب، فراری، خلافکار. جان رابیسون هرگز یک بچه نمونه نبود و یک پدر مدل هم نبود. او که در سن چهل سالگی به سندرم آسپرگر مبتلا شد، به پدر شدن به عنوان یک سری معماهای منطقی و جوک های عملی نزدیک شد. وقتی پسرش، کوبی، پرسید: «از کجا آمدهام؟» جان گفت که او را از فروشگاه بچه خریده است و فروشنده با قول دادن به کابی که «همه کارهای خانه را انجام خواهد داد» او را فریب داده است. او هنگام خواب برای کابی کتابچه راهنمای مهندسی برق می خواند. او به کوبی گفت که جادوگران وقتی بچهها را بد رفتار میکنند، آنها را به سنگ تبدیل میکنند. با این حال، جان اصول اولیه را درست فهمید. او اطمینان حاصل کرد که کوبی هرگز در تعمیرگاه خودرویی که مالک آن است سوخت گازوئیل ننوشیده است. و او یک زندگی پرماجرا را به او هدیه داد: زمانی که کابی ده ساله شد، یک ماشین کاتر گارد ساحلی را هدایت می کرد، یک لوکوموتیو باربری را می راند و یک رولز رویس عتیقه را وارد حصار می کرد. تنها چیزی که جان نمیتوانست بفهمد این بود که وقتی مسئولان مدرسه تصمیم گرفتند کابی گنگ و لجباز است، چه باید بکند - همان چیزی که در کودکی به او گفته شده بود. آیا کابی هم آسپرگر داشت؟ پاسخ نامشخص بود. با این حال، یک چیز واضح بود: زمانی که کابی هفده ساله شد، به یک شیمیدان زبردست تبدیل شده بود - آنقدر باهوش بود که بتواند مواد منفجره درجه یک نظامی بسازد و ماموران ایالتی و فدرال را فراخواند. پس از آن، با محکوم شدن کوبی به شصت سال زندان، پدر و پسر هر دو مجبور شدند زندگی خود را بررسی کنند و در نهایت با "در طیف" بودن به عنوان یک چالش و یک هدیه منحصر به فرد کنار آمدند. با نوبتی لطیف، پرتعلیق و خنده دار، این چیزی بیش از داستان بزرگ کردن کابی است. این داستان پدر و پسری است که با هم بزرگ می شوند. ستایش برای اولین کتاب جان رابیسون، به من در چشم نگاه کن: «لاغر، قدرتمند در دقت توصیفیاش و درگیر در طنز کمرنگاش... از لحاظ احساسی تسخیرکننده.» - Chicago Tribune «یک داستان زندگی خارقالعاده که با مهربانی روایت میشود، شوخ طبعی، و فقدان احساساتی.
The slyly funny, sweetly moving memoir of an unconventional dad’s relationship with his equally offbeat son—complete with fast cars, tall tales, homemade explosives, and a whole lot of fun and trouble Misfit, truant, delinquent. John Robison was never a model child, and he wasn’t a model dad either. Diagnosed with Asperger’s syndrome at the age of forty, he approached fatherhood as a series of logic puzzles and practical jokes. When his son, Cubby, asked, “Where did I come from?” John said he’d bought him at the Kid Store and that the salesman had cheated him by promising Cubby would “do all chores.” He read electrical engineering manuals to Cubby at bedtime. He told Cubby that wizards turned children into stone when they misbehaved. Still, John got the basics right. He made sure Cubby never drank diesel fuel at the automobile repair shop he owns. And he gave him a life of adventure: By the time Cubby was ten, he’d steered a Coast Guard cutter, driven a freight locomotive, and run an antique Rolls Royce into a fence. The one thing John couldn’t figure out was what to do when school authorities decided that Cubby was dumb and stubborn—the very same thing he had been told as a child. Did Cubby have Asperger’s too? The answer was unclear. One thing was clear, though: By the time he turned seventeen, Cubby had become a brilliant chemist—smart enough to make military-grade explosives and bring state and federal agents calling. Afterward, with Cubby facing up to sixty years in prison, both father and son were forced to take stock of their lives, finally coming to terms with being “on the spectrum” as both a challenge and a unique gift. By turns tender, suspenseful, and hilarious, this is more than just the story of raising Cubby. It’s the story of a father and son who grow up together. Praise for John Robison's first book, Look Me In the Eye:"Lean, powerful in its descriptive accuracy and engaging in its understated humor...Emotionally gripping." --Chicago Tribune"A fantastic life story told with grace, humor, and a bracing lack of sentimentality." --Entertainment Weekly"Endearing...Robison is a natural storyteller." --Boston Globe