دسترسی نامحدود
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
برای ارتباط با ما می توانید از طریق شماره موبایل زیر از طریق تماس و پیامک با ما در ارتباط باشید
در صورت عدم پاسخ گویی از طریق پیامک با پشتیبان در ارتباط باشید
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
درصورت عدم همخوانی توضیحات با کتاب
از ساعت 7 صبح تا 10 شب
ویرایش:
نویسندگان: Calosse. Jp. A
سری:
ISBN (شابک) : 9781781605912, 1781605912
ناشر: Parkstone International
سال نشر: 2011
تعداد صفحات: 82
زبان: English
فرمت فایل : PDF (درصورت درخواست کاربر به PDF، EPUB یا AZW3 تبدیل می شود)
حجم فایل: 22 مگابایت
در صورت تبدیل فایل کتاب Picasso به فرمت های PDF، EPUB، AZW3، MOBI و یا DJVU می توانید به پشتیبان اطلاع دهید تا فایل مورد نظر را تبدیل نمایند.
توجه داشته باشید کتاب پیکاسو نسخه زبان اصلی می باشد و کتاب ترجمه شده به فارسی نمی باشد. وبسایت اینترنشنال لایبرری ارائه دهنده کتاب های زبان اصلی می باشد و هیچ گونه کتاب ترجمه شده یا نوشته شده به فارسی را ارائه نمی دهد.
پیکاسو اسپانیایی به دنیا آمد و به قول آنها قبل از اینکه بتواند صحبت کند شروع به کشیدن نقاشی کرد. او در کودکی به طور غریزی جذب ابزار هنرمند شد. در اوایل کودکی میتوانست ساعتها در تمرکز شاد و مارپیچهایی با حس و معنایی که فقط خودش میدانست بگذراند. در زمانهای دیگر، او با اجتناب از بازیهای کودکانه، اولین عکسهایش را در شنها دنبال میکرد. این ابراز وجود اولیه نویدبخش یک هدیه نادر بود. باید به مالاگا اشاره کرد، زیرا در 25 اکتبر 1881 بود که پابلو رویز پیکاسو به دنیا آمد و ده سال اول زندگی خود را در آنجا گذراند. پدر پیکاسو نقاش و استاد دانشکده هنرهای زیبا و صنایع دستی بود. پیکاسو از او اصول آموزش رسمی هنر آکادمیک را آموخت. سپس در آکادمی هنر مادرید تحصیل کرد اما هرگز مدرک خود را به پایان نرساند. پیکاسو که هنوز هجده ساله نشده بود، به بزرگترین سرکشی خود رسیده بود. او زیباییشناسی کمخون آکادمیک را همراه با نثر پیادهروی رئالیسم رد کرد و طبیعتاً به کسانی پیوست که خود را مدرنیست میخواندند، هنرمندان و نویسندگان ناسازگار، کسانی که سابارتس آنها را نخبگان تفکر کاتالان مینامید؟ و در اطراف کافه هنرمندان Els Quatre Gats جمع شده بودند. در طول سالهای 1899 و 1900 تنها موضوعاتی که پیکاسو شایسته نقاشی میدانست، موضوعاتی بودند که حقیقت نهایی را منعکس میکردند. گذرا بودن زندگی انسان و اجتناب ناپذیر بودن مرگ. آثار اولیه او تحت عنوان «دوره آبی؟ (1901-1904)، شامل نقاشیهایی با رنگ آبی است که تحت تأثیر سفری در اسپانیا و مرگ دوستش کاساژماس قرار گرفته است. اگرچه خود پیکاسو بارها بر ماهیت درونی و ذهنی دوره آبی اصرار میورزید، پیدایش آن و بهویژه آبی تک رنگ برای سالها صرفاً نتایج تأثیرات مختلف زیباییشناختی توضیح داده میشد. بین سالهای 1905 و 1907، پیکاسو وارد مرحله جدیدی شد که به آن «دوره رز؟ با سبکی شادتر با رنگ های نارنجی و صورتی مشخص می شود. در گوسول، در تابستان 1906، شکل برهنه زن برای پیکاسو اهمیت فوقالعادهای پیدا کرد. او برهنگی ساده، بی شخصیت، بومی و ساده را با مفهوم «زن» یکی دانست. اهمیتی که برهنههای زن در چند ماه آینده (در زمستان و بهار 1907) برای پیکاسو بهعنوان موضوعی در نظر گرفته میشد، زمانی حاصل شد که او ترکیب نقاشی بزرگ Les Demoiselles d'Avignon را توسعه داد. همانطور که هنر آفریقایی معمولاً عاملی برای توسعه زیباییشناسی کلاسیک پیکاسو در سال 1907 در نظر گرفته میشود، درسهای سزان به عنوان سنگ بنای این پیشرفت جدید تلقی میشوند. این، اول از همه، به یک مفهوم فضایی از بوم به عنوان یک موجود ترکیبی، تحت یک سیستم سازنده خاص مربوط می شود. ژرژ براک، که پیکاسو در پاییز 1908 با او دوست شد و همراه با او کوبیسم را در طول شش سال اوج آن رهبری کرد، از شباهت آزمایش های تصویری پیکاسو با آزمایش های خود شگفت زده شد. او توضیح داد که: جهت اصلی کوبیسم، مادی شدن فضا بود. پس از دوره کوبیسم خود، در دهه 1920، پیکاسو به سبک فیگوراتیوتر بازگشت و به جنبش سوررئالیستی نزدیک شد. او بدن های مخدوش و هیولایی را به نمایش می گذاشت اما به سبکی کاملا شخصی. پس از بمباران گرنیکا در سال 1937، پیکاسو یکی از مشهورترین آثار خود را ساخت که به وضوح نمادی از وحشت آن جنگ و در واقع همه جنگ ها است. در دهه 1960، هنر او دوباره تغییر کرد و پیکاسو شروع به نگاه کردن به هنر استادان بزرگ کرد و نقاشی های خود را بر اساس نقاشی های ولاسکز، پوسین، گویا، مانه، کوربه و دلاکروا بنا نهاد. آثار پایانی پیکاسو آمیزهای از سبک بودند و رنگارنگتر، رسا و خوشبینانهتر شدند. پیکاسو در سال 1973 در ویلای خود در موژین درگذشت. گئورگی چولکوف سمبولیست روسی نوشت: مرگ پیکاسو غم انگیز است. با این حال، کسانی که به تقلید از پیکاسو و آموختن از او اعتقاد دارند، چقدر کور و ساده لوح هستند. یادگیری چی؟ زیرا این اشکال در خارج از جهنم هیچ عواطفی ندارند. اما در جهنم بودن به معنای پیش بینی مرگ است. کوبیست ها به سختی از چنین دانش نامحدودی مطلع هستند؟