دسترسی نامحدود
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
برای ارتباط با ما می توانید از طریق شماره موبایل زیر از طریق تماس و پیامک با ما در ارتباط باشید
در صورت عدم پاسخ گویی از طریق پیامک با پشتیبان در ارتباط باشید
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
درصورت عدم همخوانی توضیحات با کتاب
از ساعت 7 صبح تا 10 شب
ویرایش: Unabridged
نویسندگان: Storm. Howard
سری:
ISBN (شابک) : 9780385515214, 0385515219
ناشر: Random House Digital;Harmony Books
سال نشر: 2013;2005
تعداد صفحات: 0
زبان: English
فرمت فایل : EPUB (درصورت درخواست کاربر به PDF، EPUB یا AZW3 تبدیل می شود)
حجم فایل: 348 کیلوبایت
کلمات کلیدی مربوط به کتاب فرود من به مرگ: شانس دوم در زندگی: بدن، ذهن و روح -- فراروانشناسی -- عمومی ، خودیاری ، خودیاری -- معنوی ، ، ، خودیاری -- معنوی ، بدن ، ذهن و روح -- فراروانشناسی -- عمومی
در صورت تبدیل فایل کتاب My Descent into Death: A Second Chance at Life به فرمت های PDF، EPUB، AZW3، MOBI و یا DJVU می توانید به پشتیبان اطلاع دهید تا فایل مورد نظر را تبدیل نمایند.
توجه داشته باشید کتاب فرود من به مرگ: شانس دوم در زندگی نسخه زبان اصلی می باشد و کتاب ترجمه شده به فارسی نمی باشد. وبسایت اینترنشنال لایبرری ارائه دهنده کتاب های زبان اصلی می باشد و هیچ گونه کتاب ترجمه شده یا نوشته شده به فارسی را ارائه نمی دهد.
همانطور که روی زمین دراز کشیده بودم و شکنجه گرانم دورم جمع شده بودند، صدایی از سینه ام بیرون آمد. شبیه صدای من بود، اما فکر من نبود. من نگفتم صدایی که شبیه صدای من بود، اما نبود، گفت: «به خدا دعا کن.» یادم میآید فکر میکردم: «چرا» چه فکر احمقانهای. این کار نمیکند. چه پلیسی... \" اون صدا دوباره گفت \"خدایا دعا کن!\" این بار قطعی تر بود. مطمئن نبودم چه کار کنم. دعا کردن برای من در دوران کودکی کاری بود که بزرگسالان را تماشا می کردم. این یک چیز فانتزی بود و باید درست انجام شود. سعی کردم دعاها را از تجربیات دوران کودکی خود در مدرسه یکشنبه به یاد بیاورم. نماز چیزی بود که شما حفظ می کردید. چه چیزی را از این چند وقت پیش به یاد آوردم. به طور آزمایشی، خطی را زمزمه کردم که درهم آمیزی از مزمور بیست و سوم، «پرچم پر ستاره»، دعای خداوند، بیعت و «خدا» بود. آمریکا را برکت بده، و هر عبارت دیگری که به نظر کلیسا می آمد. آری، اگر چه در وادی سایه مرگ قدم بردارم، از هیچ بدی نخواهم ترسید، زیرا تو با من هستی. برای عظمت کوه ارغوانی، چشمان من شکوه آمدن خداوند را دیده است. ما را از شر رهایی بخش. در کمال تعجب، موجودات ظالم و بی رحمی که زندگی را از من جدا می کردند، با دعای خشمگین من برانگیخته شدند. انگار روغن جوش می ریختم روی آنها. آنها بر سر من فریاد زدند: "خدا نیست! فکر می کنی با کی حرف می زنی" هیچ کس صدایت را نمی شنود! حالا واقعاً به تو صدمه می زنیم." آنها به زشت ترین زبان، بدتر از هر توهینی صحبت کردند. روی زمین گفت. اما در عین حال عقب نشینی می کردند. «از هبوط من به مرگ نه از زمان بتی ادی که توسط نور در آغوش گرفته شده است» روایتی شخصی از یک تجربه نزدیک به مرگ (NDE) دارد که در سی سال پس از ظهور «زندگی پس از زندگی» ریموند مودی کاملاً متفاوت از سایر تجربیات یا تقریباً قانعکننده بوده است. یک الگوی آشنا از NDE ها پدیدار شده است: شناور شدن ناگهانی بر روی بدن خود، معمولاً در یک محیط بیمارستان، سپس هجوم ناگهانی از طریق یک تونل نور به سمت حضور عشق. در مورد هاوارد استورم اینطور نیست. استورم، یک ملحد شناخته شده، منتظر عمل جراحی اضطراری بود که متوجه شد در آستانه مرگ است. استورم خودش را بیرون از بدن خودش پیدا کرد و از بالا به صحنه اتاق بیمارستان زیر نگاه کرد. در مرحله بعد، به جای رفتن «به سوی نور»، او متوجه شد که به طرز عذابآوری به قلمروهای طاقتفرسا تاریکی و مرگ کشیده میشود، جایی که توسط موجودات هیولایی شیطانی مورد حمله فیزیکی قرار میگیرد. توصیف او از وحشت و شکنجه خالص خود در اصالت کامل و جزئیات قانع کننده اش نگران کننده است. سرانجام، استورم که از مرگ دور شد و به قلمرو بهشت منتقل شد، با موجودات فرشته ای و همچنین خدای آفرینش ملاقات کرد. در این روایت جذاب، استورم از «بررسی زندگی» خود، گفتگوی خود با خدا، حتی پاسخ به سؤالات قدیمی مانند چرایی اجازه وقوع هولوکاست را می گوید. استورم با شناخت جدیدی از هدف زندگی در اینجا بر روی زمین به بدن او فرستاده شد. این کتاب پیام امید اوست.
