دسترسی نامحدود
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
برای ارتباط با ما می توانید از طریق شماره موبایل زیر از طریق تماس و پیامک با ما در ارتباط باشید
در صورت عدم پاسخ گویی از طریق پیامک با پشتیبان در ارتباط باشید
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
درصورت عدم همخوانی توضیحات با کتاب
از ساعت 7 صبح تا 10 شب
ویرایش:
نویسندگان: Nancy Rue
سری: Lucy
ISBN (شابک) : 9780310714521
ناشر: Zondervan
سال نشر: 2009
تعداد صفحات: 0
زبان: English
فرمت فایل : EPUB (درصورت درخواست کاربر به PDF، EPUB یا AZW3 تبدیل می شود)
حجم فایل: 242 کیلوبایت
در صورت تبدیل فایل کتاب Lucy's Perfect Summer به فرمت های PDF، EPUB، AZW3، MOBI و یا DJVU می توانید به پشتیبان اطلاع دهید تا فایل مورد نظر را تبدیل نمایند.
توجه داشته باشید کتاب تابستان عالی لوسی نسخه زبان اصلی می باشد و کتاب ترجمه شده به فارسی نمی باشد. وبسایت اینترنشنال لایبرری ارائه دهنده کتاب های زبان اصلی می باشد و هیچ گونه کتاب ترجمه شده یا نوشته شده به فارسی را ارائه نمی دهد.
لوسی راه زیادی را از آن پسر بچهای که به رنگ صورتی نمیداد، پیموده است. او به یک دوست واقعی تبدیل شده است که آموخته است دختران دوستان خوبی پیدا می کنند، کار تیمی بیش از ستاره بودن معنی دارد و خدا واقعی است. اما او هنوز لوسی است. در کتاب سوم این مجموعه، او با مشکلات جدید --- و برخی قدیمی --- مواجه می شود. اگرچه لوسی به اینز عشق می ورزد و به او احترام می گذارد و بیشتر از اینکه مورا را تحمل کند، با تعطیلی مدرسه برای تابستان، هر سه آنها بیش از هرکسی وقت با هم دارند! وقتی فصل «موسمی» آنها را بدون داوری پدر به مدت سه روز در خانه نگه میدارد (او در ایستگاه رادیویی گیر افتاده است) بدتر میشود. وقتی پدر بدون دستیارش لوک در ایستگاه رادیویی گیر می کند، مدیریت جدید متوجه می شود که چقدر پدر به دستیارش وابسته است و پدر لوسی را تهدید به اخراج می کند. لوسی از فکر حرکت وحشت زده است. علاوه بر این، به عمه کارن مهمات بیشتری برای مبارزه اش می دهد تا لوسی بیاید و با او در ال پاسو زندگی کند. این به اندازه کافی شنیع خواهد بود، اما لوسی نمی تواند اکنون ترک کند، نه با پیشرفت فوق العاده تیم فوتبال و مربی اوگی که سه بازی غیررسمی با تیم های همسایه را در طول تابستان برنامه ریزی کرده است تا آنها را برای فصل واقعی فوتبال در پاییز آماده کند. و نه اینکه ژانواری با بچه های جدید هم سن خودش که لوسی و دوستانش او را تشویق کرده اند تا با آنها معاشرت کند تا آنها را به حال خود رها کند، وارد قلمروی «آشکار» شده است. هنگامی که ژانواری دچار مشکل می شود، خدمات محافظت از کودکان درگیر می شود و لوسی باید در کنار او باشد، به خصوص که این ممکن است بر دوستش J.J. هم. وقتی هوا خشک می شود، آتش های وحشی با انتقام شروع می شود. یک بزرگ لوس سوئنوس را تهدید می کند. به طور مرموزی، تنها چیزی که ویران شده است، زمین فوتبال است. توسعهدهنده بزرگی که قبل از خرید ملک تلاش کرده است، به دنبال کشتن است. لوسی و تیمش باید شهر را متقاعد کنند که دور هم جمع شوند و زمین را بازسازی کنند، به جای اینکه دست از کار بکشند و آن را بفروشند. در همین حال، لوسی، مورا، داستی، ورونیکا و اینز استر را مطالعه می کنند. لوسی از طریق کتاب فهرست ها و طنین او با استر حتی با وجود اینکه یک دختر دختر بود به خدا نزدیک تر می شود. این به او کمک میکند نه تنها زمین فوتبال را نجات دهد، جانواری را از دردسر خلاص کند، و در برنامه توسعه المپیک (بدون کمک خاله کارن) برای خودش تست بازی بدهد، بلکه او را قادر میسازد تا فداکاری بزرگی برای پدر انجام دهد و موافقت کند که بدون او زندگی کند. به مدت شش هفته در حالی که او به یک مدرسه فناوری ویژه برای نابینایان در آلاموگوردو می رود. این بدان معناست که عمه کارن برای زندگی با او در پاییز بیاید. اما لوسی تنها کسی است که می تواند این کار را در این زمان و این مکان انجام دهد. او نیز مانند استر حاضر است فداکاری کند.
Lucy has come a long way from that tomboy who wouldn't give pink the time of day. She's developed into an authentic tween who has learned that girls make great friends, that teamwork means more than stardom, and that God is real. But she's still Lucy. In the third book of the series, she runs headlong into some new---and some old---problems. Although Lucy has come to love and respect Inez and more than tolerate Mora, with school out for the summer, the three of them have more together time than anybody can stand! That worsens when the 'monsoon' season keeps them cooped up in the house for three solid days without Dad to referee (he's stranded at the radio station). When Dad is stuck at the radio station without his assistant Luke, the new management finds out just how much Dad depends on his assistant and threaten to fire Lucy's father. Lucy is freaked out at the thought of moving. Plus it gives Aunt Karen more ammunition for her fight to have Lucy come and live with her in El Paso. That would be heinous enough, but Lucy just can't leave now, not with the soccer team making tremendous progress and Coach Auggy scheduling three unofficial games with neighboring teams during the summer to get them ready for the real soccer season in the fall. And not with Januarie getting into 'iffy' territory with the new kids her own age that Lucy and her friends have encouraged her to hang out with so she'll leave them alone. Child Protective Services gets involved when Januarie gets in trouble, and Lucy has to be there for her, especially since this could affect her friend J.J. too. When the weather dries up, wild fires break out with a vengeance. A big one threatens Los Suenos. Myteriously, the only thing destroyed is the soccer field. The big developer who has tried to buy the property before swoops in for the kill. Lucy and her team have to convince the town to come together and restore the field, rather than give up and sell it. Meanwhile, Lucy, Mora, Dusty, Veronica, and Inez study Esther. Lucy grows even closer to God through her Book of Lists and her resonance with Esther, even though she was a girly-girl. That helps her not only save the soccer field, get Januarie out of trouble, and get herself an audition with the Olympic Development Program (without Aunt Karen's help), but it enables her to make a huge sacrifice for Dad and agree to live without him for six weeks while he goes to a special technology school for the blind in Alamogordo. That's going to mean having Aunt Karen come to live with her in the fall. But Lucy is the only one who can do this thing in this time and this place. Like Esther, she is willing to make the sacrifice.