دسترسی نامحدود
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
برای ارتباط با ما می توانید از طریق شماره موبایل زیر از طریق تماس و پیامک با ما در ارتباط باشید
در صورت عدم پاسخ گویی از طریق پیامک با پشتیبان در ارتباط باشید
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
درصورت عدم همخوانی توضیحات با کتاب
از ساعت 7 صبح تا 10 شب
دسته بندی: خارجی: فرانسوی ویرایش: نویسندگان: Goscinny René. سری: ناشر: سال نشر: تعداد صفحات: 44 زبان: French فرمت فایل : PDF (درصورت درخواست کاربر به PDF، EPUB یا AZW3 تبدیل می شود) حجم فایل: 21 مگابایت
کلمات کلیدی مربوط به کتاب لورل های سزار: زبانها و زبانشناسی، فرانسوی، متون و موضوعات، Bandes dessinées
در صورت تبدیل فایل کتاب Les Lauriers de César به فرمت های PDF، EPUB، AZW3، MOBI و یا DJVU می توانید به پشتیبان اطلاع دهید تا فایل مورد نظر را تبدیل نمایند.
توجه داشته باشید کتاب لورل های سزار نسخه زبان اصلی می باشد و کتاب ترجمه شده به فارسی نمی باشد. وبسایت اینترنشنال لایبرری ارائه دهنده کتاب های زبان اصلی می باشد و هیچ گونه کتاب ترجمه شده یا نوشته شده به فارسی را ارائه نمی دهد.
Les Lauriers de César هجدهمین آلبوم از مجموعه کتابهای کمیک
آستریکس اثر رنه گوسینی (فیلمنامه) و آلبرت اودرزو (نقاشی) است که
در پایلوت از شماره 621 (30 سپتامبر 1971) تا شماره 642 (24 فوریه
1972) از پیش منتشر شده است. و در سال 1972 به صورت آلبوم منتشر
شد. تیراژ اصلی 1100000 نسخه بود.
آبراکورسیکس و بونمین به لوتیس میروند تا برادر بونمین،
هومئوپاتیکس را ببینند، که یک تاجر ثروتمند است و آبراکورسیکس
اصلاً با او کنار نمیآید (Homéopatix گاهی اوقات او را "چیز"
میخواند). آستریکس و اوبلیکس آنها را همراهی میکنند، اما در
هنگام شام، پس از مشاجره بر سر غذایی که هومئوپاتیکس میخرد و
غذای دهکده گالی، آبراکورسیکس، کاملاً مست، با برادر شوهرش شرط
میبندد: یک خورش معطر آماده کند. با تاج گل ژولیوس سزار. او
ماموریت بازگرداندن این تاج را به آستریکس و اوبلیکس می
سپارد.
به این ترتیب آستریکس و اوبلیکس به رم می روند. آنها سعی می کنند
به عنوان برده در قصر سزار استخدام شوند، اما در نهایت به شخص
دیگری می رسند (سپس نوشیدنی ای اختراع می کنند که با هر چیزی و
همه چیز درست می شود تا سعی کنند "ارباب" خود را از شر آنها خلاص
کنند، اما این مایع ثابت می کند که می تواند هوشیار باشد. مردم
بالا) و علاوه بر این توسط یکی از غلامان خانه، Gardefrèjus محکوم
می شوند و در قصر زندانی می شوند. در طول محاکمه، آنها ترتیب می
دهند که به سیرک ماکسیم محکوم شوند، به این امید که سزار و تاجش
را در آنجا پیدا کنند. متأسفانه، دومی در آن زمان حضور ندارد: او
برای مبارزه با دزدان دریایی آنجا را ترک کرده است.
در نهایت، زمانی که سزار پیروزمندانه باز می گردد، دو گول متوجه
می شوند که گاردفرژوس برده شخصی سزار شده است و باید تاج گل گل را
در بالا نگه دارد. سر سزار در هنگام رژه. آستریکس و اوبلیکس
گاردفریوس را متقاعد میکنند تا تاج گل گل را با تاج گل رازیانه
عوض کند (سزار میخواهد ماهی کبابی تهیه کند) و تاج گل را به آنها
بدهد و قول میدهد که دیگر آنها را نبیند. هرگز.
در نهایت، آبراکورسیکس خورش خود را به هومئوپاتیکس تقدیم می کند
که از غذا انتقاد می کند. سپس Abraracourcix صبر خود را از دست می
دهد و با پرتاب کردن او دور، در مقابل Assurancetourix که از او
می پرسد آیا او نیز می خواهد آواز بخواند، او را ناک اوت می کند.
Les Lauriers de César est le dix-huitième album de la série de
bande dessinée Astérix de René Goscinny (scénario) et Albert
Uderzo (dessin), prépublié dans Pilote du no 621 (30 septembre
1971) au no 642 (24 février 1972) et publié en album en 1972.
Le tirage original en était de 1 100 000 exemplaires.
Abraracourcix et Bonemine se rendent à Lutèce chez le frère de
cette dernière, Homéopatix, qui est un riche commerçant et avec
lequel Abraracourcix ne s'entend pas du tout (Homéopatix
l'appelle d'ailleurs parfois : « Machin »). Astérix et Obélix
les accompagnent mais, lors du repas du soir, après une dispute
sur la nourriture que Homéopatix s'achète et la nourriture du
village gaulois, Abraracourcix, complètement ivre, fait un pari
d'ivrogne avec son beau-frère : lui préparer un ragoût parfumé
avec la couronne de lauriers de Jules César. Il confie à
Astérix et Obélix la mission de lui ramener cette
couronne.
Ainsi, Astérix et Obélix se rendent à Rome. Ils tentent de se
faire embaucher comme esclaves dans le palais de César mais
atterrissent chez quelqu'un d'autre (ils inventeront alors un
breuvage fait avec tout et n'importe quoi pour essayer de
pousser leur « maître » à se débarrasser d'eux, mais ce liquide
s'avérera capable de dessaouler les gens) et seront d'ailleurs
dénoncés par l'un des esclaves de la maison, Gardefrèjus, et se
font emprisonner dans le palais. Lors du procès, ils
s'arrangent pour se faire condamner au cirque Maxime dans
l'espoir d'y trouver César et sa couronne. Malheureusement, ce
dernier n'est pas présent à ce moment là : il est parti
combattre les pirates.
Finalement, lorsque César revient victorieux, les deux Gaulois
apprennent que Gardefréjus est devenu l'esclave personnel de
César et devra tenir la couronne de lauriers au-dessus de la
tête de César lors du défilé. Astérix et Obélix persuadent
Gardefréjus d'échanger la couronne de lauriers contre une
couronne de fenouil (César éprouvera alors l'envie de se
préparer un poisson grillé) et de leur donner celle en lauriers
en lui faisant la promesse qu'il ne les reverrait plus
jamais.
Finalement, Abraracourcix présente son ragoût à Homéopatix qui
critique le plat. Abraracourcix perd alors patience et
l'assomme en le projetant au loin, devant Assurancetourix qui
lui demande si, lui aussi, allait chanter.