ورود به حساب

نام کاربری گذرواژه

گذرواژه را فراموش کردید؟ کلیک کنید

حساب کاربری ندارید؟ ساخت حساب

ساخت حساب کاربری

نام نام کاربری ایمیل شماره موبایل گذرواژه

برای ارتباط با ما می توانید از طریق شماره موبایل زیر از طریق تماس و پیامک با ما در ارتباط باشید


09117307688
09117179751

در صورت عدم پاسخ گویی از طریق پیامک با پشتیبان در ارتباط باشید

دسترسی نامحدود

برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند

ضمانت بازگشت وجه

درصورت عدم همخوانی توضیحات با کتاب

پشتیبانی

از ساعت 7 صبح تا 10 شب

دانلود کتاب Principi elementari del marxismo Vol.6 Socialismo e Comunismo

دانلود کتاب اصول اولیه مارکسیسم جلد 6 سوسیالیسم و ​​کمونیسم

Principi elementari del marxismo Vol.6 Socialismo e Comunismo

مشخصات کتاب

Principi elementari del marxismo Vol.6 Socialismo e Comunismo

ویرایش:  
نویسندگان: , , , , , , ,   
سری:  
 
ناشر: Editori Riuniti 
سال نشر: 1961 
تعداد صفحات: 274 
زبان: Italian 
فرمت فایل : PDF (درصورت درخواست کاربر به PDF، EPUB یا AZW3 تبدیل می شود) 
حجم فایل: 7 مگابایت 

قیمت کتاب (تومان) : 33,000



ثبت امتیاز به این کتاب

میانگین امتیاز به این کتاب :
       تعداد امتیاز دهندگان : 10


در صورت تبدیل فایل کتاب Principi elementari del marxismo Vol.6 Socialismo e Comunismo به فرمت های PDF، EPUB، AZW3، MOBI و یا DJVU می توانید به پشتیبان اطلاع دهید تا فایل مورد نظر را تبدیل نمایند.

توجه داشته باشید کتاب اصول اولیه مارکسیسم جلد 6 سوسیالیسم و ​​کمونیسم نسخه زبان اصلی می باشد و کتاب ترجمه شده به فارسی نمی باشد. وبسایت اینترنشنال لایبرری ارائه دهنده کتاب های زبان اصلی می باشد و هیچ گونه کتاب ترجمه شده یا نوشته شده به فارسی را ارائه نمی دهد.


