دسترسی نامحدود
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
برای ارتباط با ما می توانید از طریق شماره موبایل زیر از طریق تماس و پیامک با ما در ارتباط باشید
در صورت عدم پاسخ گویی از طریق پیامک با پشتیبان در ارتباط باشید
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
درصورت عدم همخوانی توضیحات با کتاب
از ساعت 7 صبح تا 10 شب
ویرایش: 1. Aufl
نویسندگان: Jungnikl. Saskia
سری:
ISBN (شابک) : 9783104030456, 3104030456
ناشر: FISCHER E-Books
سال نشر: 2014;2015
تعداد صفحات: 0
زبان: German
فرمت فایل : EPUB (درصورت درخواست کاربر به PDF، EPUB یا AZW3 تبدیل می شود)
حجم فایل: 826 کیلوبایت
کلمات کلیدی مربوط به کتاب بابا به خودش شلیک کرد: 39 سرنخ، 39 شخصیت، ماجراجویی، خویشاوندان، برونی ور، کریستین زو سالم، استاندارد، یادآوری، حافظه، خانواده، باله، خودکشی، دوستی و عشق، خشونت، تاجر، بازماندگان، نقشه، نقشه، جادو، دزد اصلی، مادر , غش, فانتزی, جریان دزدان دریایی, دزدان دریایی, (فرم محصول) متن کتاب الکترونیکی, کتاب مقدس, خودکشی, مردن, جستجو, تابو, دختر, غم, زنده ماندن, پدر, فراموش کردن, چهار منهای سه, (VLB-WN)9971, یتیم ، باد ، عزاداری ، بازرگانان ، زنده ماندن ، بستگان
در صورت تبدیل فایل کتاب Papa hat sich erschossen به فرمت های PDF، EPUB، AZW3، MOBI و یا DJVU می توانید به پشتیبان اطلاع دهید تا فایل مورد نظر را تبدیل نمایند.
توجه داشته باشید کتاب بابا به خودش شلیک کرد نسخه زبان اصلی می باشد و کتاب ترجمه شده به فارسی نمی باشد. وبسایت اینترنشنال لایبرری ارائه دهنده کتاب های زبان اصلی می باشد و هیچ گونه کتاب ترجمه شده یا نوشته شده به فارسی را ارائه نمی دهد.
مرگ او زندگی من را به دو قسمت قبل و بعد تقسیم کرد »در 6 ژوئیه 2008، پدرم چیزی را روی یک یادداشت سبز نعنایی نوشت. او از پله های مارپیچ به سمت کتابخانه پایین می آید و هفت تیر خود را پس می گیرد. سپس از گذرگاه باریک بیرون خانه ما به داخل حیاط می رود. آنجا زیر درخت گردوی کهنسال ما دراز می کشد. نمیدانم او در هر لحظه تردید کرد یا نه. فکر میکنم وقتی آنجا دراز کشیده بود، باید نفس عمیق دیگری کشیده باشد. شاید فقط به ستاره ها نگاه می کرد و به سکوت گوش می داد. سپس به پشت سر خود شلیک می کند. مرگ او زندگی من را به قبل و بعد تقسیم می کند.« ساسکیا جونگنیکل از نزدیک و بدون احساس در مورد خودکشی پدرش صحبت می کند. او در مورد ناتوانیای که چنین مرگ خشونتآمیزی برجای میگذارد و اینکه خانوادهاش چگونه با آن کنار میآیند، از احساس گناه، خشم و وحشت مینویسد که فروکش میکند اما هرگز از بین نمیرود.
SEIN TOD TEILT MEIN LEBEN IN EIN VORHER UND NACHHER »Am 6. Juli 2008 kritzelt mein Vater etwas auf einen mintgrünen Post-it-Zettel. Er steigt die Wendeltreppe hinunter in die Bibliothek und holt seinen Revolver. Dann geht er durch den schmalen Gang hinaus aus unserem Haus in den Hof. Dort legt er sich unter unseren alten großen Nussbaum. Ich weiß nicht, ob er dabei irgendwann gezögert hat. Ich glaube, er wird noch einmal tief eingeatmet haben, als er da lag. Vielleicht hat er sich noch kurz die Sterne angesehen und der Stille gelauscht. Dann schießt er sich in den Hinterkopf. Sein Tod teilt mein Leben in ein Vorher und Nachher.« Hautnah und unsentimental erzählt Saskia Jungnikl über den Freitod ihres Vaters. Sie schreibt über die Ohnmacht, die ein solch gewaltvoller Tod hinterlässt und wie ihre Familie es schafft, damit umzugehen, über Schuldgefühle, Wut und das Entsetzen, das nachlässt, aber nie verschwindet.