دسترسی نامحدود
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
برای ارتباط با ما می توانید از طریق شماره موبایل زیر از طریق تماس و پیامک با ما در ارتباط باشید
در صورت عدم پاسخ گویی از طریق پیامک با پشتیبان در ارتباط باشید
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
درصورت عدم همخوانی توضیحات با کتاب
از ساعت 7 صبح تا 10 شب
ویرایش:
نویسندگان: Hannes H. Gissurarson
سری: IEA Studies on the Environment, No. 17
ISBN (شابک) : 025536489X, 9780255364898
ناشر: Inst of Economic Affairs
سال نشر: 2000
تعداد صفحات: 69
زبان: English
فرمت فایل : PDF (درصورت درخواست کاربر به PDF، EPUB یا AZW3 تبدیل می شود)
حجم فایل: 496 کیلوبایت
در صورت تبدیل فایل کتاب Overfishing : The Icelandic Solution به فرمت های PDF، EPUB، AZW3، MOBI و یا DJVU می توانید به پشتیبان اطلاع دهید تا فایل مورد نظر را تبدیل نمایند.
توجه داشته باشید کتاب صید بی رویه: راه حل ایسلندی نسخه زبان اصلی می باشد و کتاب ترجمه شده به فارسی نمی باشد. وبسایت اینترنشنال لایبرری ارائه دهنده کتاب های زبان اصلی می باشد و هیچ گونه کتاب ترجمه شده یا نوشته شده به فارسی را ارائه نمی دهد.
در این مونوگراف، پروفسور گیسورارسون مدل ایسلندی مدیریت شیلات، سهمیههای سهم قابل انتقال فردی (ITQs) را توضیح میدهد که در سال 1979 برای معکوس کردن کاهش ذخایر ماهی ایسلند اجرا شد. دسترسی به ماهیگیری ایسلند به طور سنتی برای همه باز بود. در دهه های 1960 و 1970 صید بیش از حد شاه ماهی و سپس ماهی کاد منجر به کاهش ذخایر این گونه های مهم در آب های ایسلند شد. در پاسخ، دولت ایسلند محدودیتهایی را بر تعداد روزهایی که تراولها میتوانستند برای صید گونههای خاص به دریا بسپارند، اعمال کرد. این منجر به ماهیگیری دربی شد، جایی که ماهیگیران برای صید هر چه بیشتر ماهی در زمان محدود در دسترس رقابت کردند. به ناچار، صید همچنان از سطح پایدار فراتر رفت. از سال 1979، دولت ایسلند به تدریج سیستم سهمیههای سهام قابل انتقال فردی (ITQs) را معرفی کرد، که اساساً به صاحبان قایق حق صید نسبت خاصی از کل صید مجاز (TAC) گونههای خاص را میدهد. اگر صاحب قایق نمی خواهد از تمام ITQ خود استفاده کند، می تواند بخشی از آن را به شخص دیگری بفروشد. این امر استفاده کارآمدتر از سرمایه سرمایه گذاری شده در قایق ها و تجهیزات را تشویق می کند. از آنجایی که ITQها به صاحبان خود حق دریافت سهم خاصی از ذخایر آتی ماهی را می دهند، انگیزه هایی برای اطمینان از پایداری ذخایر ایجاد می کنند. از زمان معرفی ITQ، سرمایه سرمایه گذاری شده در شیلات ایسلندی (قایق و تجهیزات) به تدریج کاهش یافته است و صید به سطوح پایدار کاهش یافته است، در حالی که ارزش صید افزایش یافته است. به دلیل موفقیت سیستم ITQ و ثروتی که ایجاد کرده است، اکنون فشار سیاسی برای اعمال مالیات بر اجاره منابع وجود دارد. اما چنین مالیاتی مغایر با منافع حفظ موثر ذخایر ماهی خواهد بود. گام بعدی مناسبتر، معرفی هزینه بازیابی هزینهها و به عنوان پیشفرض، دادن اختیار بیشتر به صاحبان ITQ در اداره و اجرای سیستم است. صاحبان ITQ انگیزه های قوی تری خواهند داشت تا اطمینان حاصل کنند که سطح صید در سطح بهینه اقتصادی تنظیم شده است.
In this monograph, Professor Gissurarson explains the Icelandic model of fisheries management, Individual Transferable Share Quotas (ITQs), implemented in 1979 to reverse the decline in Icelandic fish stocks. Access to Icelandic fisheries was traditionally open to all. In the 1960s and 1970s excessive catches of herring and then cod led to a decline in stocks of these important species in Iceland's waters. In response, Iceland's government imposed restrictions on the number of days trawlers could put to sea to catch certain species. This led to fishing Derbies, where fishermen competed to catch as many fish as possible in the limited time available. Inevitably, catches continued to exceed sustainable levels. Starting in 1979, the Icelandic government gradually introduced a system of individual transferable share quotas (ITQs), which essentially give boat owners the right to catch a specific proportion of the total allowable catch (TAC) of certain species. If a boat owner does not wish to use all his ITQ he can sell part of it to someone else. This encourages more efficient use of the capital invested in boats and equipment. Because ITQs entitle their owners to a specific share of the future stock of fish, they create incentives to ensure that stocks are sustainable. Since the introduction of ITQs, capital invested in Icelandic fisheries (boats and equipment) has been gradually falling and catches have fallen to sustainable levels, whilst the value of catches has risen. Because of the success of the ITQ system and the wealth it has created, there is now political pressure for an imposition of a resource rent tax. But such a tax would be contrary to the interests of effective conservation of fish stocks. A more appropriate next step would be to introduce a cost-recovery charge and, as a quid pro quo, give ITQ owners greater say in the administration and enforcement of the system. Owners of ITQ would have stronger incentives to ensure that catch levels were set at the economically optimal level.