توضیحاتی در مورد کتاب اصول اولیه مارکسیسم جلد 6 سوسیالیسم و ​​کمونیسم

جلد 1 http://libgen.io/item/index.php?md5=3C451AF71AE29C4C6D5CAF291232E1E8\r\nجلد 2 http://libgen.io/item/index.php?md5=4EC0674CE33FDEADC2BD7E85ADE17DFB\r\nجلد 3 http://libgen.io/item/index.php?md5=0925DD85E10AA518FDE0733C664E7C36\r\nجلد 4 http://libgen.io/item/index.php?md5=68CA0C03BF943790B70E5824B6066869\r\nجلد 5 http://libgen.io/item/index.php?md5=C11E127ED031EA2055D0FEC51B18E42E\r\n\r\n\r\n\r\nانقلاب سوسیالیستی کارگران را به قدرت می رساند. طبقات استثمارگر - سرمایه داران و زمین داران - از قدرت سیاسی بیرون رانده شده اند، اما هنوز صحنه مبارزه طبقاتی را ترک نکرده اند.\r\n\r\nبا انقلاب سوسیالیستی، دوره گذار از سرمایه داری به سوسیالیسم آغاز می شود، دوره ای که در آن تبدیل انقلابی جامعه سرمایه داری به جامعه سوسیالیستی رخ می دهد.\r\nنیرویی که این دگرگونی را انجام می دهد فقط می تواند دیکتاتوری انقلابی پرولتاریا باشد.\r\n\r\nدیکتاتوری پرولتاریا چیست؟ دیکتاتوری پرولتاریا، قدرت کارگران است که توسط طبقه کارگر رهبری می شود و تمایل به ساختن سوسیالیسم دارد.\r\n\r\nانقلاب سوسیالیستی بر منافع حیاتی طبقات استثمارگر رانده شده از قدرت تأثیر می گذارد. بنابراین به قدرت رسیدن طبقه کارگر و خط سیاسی ساخت سوسیالیسم با مقاومت شدید طبقات استثمارگر سرنگون شده مواجه می شود.\r\nعلاوه بر این، تا زمانی که این طبقات ناپدید نشده اند، تا زمانی که شرایط اقتصادی که وجود آنها را فراهم می کند، وجود دارد، خطر بازسازی سیستم های سرمایه داری قدیمی نیز وجود دارد.\r\n\r\nانقلاب سوسیالیستی عمیق ترین دگرگونی اجتماعی است زیرا همه اشکال استثمار را سرکوب می کند. بنابراین باید بر یک مقاومت شدید غلبه کند.\r\nلنین گفت تا زمانی که دوره انتقالی به پایان نرسد، «استثمارگران ناگزیر امید به بازسازی را حفظ می‌کنند و این امید به تلاش‌هایی برای بازسازی تبدیل می‌شود. حتی پس از اولین شکست جدی، استثمارگران سرنگون شده، که انتظار بهره کشی نداشتند، به آن اعتقاد نداشتند، حتی این ایده را نپذیرفتند، با انرژی ده برابری، با شور خشمگین، با نفرت وارد نبرد شدند. صد برابر شدیدتر، برای به دست آوردن «بهشت» از دست رفته برای خانواده‌هایشان، که چنین زندگی شیرینی داشتند و «سرکش مردمی» اکنون آنها را به تباهی و بدبختی (یا کار «معمولی») محکوم می‌کند.\r\n\r\nطبقات استثمارگر سرنگون شده، تا زمانی که کاملاً از مالکیت خصوصی ابزار تولید محروم نشوند، موقعیت های اقتصادی خاصی را حفظ خواهند کرد. و سعی خواهند کرد از آنها برای خرابکاری و اخلال در اقتصاد سوء استفاده کنند. با از دست دادن قدرت سیاسی، بورژوازی سعی خواهد کرد در زمینه اقتصادی انتقام بگیرد و مشکلات غیرقابل حلی برای قدرت جدید ایجاد کند.\r\n\r\nدر دوره اول پس از انقلاب، نمایندگان طبقات حاکمه قدیمی امتیازات دیگری نیز نسبت به مردم داشتند. آنها دارای درجه بالاتری از فرهنگ، تجربه بیشتر در مدیریت اقتصاد، تماس دائمی و عمیق با مهندسان و پرسنل فنی، با رهبران نظامی هستند. بورژوازی قادر است برای مدت معینی بر توده ها از نظر ایدئولوژیک و سیاسی تأثیر بگذارد. تأثیر آن خطرناک است زیرا کارگران فوراً خود را از عادات دیرینه ای که توسط جامعه استثمارگر ایجاد می شود رها نمی کنند.\r\n\r\nبنابراین، برای تحکیم پیروزی انقلاب و فلج کردن مقاومت طبقات سرنگون شده، همیشه یک قدرت قوی لازم بوده است، قدرتی که در صورت لزوم به اقدامات قهرآمیز متوسل شود. این تز مارکسیسم-لنینیسم را تأیید می کند که دیکتاتوری در گذار از سرمایه داری به سوسیالیسم اجتناب ناپذیر است.\r\n\r\nمشکل دیکتاتوری پرولتاریا در مرکز اختلافات ایدئولوژیک بین مارکسیست-لنینیست ها و اصلاح طلبان قرار دارد. تئوری دیکتاتوری پرولتاریا به عنوان تنها ابزار انحلال جامعه استثمارگر همواره آزمون صداقت و جدیت خواسته های سوسیالیستی احزاب کارگری و رهبران آنها بوده و خواهد بود.