دسترسی نامحدود
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
برای ارتباط با ما می توانید از طریق شماره موبایل زیر از طریق تماس و پیامک با ما در ارتباط باشید
در صورت عدم پاسخ گویی از طریق پیامک با پشتیبان در ارتباط باشید
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
درصورت عدم همخوانی توضیحات با کتاب
از ساعت 7 صبح تا 10 شب
ویرایش: 0 نویسندگان: Trouvé. Alain, Hugo. Victor سری: Bibliothèque Gallimard 46 ISBN (شابک) : 2070413101, 2070409988 ناشر: Editions Gallimard سال نشر: 2000 تعداد صفحات: 0 زبان: French فرمت فایل : EPUB (درصورت درخواست کاربر به PDF، EPUB یا AZW3 تبدیل می شود) حجم فایل: 273 کیلوبایت
کلمات کلیدی مربوط به کتاب آخرین روز یک محکوم: هوگو، ویکتور، -- 1802-1885. -- آخرین روز یک مرد محکوم. رمان -- آخرین روز یک محکوم قرن نوزدهم (هوگو، ویکتور)
در صورت تبدیل فایل کتاب Le dernier jour d'un condamné به فرمت های PDF، EPUB، AZW3، MOBI و یا DJVU می توانید به پشتیبان اطلاع دهید تا فایل مورد نظر را تبدیل نمایند.
توجه داشته باشید کتاب آخرین روز یک محکوم نسخه زبان اصلی می باشد و کتاب ترجمه شده به فارسی نمی باشد. وبسایت اینترنشنال لایبرری ارائه دهنده کتاب های زبان اصلی می باشد و هیچ گونه کتاب ترجمه شده یا نوشته شده به فارسی را ارائه نمی دهد.
در زندان Bicêtre، یک مرد محکوم ساعت به ساعت رویدادهای یک روز را یادداشت می کند که متوجه می شود آخرین روز خواهد بود. او شرایط حکم، سپس حبس و دلیلی که او را وادار به نوشتن کرده است، تا لحظه ای که از نظر فیزیکی ادامه دادن برایش غیرممکن خواهد بود، به یاد می آورد. با توصیف سلولش، شرح جزئیات پیشرفت روز، یادآوری خاطرات وحشتناکی مانند کفش زدن به محکومین، ناله عامیانه یک دختر جوان، رویاها، او به انتقال به دربان می رسد... هوگو نام خود را نمی گوید. تقریباً هیچ چیز در مورد گذشته خود یا دلیل زندانی شدن این مرد نمی گوید. بیخیال ! این متن درخواستی است علیه مجازات اعدام، علیه تمام مجازات های اعدام، تنها هدف آن این مرگ است که با تمام وحشت باورنکردنی و غیرقابل تصورش، در غیرانسانی بودن ذاتی خود ظاهر می شود. این محکوم "گمنام" هیچکس و بنابراین همه است و ما ترس و جهنم او را زندگی می کنیم
À la prison de Bicêtre, un condamné à mort note heure par heure les événements d'une journée dont il apprend qu'elle sera la dernière. Il rappelle les circonstances de la sentence, puis de son emprisonnement et la raison qui le fait écrire, jusqu'au moment où il lui sera physiquement impossible de continuer. Décrivant sa cellule, détaillant la progression de la journée, évoquant d'horribles souvenirs comme le ferrement des forçats, la complainte argotique d'une jeune fille, des rêves, il en arrive au transfert à la Conciergerie.... Hugo ne donne pas son nom, ne dit presque rien sur son passé, ni pourquoi cet homme est emprisonné. Peu importe ! Ce texte est un plaidoyer contre la peine de mort, contre toutes les peines de mort, il n'a pour objet que cette mort qui apparaît dans toute son horreur inouïe et impensable, dans son inhumanité intrinsèque. Ce condamné «anonyme», n'est personne, et donc tout le monde, et nous vivons sa peur et son Enfer