دسترسی نامحدود
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
برای ارتباط با ما می توانید از طریق شماره موبایل زیر از طریق تماس و پیامک با ما در ارتباط باشید
در صورت عدم پاسخ گویی از طریق پیامک با پشتیبان در ارتباط باشید
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
درصورت عدم همخوانی توضیحات با کتاب
از ساعت 7 صبح تا 10 شب
ویرایش:
نویسندگان: Danica Popović
سری:
ISBN (شابک) : 8671790444, 9788671790444
ناشر:
سال نشر:
تعداد صفحات: 364
زبان: Serbian
فرمت فایل : PDF (درصورت درخواست کاربر به PDF، EPUB یا AZW3 تبدیل می شود)
حجم فایل: 3 مگابایت
در صورت تبدیل فایل کتاب Pod okriljem svetosti : kult svetih vladara i relikvija u srednjovekovnoj Srbiji به فرمت های PDF، EPUB، AZW3، MOBI و یا DJVU می توانید به پشتیبان اطلاع دهید تا فایل مورد نظر را تبدیل نمایند.
توجه داشته باشید کتاب تحت پوشش تقدس: آیین فرمانروایان و بقایای مقدس در صربستان قرون وسطی نسخه زبان اصلی می باشد و کتاب ترجمه شده به فارسی نمی باشد. وبسایت اینترنشنال لایبرری ارائه دهنده کتاب های زبان اصلی می باشد و هیچ گونه کتاب ترجمه شده یا نوشته شده به فارسی را ارائه نمی دهد.
موضوع مطالعات گردآوری شده در این کتاب، فرقه ها، قدیسان و یادگارهایی است که نقش حیاتی در پی ریزی پایه های مقدس سلسله و دولت در صربستان قرون وسطی داشتند. در مورد مقدسین، تمرکز بر فرقه های ملی است، چه حاکمان یا سایر اعضای برجسته خانواده نمانجیچ. در مورد یادگارها، تحقیقات هم شامل آثار برجسته تمام مسیحی و هم آن ملی - یادگارهای پادشاهان مقدس صربستان می شود. دومی ها نه تنها مخرج مشترک بلکه جوهر دو کل موضوعی هستند. نیازی به گفتن نیست که تقدس یک مقوله کلیدی از تمدن مسیحی قرون وسطی بود. بدون شک قدیس قهرمان واقعی و الگوی آن دوران دیرینه است. قدیس شخصی است که حتی در زمان حیات خود و قاعدتاً خیلی زود به عنوان یک \"انسان مقدس\" شناخته می شود. آنچه او را از سایر مردم متمایز می کند، قدرت ایمان و عشق او، میل مقاومت ناپذیر او به عمل به فضیلت، استقامت چشمگیر او، و تمایل او برای قرار دادن خود در سخت ترین مصائب، حتی مرگ، برای آرمان هایش است. به ظاهر متناقض در مورد قدیس مسیحی این است که وجود واقعی او پس از مرگ است. او به واسطه عمری که در فضیلت و تلاش زاهدانه سپری کرده است، پس از مرگ، جایگاه ویژه ای در دنیا و آخرت پیدا می کند. در اولی، او موضوع عمیقترین احترام، یک فرقه مقدس میشود، در حالی که در قلمرو متعالی از امتیاز پیوستن به گروه کر قدیسان که تخت خداوند را احاطه کردهاند، برخوردار است. تنها در زندگی پس از مرگ خود است که قدیس وظیفه اصلی خود را انجام می دهد - میانجیگری بین زمین و بهشت. او به انسانها، اشیاء و مکانهای مرتبط با وجود جسمانی خود را برای ذکر و عبادت و به عنوان وثیقه ابدیت عطا می کند. اینها بالاتر از همه مقبره و آثار او هستند، بلکه فضاهای مقدسی هستند که با داشتن نیروی الهی، قدرت های معجزه آسایی را آشکار می کنند. برای انسان قرون وسطی، قدیس یک مقام عالی روحانی و یک تکیه گاه قابل اعتماد بود: در زمان حیات آنها محافظت و شفا می داد و درخواست های آنها را اگر با ایمان انجام می شد اجابت می کرد و پس از مرگ آنها در روز قیامت ماهرانه از آنها دفاع می کرد. البته تقدس فقط یک مفهوم الهیاتی و کانون اعمال عبادی مسیحی نیست. در طول قرون وسطی، چه در شرق و چه در غرب، یک پدیده عمده