\r\n\r\nهرکسی که خود را محدود به شناخت مبارزه طبقاتی کند، هنوز مارکسیست نیست. همانطور که لنین گفت: «مارکسیست تنها کسی است که به رسمیت شناختن مبارزه طبقاتی را تا مرز به رسمیت شناختن دیکتاتوری پرولتاریا گسترش می دهد. عمیق ترین تفاوت بین مارکسیست و خرده بورژوا (و حتی بزرگ) در اینجا نهفته است. این همان نقطه ای است که درک و شناخت مؤثر مارکسیسم باید حول آن آزمایش شود. بدون تسخیر قدرت سیاسی، بدون دیکتاتوری پرولتاریا، سوسیالیسم نمی تواند پیروز شود.\r\n\r\nمارکس نوشت:\r\n« ... پس از آن که تبعیت بردگی افراد از تقسیم کار از بین رفت، و بنابراین، تضاد کار فکری و فیزیکی نیز از بین رفت. پس از کار نه تنها وسیله زندگی، بلکه اولین نیاز زندگی شده است. پس از آن که نیروهای مولد نیز با رشد همه جانبه افراد رشد کردند و همه منابع ثروت جمعی با تمام وجود به جریان افتاد، جامعه می تواند بر روی پرچم های خود بنویسد: از هرکس به اندازه توانش، به هرکس به اندازه اش. نیازهای او».\r\n\r\nآرزوی دیرینه انسان برای وفور کالا به واقعیت تبدیل می شود. دگرگونی سوسیالیستی جامعه به مالکیت خصوصی ابزار تولید، استثمار انسان توسط انسان و ترتیبات اجتماعی ناعادلانه پایان می دهد.\r\n\r\nکمونیسم جامعه دیگری است که یک بار برای همیشه به نیاز و بدبختی پایان می دهد و رفاه همه شهروندان را تضمین می کند.\r\n\r\nدر کمونیسم، مانند هر نظام اجتماعی دیگری، نیروی کار انسانی تنها منبع همه ارزش‌ها است.\r\n\r\nاصل تزلزل ناپذیر رژیم کمونیستی این است: از هرکس به اندازه توانش.\r\nاولاً، شرایط نظام کمونیستی با تضمین رشد همه جانبه شخصیت، به رشد همه قوای انسان می انجامد. به این ترتیب آنها کاری را که در حد توانایی فرد انجام می شود بسیار سازنده تر می کنند.\r\nثانیاً، همانطور که می دانیم، در جامعه سوسیالیستی، محرک های مادی که همراه با انگیزه های اخلاقی عمل می کنند، تعیین کننده هستند. از سوی دیگر، با کمونیسم، همه اعضای جامعه تحت فشار انگیزه های اخلاقی، وجدان کار خواهند کرد.\r\nبه عبارت دیگر، کار رایگان خواهد بود، همانطور که رایگان برآورده شدن همه نیازهای کارگران خواهد بود.\r\n\r\nواضح است که کار تنها زمانی می تواند خود را به یک عادت و نیاز حیاتی برای هر مرد تبدیل کند که ماهیت فعالیت کاری تغییر کند. یکی از شرایط اصلی این تغییر در سوسیالیسم وجود دارد که در آن استثمار انسان توسط انسان از بین می رود.\r\n\r\nکار ماشین ها جایگزین کار یکنواختی می شود که ارگانیسم را فرسوده می کند. زمان صرف شده برای کار همچنان کاهش خواهد یافت. سرانجام، تقسیم کار قدیمی که انسان را با میخکوب کردن او به همان حرفه مادام العمر، مانند یک محکوم در زنجیر، وحشیانه می کند و مانع رشد استعدادها و تمایلات او می شود، منحل می شود.\r\nبا کمونیسم، کار انسان از همه بارهایی که هزاران سال آن را به یوغ سنگین تبدیل کرده رها خواهد شد. او نه تنها آزاد، بلکه واقعاً خلاق خواهد شد. با تولید خودکار جامعه کمونیستی،\r\n\r\n- مردان 20-25 ساعت در هفته را به تولید اختصاص می دهند (یعنی حدود 4-5 ساعت در روز) و به مرور زمان حتی کمتر.\r\n\r\n- هر مردی می‌تواند شغلی را انتخاب کند که به بهترین وجه با تمایلات و توانایی‌های او مطابقت دارد، و در صورت تمایل آن را تغییر دهد.\r\n\r\n- تمام استعدادهای انسانی هم در فرآیند فعالیت تولیدی و هم در زمان آزاد توسعه و کاربرد کامل پیدا می کنند.\r\n\r\n- انسان در حین کار به فکر دستمزد نخواهد بود زیرا جامعه به برآورده کردن همه نیازهای او می اندیشد.\r\n\r\n- در جامعه کار برای همه معیار ارزش فرد خواهد بود.\r\n\r\nدر این شرایط، کار طبیعتاً خود را به یک عمل آزاد، داوطلبانه، یک نیاز درونی، یک عادت همه شهروندان تبدیل می‌کند، زیرا کار خلاق برای هر انسان عادی ظاهر می‌شود، همانطور که انگلس نوشت: «کامل‌ترین سرگرمی که ما می‌دانیم».\r\n\r\nمارکس می نویسد که «کار آزاد، برای مثال کار یک موسیقیدان، در عین حال یک امر شیطانی جدی است که به تنش زیادی نیاز دارد». کار سازنده، مخترع، نویسنده، به طور خلاصه، هر کار خلاقانه ای کمتر نیست.\r\n\r\nبسیار محتمل است که علاوه بر فعالیت تولیدی اساسی که فقط بخش ناچیزی از روز را به خود اختصاص می دهد، بسیاری از مردان بخواهند به علم، هنر، ادبیات و غیره علاقه مند شوند. سطح فرهنگ عمومی و خاص میلیون ها نفر به قدری بالا خواهد بود که همه این اشکال \"فعالیت آماتوری\" سهم بیشتری در توسعه جامعه خواهد داشت.


