دسترسی نامحدود
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
برای ارتباط با ما می توانید از طریق شماره موبایل زیر از طریق تماس و پیامک با ما در ارتباط باشید
در صورت عدم پاسخ گویی از طریق پیامک با پشتیبان در ارتباط باشید
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
درصورت عدم همخوانی توضیحات با کتاب
از ساعت 7 صبح تا 10 شب
ویرایش:
نویسندگان: Nancy G. Brinker with Joni Rodgers
سری:
ISBN (شابک) : 030771814X, 9780307718143
ناشر: Crown Archetype
سال نشر: 2010
تعداد صفحات:
زبان: English
فرمت فایل : EPUB (درصورت درخواست کاربر به PDF، EPUB یا AZW3 تبدیل می شود)
حجم فایل: 2 Mb
در صورت تبدیل فایل کتاب Promise Me: How a Sister's Love Launched the Global Movement to End Breast Cancer به فرمت های PDF، EPUB، AZW3، MOBI و یا DJVU می توانید به پشتیبان اطلاع دهید تا فایل مورد نظر را تبدیل نمایند.
توجه داشته باشید کتاب به من قول بده: عشق یک خواهر چگونه جنبش جهانی پایان دادن به سرطان سینه را راه اندازی کرد نسخه زبان اصلی می باشد و کتاب ترجمه شده به فارسی نمی باشد. وبسایت اینترنشنال لایبرری ارائه دهنده کتاب های زبان اصلی می باشد و هیچ گونه کتاب ترجمه شده یا نوشته شده به فارسی را ارائه نمی دهد.
سوزی و نانسی گودمن بیشتر از خواهر بودند. آنها بهترین دوستان، محرمان و شریک ماجراجویی بزرگ زندگی بودند. برای سه دهه، هیچ چیز نتوانست آنها را از هم جدا کند. نه دانشگاه، نه ازدواج، نه کیلومترها. بعد سوزی مریض شد. او در سال 1977 به سرطان سینه مبتلا شد. سه سال بعد، او در سی و شش سالگی درگذشت. قرار نبود اینجوری باشه دختران گودمن در پیوریا، ایلینوی پس از جنگ، توسط والدینی بزرگ شدند که معتقد بودند کارهای کوچک خیریه میتواند دنیا را تغییر دهد. سوزی خواهر بزرگ بود - ملکه بازگشت به خانه با اشتیاق عفونی و قلبی سخاوتمند. نانسی خواهر کوچکتر بود - پسر بچه ای با احساس عدالت بزرگ که می خواست همه اشتباهات را اصلاح کند. خواهران نکات آرایشی، رازهای دوستیابی، برنامه هایی برای مشاغل فانتزی پر زرق و برق را به اشتراک گذاشتند. آنها یک تابستان به یاد ماندنی را در اروپا گذراندند و دنیای بزرگی را دور از Peoria کشف کردند. آنها زندگی طولانی با هم را تصور می کردند - زندگی که در آن با فرزندان و نوه ها در کنار هم پیر می شدند. تشخیص سوزی این رویا را از بین برد. در سال 1977، سرطان سینه هنوز در ننگ و شرم پوشیده بود. هیچ کس در مورد تشخیص زودهنگام و ماموگرافی صحبت نکرد. هیچکس حتی نمیتوانست کلمههای «سینه» و «سرطان» را با هم در جمع مودبانه بگوید، چه رسد به پخش اخبار تلویزیونی. سوزی با نانسی در کنارش، اهانتهای بسیاری را در درمان سرطان تحمل کرد، از اتاقهای انتظار ترسناک و روحکش گرفته تا اشتباهات پزشکان خوشنیت اما نادرست. این زمانی بود که سوزی شروع به درخواست از نانسی کرد تا قول بدهد. قول دادن که به سکوت پایان دهد. قول جمع آوری پول برای تحقیقات علمی. قول بدهیم روزی سرطان سینه را برای همیشه درمان کنیم. وعدههای بزرگ، شلیک برای ماه، که نانسی هرگز تصور نمیکرد که بتواند به آن عمل کند. اما او قول داد زیرا این خواهر محبوب او بود. قول میدم سوزی . . . حتی اگر بقیه عمرم را ببرد. مرگ سوزی - هم تکان دهنده و هم بی معنی - درد عمیقی در نانسی ایجاد کرد که هرگز به طور کامل از بین نرفت. اما او به زودی برای غم و اندوه و خشم خود راهی مفید یافت. نانسی که فقط با یک جعبه کفش مملو از اسامی اهداکنندگان بالقوه مسلح بود، استعدادهای هولناک خود را در جمع آوری کمک مالی به کار گرفت و به سرعت انبوهی از حمایت های مردمی را کشف کرد. او در مأموریت خود توسط قیمومیت مهربان همسرش، نورمن برینکر، صاحب بزرگ رستوران، که رویکرد پویا به کارآفرینی به الگوی نانسی برای اداره بنیادش تبدیل شد، کمک کرد. روایت او از نحوه آشنایی او و نورمن، عاشق شدن و دستیابی به "ازدواج واقعی برابر" یکی از داستانهای عشق بزرگ بزرگسالان در میان خاطرات اخیر است. ماموریت نانسی برای تغییر شیوه صحبت در جهان و درمان سرطان سینه زمانی که در سال 1984 به این بیماری مبتلا شد، فوریت بیشتری پیدا کرد، فصلی وحشتناک در زندگی او که مدت ها از آن می ترسید. بر خلاف خواهرش، نانسی جان سالم به در برد و سوزان جی کومن برای درمان را به تأثیرگذارترین موسسه خیریه سلامت در کشور و مسلماً جهان تبدیل کرد. SGK یک نیروی پیشگام در بازاریابی مرتبط با علت، روبان صورتی را به نماد امید در همه جا تبدیل کرد. هر ساله میلیون ها نفر در سراسر جهان در رویدادهای SGK Race for the Cure شرکت می کنند. و به لطف بیش از 1.5 میلیارد دلار هزینه شده توسط SGK برای تحقیقات پیشرفته و برنامه های اجتماعی، امروزه تشخیص سرطان سینه دیگر حکم اعدام نیست. در واقع، پس از مرگ سوزی، میزان بقای پنج ساله سرطان سینه از 74 درصد به 98 درصد افزایش یافته است. قول به من یک داستان عمیقاً تکان دهنده از خانواده و خواهرخواندگی است، "نمای 30000 فوتی" دراماتیک از دموکراتیزه کردن یک بیماری، و یک پاسخ مثبت سرسام آور برای این سوال: آیا واقعاً یک نفر می تواند تفاوتی ایجاد کند؟