As I lay on the ground, my tormentors swarming around me, a voice emerged from my chest. It sounded like my voice, but it wasn't a thought of mine. I didn't say it. The voice that sounded like my voice, but wasn't, said, "Pray to God." I remember thinking, "Why' What a stupid idea. That doesn't work. What a cop-out . . ." That voice said it again, "Pray to God!" It was more definite this time. I wasn't sure what to do. Praying, for me as a child, had been something I had watched adults doing. It was something fancy and had to be done just so. I tried to remember prayers from my childhood experiences in Sunday school. Prayer was something you memorized. What could I remember from so long ago' Tentatively, I murmured a line, which was a jumble from the Twenty-third Psalm, "The Star-Spangled Banner," the Lord's Prayer, the Pledge of Allegiance, and "God Bless America," and whatever other churchly sounding phrases came to mind. "Yea, though I walk in the valley of the shadow of death, I will fear no evil, for thou art with me. For purple mountain majesty, mine eyes have seen the glory of the coming of the Lord. Deliver us from evil. One nation under God. God Bless America." To my amazement, the cruel, merciless beings tearing the life out of me were incited to rage by my ragged prayer. It was as if I were throwing boiling oil on them. They screamed at me, "There is no God! Who do you think you're talking to' Nobody can hear you! Now we are really going to hurt you." They spoke in the most obscene language, worse than any blasphemy said on earth. But at the same time, they were backing away. 'From My Descent into Death Not since Betty Eadie's Embraced by the Light has a personal account of a Near-Death Experience (NDE) been so utterly different from most others'or nearly as compelling In the thirty years since Raymond Moody's Life After Life appeared, a familiar pattern of NDEs has emerged: suddenly floating over one's own body, usually in a hospital setting, then a sudden hurtling through a tunnel of light toward a presence of love. Not so in Howard Storm's case. Storm, an avowed atheist, was awaiting emergency surgery when he realized that he was at death's door. Storm found himself out of his own body, looking down on the hospital room scene below. Next, rather than going "toward the light," he found himself being torturously dragged to excruciating realms of darkness and death, where he was physically assaulted by monstrous beings of evil. His description of his pure terror and torture is unnerving in its utter originality and convincing detail. Finally, drawn away from death and transported to the realm of heaven, Storm met angelic beings as well as the God of Creation. In this fascinating account, Storm tells of his "life review," his conversation with God, even answers to age-old questions such as why the Holocaust was allowed to take place. Storm was sent back to his body with a new knowledge of the purpose of life here on earth. This book is his message of hope.