اجتماعی و ایدئولوژیک و به عبارت دیگر تاریخی بود. از این گذشته، هیچ قدیس نمی تواند به تنهایی یا برای خودش وجود داشته باشد: او توسط دیگران شناخته و تصدیق می شود، همانطور که سعادت و نجات فرد و کل جامعه است که هدف نهایی اعمال او را تشکیل می دهد. دلیل وجودی او گنجاندن یک شخص در زمره قدیسان، لزوماً با یک لحظه تاریخی خاص و موقعیت سیاسی-اجتماعی مرتبط است. بیانگر طیف وسیعی از نیازها، انتظارات و آرزوهای یک گروه اجتماعی است. در چنین زمینه های مشخصی بود که در قرون وسطی معیارهایی برای انتخاب یک قدیس خاص به عنوان حامی - یک ایالت یا یک شهر، یک صنف یا یک فرد - شکل گرفت. آنها همچنین نقش تعیین کننده ای داشتند که آیا در یک دوره یا محیط معین، نوع قدیس غالب شهید، اعتراف کننده یا جنگجو، زاهد یا شفادهنده است. بعد تاریخی قداست یا به عبارت دقیق تر، تعیین اجتماعی و قابل بهره برداری ایدئولوژیک آن در مورد حاکمان مقدس به طور استثنایی مشخص است. اصلاً غیرمنتظره نیست، با توجه به اینکه حاکم مقدس مظهر مقدس اصول و نهادهای عالی دولت و سلسله خود بود. تمام پیچیدگی تصویر مقدس او از این روست. هاله حاکم مقدس دو گونه بود: علاوه بر ویژگی های مشترک در زندگی همه مقدسین، حاکمان مقدس باید چیزهای دیگری نیز به اعتبار خود داشته باشند، مواردی که مربوط به مسائل مهم تاریخی مربوط به حفاظت، رفاه و مشروعیت مقدس دولت و ملت است. تقدس، که به عنوان عالی ترین تحقق سبک زندگی مسیحی تلقی می شود، اهمیت فوق العاده ای برای شکل دادن به هویت شخصی و جمعی انسان های قرون وسطایی داشت. در تمدنی که قاطعانه توسط یک دیدگاه معاد شناختی شکل گرفته بود، زندگی قدیسان الگویی را ارائه کرد که باید از آن پیروی کرد و به عنوان تأیید کننده امکان و واقعیت رستگاری در نظر گرفته شد. آنها تلاش مستمر مردم را تشویق کردند تا به خاطر رستگاری خود به ایده آل و کمال در فضیلت زندگی کنند، از این طریق به آنها در حفظ \"ایمان واقعی\" و تداوم هنجارهای اخلاقی تثبیت شده کمک کردند. از سوی دیگر، ایجاد و رعایت کیش مقدس یک فرآیند دو طرفه بود. و نه تنها با توجه به پذیرش تقدس، که به خودی خود بسیاری از جنبه های اساسی تقوا و ذهنیت قرون وسطایی را آشکار می کند. نگرش فعال جامعه نسبت به تقدس نمود کامل خود را در فرآیند تقدیس یا به عبارت دقیق تر، در رویه ای پیچیده و ظریف می یابد که ممکن است به عنوان «ساختن» یک قدیس تلقی شود. این شامل مجموعه ای از اعمال و مناسک است که توسط کلیسا تنظیم و کنترل می شود، اما با حمایت و مشارکت توده ها، طی چندین مرحله پیشرفت می کند. در اصل، هدف نهایی فرآیند، و همچنین نتیجه آن، همیشه یکسان است: گنجاندن یک فرد، مطابق با معیارهای مشخص، در گروه کر مقدسین. این «جهانشمولی» و «غیر تاریخی» یا تطابق با یک الگوی جهانی، پیشنیازی بود تا یک قدیس بهطور جمعی به رسمیت شناخته شود و از نظر نهادی به عنوان چنین موردی به رسمیت شناخته شود. آنچه در هر مورد خاص به نظر می رسد متفاوت است و بدین وسیله هر موردی از تقدس را منحصر به فرد می کند، مکانیسم واقعی ارتقاء به تقدس است. این به مجموعه پیچیده ای از عوامل بستگی داشت - از تاریخی و فرهنگی گرفته تا روزمره- سیاسی. در نتیجه، ارتقای یک شخص به قدیس، نیروهای محرک و محرک واقعی در یک جامعه معین را روشن می کند. کشف، مطالعه و تفسیر چنین مکانیسمها و انگیزههایی - البته تا جایی که منابع موجود اجازه میدهند - هدف اصلی محقق مشتاق درک واقعیت تاریخی آیینهای مقدس است.