Suzy and Nancy Goodman were more than sisters. They were best friends, confidantes, and partners in the grand adventure of life. For three decades, nothing could separate them. Not college, not marriage, not miles. Then Suzy got sick. She was diagnosed with breast cancer in 1977; three agonizing years later, at thirty-six, she died. It wasn’t supposed to be this way. The Goodman girls were raised in postwar Peoria, Illinois, by parents who believed that small acts of charity could change the world. Suzy was the big sister—the homecoming queen with an infectious enthusiasm and a generous heart. Nancy was the little sister—the tomboy with an outsized sense of justice who wanted to right all wrongs. The sisters shared makeup tips, dating secrets, plans for glamorous fantasy careers. They spent one memorable summer in Europe discovering a big world far from Peoria. They imagined a long life together—one in which they’d grow old together surrounded by children and grandchildren. Suzy’s diagnosis shattered that dream. In 1977, breast cancer was still shrouded in stigma and shame. Nobody talked about early detection and mammograms. Nobody could even say the words “breast” and “cancer” together in polite company, let alone on television news broadcasts. With Nancy at her side, Suzy endured the many indignities of cancer treatment, from the grim, soul-killing waiting rooms to the mistakes of well-meaning but misinformed doctors. That’s when Suzy began to ask Nancy to promise. To promise to end the silence. To promise to raise money for scientific research. To promise to one day cure breast cancer for good. Big, shoot-for-the-moon promises that Nancy never dreamed she could fulfill. But she promised because this was her beloved sister. I promise, Suzy. . . . Even if it takes the rest of my life. Suzy’s death—both shocking and senseless—created a deep pain in Nancy that never fully went away. But she soon found a useful outlet for her grief and outrage. Armed only with a shoebox filled with the names of potential donors, Nancy put her formidable fund-raising talents to work and quickly discovered a groundswell of grassroots support. She was aided in her mission by the loving tutelage of her husband, restaurant magnate Norman Brinker, whose dynamic approach to entrepreneurship became Nancy’s model for running her foundation. Her account of how she and Norman met, fell in love, and managed to achieve the elusive “true marriage of equals” is one of the great grown-up love stories among recent memoirs. Nancy’s mission to change the way the world talked about and treated breast cancer took on added urgency when she was herself diagnosed with the disease in 1984, a terrifying chapter in her life that she had long feared. Unlike her sister, Nancy survived and went on to make Susan G. Komen for the Cure into the most influential health charity in the country and arguably the world. A pioneering force in cause-related marketing, SGK turned the pink ribbon into a symbol of hope everywhere. Each year, millions of people worldwide take part in SGK Race for the Cure events. And thanks to the more than $1.5 billion spent by SGK for cutting-edge research and community programs, a breast cancer diagnosis today is no longer a death sentence. In fact, in the time since Suzy’s death, the five-year survival rate for breast cancer has risen from 74 percent to 98 percent. Promise Me is a deeply moving story of family and sisterhood, the dramatic “30,000-foot view” of the democratization of a disease, and a soaring affirmative to the question: Can one person truly make a difference?