دسترسی نامحدود
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
برای ارتباط با ما می توانید از طریق شماره موبایل زیر از طریق تماس و پیامک با ما در ارتباط باشید
در صورت عدم پاسخ گویی از طریق پیامک با پشتیبان در ارتباط باشید
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
درصورت عدم همخوانی توضیحات با کتاب
از ساعت 7 صبح تا 10 شب
ویرایش:
نویسندگان: Hyppolite. Jean
سری: Epimethee
ISBN (شابک) : 9782130638896, 9782130438113
ناشر: Presses Universitaires de France
سال نشر: 2015
تعداد صفحات: 0
زبان: French
فرمت فایل : AZW3 (درصورت درخواست کاربر به PDF، EPUB یا AZW3 تبدیل می شود)
حجم فایل: 274 کیلوبایت
کلمات کلیدی مربوط به کتاب منطق و هستی: منطق، هگل، گئورگ ویلهلم فردریش، -- 1770-1831
در صورت تبدیل فایل کتاب Logique et existence به فرمت های PDF، EPUB، AZW3، MOBI و یا DJVU می توانید به پشتیبان اطلاع دهید تا فایل مورد نظر را تبدیل نمایند.
توجه داشته باشید کتاب منطق و هستی نسخه زبان اصلی می باشد و کتاب ترجمه شده به فارسی نمی باشد. وبسایت اینترنشنال لایبرری ارائه دهنده کتاب های زبان اصلی می باشد و هیچ گونه کتاب ترجمه شده یا نوشته شده به فارسی را ارائه نمی دهد.
با ترجمه پدیدارشناسی روح (منتشر شده در 1939 و 1941)، سپس تفسیر آن (پیدایش و ساختار پدیدارشناسی هگل در 1947)، Logique et exists در سال 1961 سهگانهای را تکمیل کرد که در آن ژان هیپولیت هسته اصلی خود را متمرکز کرد. مطالعات هگلی بدین ترتیب یک کار تعیین کننده فلسفی و تاریخی انجام شد. از نظر فلسفی تعیین کننده: عقلانیت را می توان با تاریخ به شیوه ای کاملاً جدید و مناسب هگل منطبق کرد، اما هیپولیت آن را بازخوانی می کند، همچنین در پرتو هایدگر و هوسرل، به عنوان رابطه ای بین منطق و هستی، در انسان متحد می شود: «به واسطه این آزادی [ ...]، انسان خود را به عنوان انسان تسخیر نمی کند، بلکه به منزلگاه جهانی، لوگوس هستی تبدیل می شود و قادر به حقیقت می شود. در این گشودگی که به موجودات طبیعت و خود تاریخ اجازه میدهد تا خود را روشن کنند، خود را تصور کنند، هستی خود را بهعنوان این زایش ابدی خود میداند. منطق به معنای هگل، معرفت مطلق است. پس انسان به عنوان موجود طبیعی وجود دارد - آنجا که خودآگاهی جهانی هستی در آن ظاهر می شود. این ردپای این خودآگاهی است، اما ردپایی اجتناب ناپذیر که بدون آن وجود نخواهد داشت. منطق و هستی در اینجا به هم می پیوندند، اگر هستی آن آزادی انسان است که جهان شمول، نور معناست. از نظر تاریخی نیز، ژان هیپولیت نقش تعیینکنندهای داشت: تا زمان مرگش، در سال 1968، او در حقیقت، برای چندین نسل از دانشجویان، معرف برتر هگل بود. او به عنوان استاد خاگن، سپس در دانشگاه، به عنوان مدیر مدرسه عادی و سرانجام در کالج دو فرانس، محرک، پشتیبان و مسئول پایان نامه ها و آثار بی شماری بود، که در میان آنها برخی از آنها را می شماریم. یکی از مهم ترین کتاب های امروزی در فلسفه فرانسه (فقط به نویسندگان L'hommage à Jean Hyppolite، منتشر شده در 1971 فکر کنید). در نهایت او بنیانگذار مجموعه «اپیمتهئوس» بود که تا پایان آن را کارگردانی کرد.
Avec la traduction de la Phénoménologie de l’Esprit (parue en 1939 et 1941), puis son commentaire (Genèse et structure de la phénoménologie de Hegel en 1947), Logique et existence achevait, en 1961, le triptyque où Jean Hyppolite a concentré l’essentiel de ses études hégéliennes. Ainsi s’accomplissait un travail philosophiquement et historiquement déterminant. Philosophiquement déterminant : la rationalité peut se concilier avec l’histoire sur un mode absolument nouveau, propre à Hegel, mais qu’Hyppolite relit, à la lumière aussi de Heidegger et de Husserl, comme un rapport de la logique et de l’existence, réunies en l’homme : « Par cette liberté [...], l’homme ne se conquiert pas lui-même comme homme, mais devient la demeure de l’universel, du Logos de l’Être, et devient capable de la Vérité. Dans cette ouverture qui permet aux existants de la Nature, et à l’Histoire elle-même, de s’éclairer, de se concevoir, l’Être se comprend comme cet engendrement éternel de soi-même ; c’est la Logique au sens de Hegel, le savoir absolu. L’homme alors existe comme l’être-là naturel en qui apparaît la conscience de soi universelle de l’être. Il est la trace de cette conscience de soi, mais une trace indispensable sans laquelle elle ne serait pas. Logique et existence se joignent ici, si l’Existence est cette liberté de l’homme qui est l’universel, la lumière du sens. Historiquement aussi, Jean Hyppolite exerça un rôle déterminant : jusqu’à sa mort, en 1968, il fut en effet, pour plusieurs générations d’étudiants, l’introducteur par excellence à Hegel ; il fut, comme professeur de khâgne, puis d’Université, comme directeur de l’École normale et, enfin, au Collège de France, l’incitateur, le soutien et le responsable d’innombrables thèses et travaux, parmi lesquels on compte certains des livres les plus significatifs de la philosophie française d’aujourd’hui (que l’on songe aux auteurs de L’hommage à Jean Hyppolite, paru en 1971). Il fut enfin le fondateur de la collection « Épiméthée », qu’il dirigea jusqu’à la fin.