دسترسی نامحدود
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
برای ارتباط با ما می توانید از طریق شماره موبایل زیر از طریق تماس و پیامک با ما در ارتباط باشید
در صورت عدم پاسخ گویی از طریق پیامک با پشتیبان در ارتباط باشید
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
درصورت عدم همخوانی توضیحات با کتاب
از ساعت 7 صبح تا 10 شب
ویرایش:
نویسندگان: Lilia García
سری:
ISBN (شابک) : 9781558857803
ناشر: Arte Público Press;Piñata Books
سال نشر: 2013
تعداد صفحات: 0
زبان: English, Spanish
فرمت فایل : EPUB (درصورت درخواست کاربر به PDF، EPUB یا AZW3 تبدیل می شود)
حجم فایل: 1 مگابایت
در صورت تبدیل فایل کتاب My Migrant Family Story / La historia de mi familia migrante به فرمت های PDF، EPUB، AZW3، MOBI و یا DJVU می توانید به پشتیبان اطلاع دهید تا فایل مورد نظر را تبدیل نمایند.
توجه داشته باشید کتاب داستان خانواده مهاجر من / داستان خانواده مهاجر من نسخه زبان اصلی می باشد و کتاب ترجمه شده به فارسی نمی باشد. وبسایت اینترنشنال لایبرری ارائه دهنده کتاب های زبان اصلی می باشد و هیچ گونه کتاب ترجمه شده یا نوشته شده به فارسی را ارائه نمی دهد.
هر بهار، لیلیا گارسیا مجبور بود مدرسه را زودتر ترک کند تا با خانوادهاش برای چیدن میوه و سبزیجات به شمال برود. او برای کار در مزرعه با بقیه اعضای خانواده خیلی جوان بود، بنابراین مادر و برادر نوجوانش او را برای تحصیل در مدرسه محلی ثبت نام کردند. او تنها کودک اسپانیایی زبان در Coloma Elementary بود، و این، همراه با این واقعیت که در اواخر سال تحصیلی بود، دوستیابی و ادامه دادن کار را دشوار میکرد.
در این مجموعه دو زبانه کوتاه گارسیا زندگی خانواده اش را به عنوان کارگران مهاجر در دهه 1970 به یاد می آورد. آنها هر سال پیکاپ قرمز رنگ فورد خود را بسته بندی می کردند و مک آلن تگزاس را ترک می کردند. هیجان کودکان به زودی در طول رانندگی طولانی از تگزاس کاهش یافت، اما با عبور از طاق دروازه در سنت لوئیس و آسمان خراش ها در شیکاگو بیشتر شد. سرانجام، آنها به مقصد خود رسیدند: Ponderosa در کولوما، میشیگان.
خانواده سال به سال برای همان حامی کار می کردند، که به آنها اجازه داد در خانه ای زندگی کنند که به آن می گفتند...
Every spring, Lilia García had to leave school early to go north with her family to pick fruits and vegetables. She was too young to work in the fields with the rest of the family, so her mother and teenage brother would sign her up to attend the local school. She was the only Spanish-speaking child at Coloma Elementary, and that, combined with the fact that it was late in the school year, made it difficult to make friends and keep up with the work.
In this bilingual collection of short vignettes, Garcia remembers her family's life as migrant workers in the 1970s. Every year, they packed their red, Ford pick-up and left McAllen, Texas. The children's excitement soon waned during the long drive through Texas, but grew as they passed the Gateway Arch in St. Louis and skyscrapers in Chicago. Finally, they arrived at their destination: the Ponderosa in Coloma, Michigan.
The family worked year in and year out for the same patron, who allowed them to live in a house they called...