توضیحاتی درمورد کتاب به خارجی

vol.1 http://libgen.io/item/index.php?md5=3C451AF71AE29C4C6D5CAF291232E1E8 vol.2 http://libgen.io/item/index.php?md5=4EC0674CE33FDEADC2BD7E85ADE17DFB vol.3 http://libgen.io/item/index.php?md5=0925DD85E10AA518FDE0733C664E7C36 vol.4 http://libgen.io/item/index.php?md5=68CA0C03BF943790B70E5824B6066869 vol.5 http://libgen.io/item/index.php?md5=C11E127ED031EA2055D0FEC51B18E42E La rivoluzione socialista porta al potere i lavoratori. Le classi sfruttatrici — i capitalisti e i grandi proprietari fondiari — vengono allontanati dal potere politico, ma non escono ancora dalla scena della lotta di classe. Con la rivoluzione socialista ha inizio il periodo di transizione dal capitalismo al socialismo, il periodo in cui si produce la trasformazione rivoluzionaria della società capitalistica in società socialista. La forza che realizza tale trasformazione non può essere che la dittatura rivoluzionaria del proletariato. Che cos’è la dittatura del proletariato? La dittatura del proletariato è il potere dei lavoratori, diretto dalla classe operaia e tendente a costruire il socialismo. La rivoluzione socialista colpisce gli interessi vitali delle classi sfruttatrici scacciate dal potere. Perciò l’avvento al potere della classe operaia e la linea politica della costruzione del socialismo incontrano l’accanita resistenza delle classi sfruttatrici rovesciate. Inoltre, fino a che queste classi non sono scomparse, fino a che sussistono le condizioni economiche che ne permettono l’esistenza, rimane anche il pericolo di una restaurazione dei vecchi ordinamenti capitalistici. La rivoluzione socialista è la trasformazione sociale più profonda perché sopprime ogni forma di sfruttamento; essa deve perciò superare una resistenza particolarmente accanita. Fino a che il periodo di transizione non è giunto alla fine, diceva Lenin, «gli sfruttatori conservano inevitabilmente la speranza in una restaurazione, e questa speranza si traduce in tentativi di restaurazione. Anche dopo la prima disfatta seria, gli sfruttatori rovesciati, che non si aspettavano di esserlo, che non ci credevano, che non ne ammettevano neanche l’idea, si scagliavano nella battaglia con energia decuplicata, con furiosa passione, con odio cento volte più intenso, per riconquistare il "paradiso" perduto alle loro famiglie, che vivevano una vita così dolce e che la "canaglia popolare" condanna ora alla rovina e alla miseria (o a un lavoro "ordinario")». Le classi sfruttatrici rovesciate, finché non saranno private interamente della proprietà privata dei mezzi di produzione, conserveranno certe posizioni economiche. E cercheranno di sfruttarle per sabotare e disorganizzare la economia. Perduto il potere politico, la borghesia cercherà di prendersi la rivincita nel campo economico, di creare al nuovo potere difficoltà insormontabili. Nel primo periodo dopo la rivoluzione i rappresentanti delle vecchie classi dirigenti hanno anche altri vantaggi sul popolo. Hanno un grado di cultura più elevato, maggiore esperienza nella gestione dell’economia, contatti permanenti e profondi con gli ingegneri e il personale tecnico, con i capi militari. La borghesia è in grado, per un certo periodo, di influire sulle masse ideologicamente e politicamente. La sua influenza è pericolosa perché i lavoratori non si liberano subito dalle secolari abitudini generate dalla società basata sullo sfruttamento. Perciò, per consolidare la vittoria della rivoluzione e paralizzare la resistenza delle classi rovesciate, si è sempre reso necessario un potere forte, un potere deciso, in caso di necessità, a ricorrere a misure coercitive. Ciò conferma la tesi del marxismo-leninismo che nel passaggio dal capitalismo al socialismo la dittatura è inevitabile. Il problema della dittatura del proletariato è al centro dei dissensi ideologici tra i marxisti-leninisti e i riformisti. La teoria della dittatura proletaria come unico mezzo per liquidare la società sfruttatrice è sempre stata e sarà sempre il banco di prova della sincerità e serietà delle aspirazioni socialiste dei partiti operai e dei loro dirigenti. Chi si limita a riconoscere la sola lotta di classe non è ancora un marxista. Come ha detto Lenin, « marxista è soltanto colui che estende il riconoscimento della lotta delle classi sino al riconoscimento della dittatura del proletariato. In questo consiste la differenza più profonda tra il marxista e il piccolo (e anche grande) borghese di dozzina. E’ questo il punto