THE SUBJECT OF THE studies assembled in this book are the cults, saints and relics that played a vital role in laying the sacral foundations of the dynasty and the state in medieval Serbia. As for the saints, the focus is on national cults, either of the rulers or of other prominent members of the Nemanjić family. As for the relics, the enquiries encompass both the illustrious all-Christian ones and those national – the relics of the Serbian holy kings. The latter are not only the common denominator but also the substance of the two thematic wholes. Needless to say, sanctity was a key category of medieval Christian civilization. Undoubtedly the saint is a true hero and role model of that long-gone epoch. The saint is a person who even in his lifetime, and as a rule very early, comes to be recognized as a “holy man”. What distinguishes him from other people is the strength of his faith and love, his irresistible urge to practise virtue, his remarkable endurance, and his willingness to put himself to severest of ordeals, even death, for his ideals. Seemingly paradoxical about the Christian saint is that his true existence is the posthumous one. Owing to a life spent in virtue and ascetic endeavour, he posthumously acquires a special status, both in this world and the next. In the former he becomes the object of deepest reverence, of a saintly cult, while in the transcendental realm he enjoys the privilege of joining the choir of saints surrounding the Lord’s throne. It is only in his posthumous life that the saint fulfills his basic function – to mediate between Earth and Heaven. On men he bestows, for devout remembrance and worship, and as a pledge of eternity, the objects and places associated with his physical existence. These are above all his tomb and relics, but also sacral spaces which, being charged with divine force, manifest miraculous powers. To medieval man the saint was a supreme spiritual authority and a reliable support: in their lifetime, he provided protection and healing, and granted their requests if made with faith, and after their death, he proficiently defended their case on the Day of Judgement. Of course, sanctity is not only a theological concept and a focus of Christian devotional practices. Throughout medieval times, in both East and West, it was a major social and ideological, in other words, historical phenomenon. After all, no saint can exist by himself or for himself: he comes to be recognized and acknowledged by others, just as it is the wellbeing and salvation of the individual, and of the whole community, that constitutes the ultimate purpose of his actions and the rationale of his existence. The inclusion of a person in the category of saints is necessarily connected with a particular historical moment and socio-political setting. It is expressive of a vast variety of needs, expectations and aspirations of a social group. It was within such concrete contexts that, in medieval times, criteria took shape for choosing a particular saint as patron – of a state or a city, of a guild or an individual. They also played a decisive role as to whether, in a given period or environment, the dominant saint type was that of martyr, confessor or warrior, ascetic or healer. The historical dimension of sanctity or, more precisely, its being socially determined and ideologically exploitable, is exceptionally clear in the case of holy rulers. Not at all unexpectedly, considering that the holy ruler was the sacral embodiment of the supreme principles and institutions of his state and dynasty. Hence all the complexity of his saintly image. The holy ruler’s aura was twofold: in addition to qualities common to all saintly lives, holy rulers had to have other things to their credit, those associated with major historical issues relevant to the safeguarding, prosperity and sacral legitimation of the state and nation. Sanctity, conceived of as the supreme fulfilment of the Christian way of life, had tremendous importance for the shaping of medieval man’s personal and collective identities. In a civilization decisively moulded by an eschatological outlook, saints’ lives provided a model to be followed and were regarded as affirming the possibility and reality of redemption. They encouraged people’s sustained effort to live up to the ideal and self-perfect in virtue for the sake of their own salvation, thereby assisting them in preserving the “true faith” and perpetuating the established ethical norms. On the other hand, the creation and observance of a saintly cult was a two-way process. And not only with respect to the reception of sanctity, which in itself reveals many essential aspects of medieval piety and mentality. Society’s active attitude towards sanctity finds its full expression in the process of sanctification or, more precisely, in a complex and delicate procedure that may be seen as the “making” of a saint. It comprises a series of doings and rituals which, arranged and controlled by the church but with the support and participation of the masses, progress through several stages. In principle, the ultimate goal of the process, as well as its outcome, is always the same: inclusion of a person, in accordance with clear-cut criteria, in the choir of saints. This “universality” and “ahistoricity”, or conformity to a universal model, was a prerequisite for a saint to be collectively recognized and institutionally acknowledged as such. What appears to be different in each particular case, thereby making every case of sanctity unique, is the actual mechanism of elevation to sainthood. It depended on an intricate conjunction of factors – from historical and cultural to daily-political. Consequently, a person’s promotion to saint sheds light on the true motivating and driving forces in a given community. The uncovering, study and interpretation of such mechanisms and motivations – to the extent, of course, that the available sources allow – is the main objective of the researcher eager to grasp the historical reality of saintly cults.