دسترسی نامحدود
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
برای ارتباط با ما می توانید از طریق شماره موبایل زیر از طریق تماس و پیامک با ما در ارتباط باشید
در صورت عدم پاسخ گویی از طریق پیامک با پشتیبان در ارتباط باشید
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
درصورت عدم همخوانی توضیحات با کتاب
از ساعت 7 صبح تا 10 شب
ویرایش: [1ère ed.]
نویسندگان: Camille Riquier
سری: Nrf Essais
ISBN (شابک) : 9782072900327, 9782072900334
ناشر: Gallimard
سال نشر: 2022
تعداد صفحات: 336
زبان: French
فرمت فایل : EPUB (درصورت درخواست کاربر به PDF، EPUB یا AZW3 تبدیل می شود)
حجم فایل: 5 Mb
در صورت تبدیل فایل کتاب Métamorphose de Descartes. Le secret de Sartre به فرمت های PDF، EPUB، AZW3، MOBI و یا DJVU می توانید به پشتیبان اطلاع دهید تا فایل مورد نظر را تبدیل نمایند.
توجه داشته باشید کتاب مسخ دکارت. راز سارتر نسخه زبان اصلی می باشد و کتاب ترجمه شده به فارسی نمی باشد. وبسایت اینترنشنال لایبرری ارائه دهنده کتاب های زبان اصلی می باشد و هیچ گونه کتاب ترجمه شده یا نوشته شده به فارسی را ارائه نمی دهد.
دکارت یا فلسفه فرانسوی: شخصیت پایهگذاری که به حق دکارت با توجه به تمام فلسفههای مدرن به رسمیت شناخته شده است، اهمیت بسیار ویژهای را که متفکران فرانسوی همیشه به او دادهاند، در واقع در ساخت فکری خود پنهان کرده است. دکارت در فرانسه کمتر ایدههایی را ارائه میکند تا چارچوبی که برای نظم دادن به آنها خدمت میکند - که در مورد هیچ فیلسوفی در جای دیگر صدق نمیکند. سارتر در تمام عمرش در بند پروژه ساختن یک اخلاق بود. پس از آن، او هرگز از این نتیجه گیری خسته نشد: «و من همیشه شکست خوردم. او با آگاهی از شکستی که پروژه متافیزیکیاش او را به آن سوق داد، دلایلی را که برای نوشتن آن داشت به دوران کودکیاش دنبال میکند: «تنها کار من این بود که خودم را نجات دهم. » او فکر کرده بود که در دنیاست. او در تخیل زندگی می کرد. او یک کار کامل ساخته بود تا خودش را به طور کامل در آن قرار دهد. اما این من را جاودانه کرد، کسی که او آرزویش را داشت، مخفیانه دکارت بود، واسطه ای که در نیمه نور پنهان شده بود اما راهی را برای رسیدن به او ترسیم کرده بود. سارتر این را نگفته است. با این وجود می دانست که در حال بازنویسی تأملات متافیزیکی دکارت است. این راز او بود و آن چیزی که خاص راز است تعلق داشتن به آنچه در هر کس است نه از ناخودآگاه بلکه از این "زمینه تاریکی که از گفتن خودداری می کند" است - تجربه زیسته. چنین رازی که هنوز برای خود پوشیده و مبهم است، همچنین توضیح می دهد که چرا سارتر توانست خود را هم اگزیستانسیالیست و هم دکارتی بخواند. از یک سو اگزیستانسیالیسم نامی است که دشمن بر این دکترین گذاشته است. او روشی عینی است که فکرش در تاریخ بیرونی شده است، او دکترینی است که از بیرون دیده می شود. از سوی دیگر، دکارتیسم همان آموزه است، اما همانطور که سارتر از درون آن را فهمید. این روش ذهنی است که سارتر دکترین خود را در تاریخ فلسفه درونی کرد. دو جریان فکری که یکی از آنها در عین سطحی بودن، متأسفانه دیگری را که با این حال تنها جریان عمیقی بود، پوشش داد.
Descartes ou la philosophie française : le caractère fondateur qui a été reconnu de droit à Descartes au regard de toute la philosophie moderne a masqué l’importance toute particulière que les penseurs français lui ont toujours accordée, de fait, dans leur propre édification intellectuelle. Descartes fournit en France moins les idées que la trame qui a servi à les ordonner — ce qui n’est le cas d’aucun philosophe ailleurs. Sartre, toute sa vie durant, fut tenu par le projet de construire une morale. Par la suite, il ne s’est jamais lassé de conclure : « Et j’ai toujours échoué. » Conscient de cet échec où son projet de métaphysique l’a mené, il reconduit les motifs qu’il avait de l’écrire à son enfance : « Ma seule affaire était de me sauver. » Il avait cru être au monde ; il a vécu dans l’imaginaire. Il avait bâti tout une œuvre afin de s’y mettre tout entier. Or ce Moi immortalisé, celui auquel il aspirait, c’était secrètement Descartes, médiateur caché dans la pénombre mais qui lui avait tracé un chemin pour le rejoindre. Sartre ne l’a pas dit. Néanmoins il savait qu’il était en train de récrire les Méditations métaphysiques de Descartes. C’était son secret et le propre du secret est d’appartenir à ce qui relève en chacun non pas de l’inconscient mais de ce « fonds sombre qui refuse d’être dit » — le vécu. Un tel secret, encore enveloppé et obscur à lui-même, explique également que Sartre ait pu se dire à la fois existentialiste et cartésien. D’un côté, l’existentialisme est le nom que l’adversaire avait donné à la doctrine. Il est la manière objective dont sa pensée s’est extériorisée dans l’histoire, il est la doctrine vue du dehors. De l’autre côté, le cartésianisme est la même doctrine mais telle qu’elle est comprise du dedans par Sartre. Il est la manière subjective dont Sartre a intériorisé sa doctrine dans l’histoire de la philosophie. Deux courants de pensée dont l’un, tout en surface, a recouvert malencontreusement l’autre qui était pourtant le seul qui fût profond.