attorno al quale bisogna mettere alla prova la comprensione e il riconoscimento effettivi del marxismo ». Senza la conquista del potere politico, senza la dittatura del proletariato il socialismo non può trionfare. Marx scriveva: « ...Dopo che è scomparsa la subordinazione asservitrice degli individui alla divisione del lavoro, e quindi, anche il contrasto fra lavoro intellettuale e fisico; dopo che il lavoro non è divenuto soltanto mezzo di vita, ma anche il primo bisogno della vita; dopo che con lo sviluppo onnilaterale degli individui sono cresciute anche le forze produttive e tutte le sorgenti della ricchezza collettiva scorrono in tutta la loro pienezza,... la società può scrivere sulle sue bandiere: da ognuno secondo le sue capacità, a ognuno secondo i suoi bisogni ». La secolare aspirazione umana all’abbondanza dei beni diventa realtà. La trasformazione socialista della società mette fine alla proprietà privata dei mezzi di produzione, allo sfruttamento dell’uomo da parte dell’uomo e agli ordinamenti sociali ingiusti. Il comunismo è una società ulteriore che mette fine una volta per tutte al bisogno e alla miseria, assicurando il benessere a tutti i cittadini. Con il comunismo, come con qualsiasi altro sistema sociale, il lavoro dell’uomo resta l’unica fonte di tutti i valori. Il principio incrollabile del regime comunista è: da ciascuno secondo le sue capacità. In primo luogo, assicurando uno sviluppo onnilaterale della personalità, le condizioni del sistema comunista portano allo sviluppo di tutte le facoltà dell’uomo; con ciò rendono il lavoro, fatto nella misura delle proprie capacità, molto più produttivo. In secondo luogo, nella società socialista, come è noto, sono decisivi gli stimoli materiali che agiscono insieme con gli incentivi morali. Con il comunismo, invece, tutti i membri della società lavoreranno sotto la spinta degli impulsi morali, della coscienza. In altre parole il lavoro sarà gratuito, cosi come gratuito sarà il soddisfacimento di tutti i bisogni dei lavoratori. E’ chiaro che il lavoro potrà trasformarsi in abitudine e bisogno vitale di ogni uomo solo quando sarà mutato il carattere stesso dell’attività lavorativa; una delle condizioni principali per questo mutamento si ha già nel socialismo dove scompare lo sfruttamento dell’uomo da parte dell’uomo. Il lavoro delle macchine sostituirà il lavoro monotono che logora l’organismo. Il tempo speso nel lavoro continuerà a diminuire. Infine sarà liquidata la vecchia divisione del lavoro che abbrutisce l’uomo inchiodandolo per tutta la vita alla stessa professione, come un forzato alla catena, ostacolando lo sviluppo delle sue facoltà e inclinazioni. Con il comunismo il lavoro dell’uomo sarà liberato da tutti gli oneri che per migliaia di anni lo hanno reso un giogo gravoso. Non diventerà soltanto libero, ma veramente creativo. Con la produzione automatizzata della società comunista, -gli uomini dedicheranno alla produzione 20-25 ore alla settimana (cioè circa 4-5 ore al giorno) e, con il tempo, anche meno; -ogni uomo potrà scegliere l’occupazione più corrispondente alle proprie inclinazioni e capacità, e cambiarla quando lo desideri; -tutte le facoltà umane troveranno pieno sviluppo e applicazione sia nel processo dell’attività produttiva che durante il tempo libero; -lavorando, l’uomo non penserà al salario perché la società penserà a soddisfare tutti i suoi bisogni; -nella società il lavoro sarà per tutti la misura del valore dell’individuo. Date queste circostanze, il lavoro si trasformerà naturalmente in un atto libero, volontario, in un bisogno interiore, in un’abitudine di tutti i cittadini, perché il lavoro creativo appare a qualsiasi uomo normale, come scrisse Engels, « il divertimento più completo di cui abbiamo conoscenza ». Marx scriveva che « il lavoro libero, per esempio il lavoro di un musicista, è nello stesso tempo una faccenda diabolicamente seria che richiede una grande tensione ». Non meno serio è il lavoro del costruttore, dell’inventore, dello scrittore, insomma ogni lavoro creativo. E’ molto probabile che oltre all’attività produttiva fondamentale che occuperà soltanto una parte insignificante della giornata, molti uomini vogliano interessarsi di scienza, arte, letteratura, ecc. Il livello della cultura generale e specifica di milioni di persone sarà così alto che tutte queste forme di « attività dilettantistica » daranno un contributo sempre più grande allo sviluppo della società.





نظرات کاربران