ورود به حساب

نام کاربری گذرواژه

گذرواژه را فراموش کردید؟ کلیک کنید

حساب کاربری ندارید؟ ساخت حساب

ساخت حساب کاربری

نام نام کاربری ایمیل شماره موبایل گذرواژه

برای ارتباط با ما می توانید از طریق شماره موبایل زیر از طریق تماس و پیامک با ما در ارتباط باشید


09117307688
09117179751

در صورت عدم پاسخ گویی از طریق پیامک با پشتیبان در ارتباط باشید

دسترسی نامحدود

برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند

ضمانت بازگشت وجه

درصورت عدم همخوانی توضیحات با کتاب

پشتیبانی

از ساعت 7 صبح تا 10 شب

دانلود کتاب La trascendencia del ego

دانلود کتاب تعالی نفس

La trascendencia del ego

مشخصات کتاب

La trascendencia del ego

ویرایش:  
نویسندگان:   
سری:  
 
ناشر:  
سال نشر: 0 
تعداد صفحات: 100 
زبان: Spanish 
فرمت فایل : PDF (درصورت درخواست کاربر به PDF، EPUB یا AZW3 تبدیل می شود) 
حجم فایل: 2 مگابایت 

قیمت کتاب (تومان) : 50,000



ثبت امتیاز به این کتاب

میانگین امتیاز به این کتاب :
       تعداد امتیاز دهندگان : 10


در صورت تبدیل فایل کتاب La trascendencia del ego به فرمت های PDF، EPUB، AZW3، MOBI و یا DJVU می توانید به پشتیبان اطلاع دهید تا فایل مورد نظر را تبدیل نمایند.

توجه داشته باشید کتاب تعالی نفس نسخه زبان اصلی می باشد و کتاب ترجمه شده به فارسی نمی باشد. وبسایت اینترنشنال لایبرری ارائه دهنده کتاب های زبان اصلی می باشد و هیچ گونه کتاب ترجمه شده یا نوشته شده به فارسی را ارائه نمی دهد.


توضیحاتی در مورد کتاب تعالی نفس

مقاله در مورد تعالی نفس اولین اثر سارتر است. هر دو تنها نشریاتی که قبل از آن بوده اند، در واقع نمی توانند به عنوان نشریات در نظر گرفته شوند بررسی های فلسفی مناسب یکی مقاله ای در مورد نظریه است رئالیست راست دوگویت، منتشر شده در 1927; دیگری با عنوان La légende de la vérité، جایی که سارتر ایده های خود را در قالب یک داستان کوتاه بیان کرد، در سال 1931 ظاهر شد. در مجله بیفور با این مقاله، سارتر کار کاوشگری را آغاز می کند که در هستی و هستی به اوج خود می رسد. هیچی از سوی دیگر، گاهشماری وحدت انکارناپذیر آن را تأیید می کند دغدغه های فلسفی این زمان: می توان گفت که تمام آثار او از آن سپس آنها، اگر نوشته نشده اند، حداقل در همان زمان تصور می شدند. او مقاله ای در مورد «تعالی نفس» در سال 1934 نوشته شد، تا حدی در طول دوره اقامت سارتر در برلین، همزمان با مطالعه پدیدارشناسی هوسرل. که در 1935-1936 او همزمان La imaginación و Lo imaginario را نوشت (منتشر شد. به ترتیب در سالهای 1936 و 1940)، سپس در سالهای 1937-1938، La Psyché که او و ایده در سال 1934. De La Psyché آنچه را که به طرح کلی یک نظریه تبدیل می شود جدا می کند. احساسات و اینکه در سال 1939 منتشر شد. در نهایت به یاد بیاوریم که هستی و هیچ چیز بلافاصله دنبال نمی شود و اینکه در سال 1934 ظاهر شد. در این آخرین اثر صراحتاً نتایج خود را از مقاله «تعالی نفس» حفظ می کند، با این حال، تکمیل و تعمیق ابطال انزواگرایی که ناکافی در نظر گرفته شده است. سارتر فقط در یک نکته از این مقاله جوانی چشم پوشی می کند از سوی دیگر، بسیار کم توسعه یافته است: این همان روانکاوی است. او تصور قدیمی خود - طردش - از ناخودآگاه و ناخودآگاه را کاملاً بازبینی کرده است درک روانکاوانه، و دیگر از احتیاطات گذشته خود در این مورد دفاع نخواهد کرد دامنه. اما نظریه ساختار آگاهی، مانند ایده بنیادی از نفس به عنوان یک شیء روانی متعالی، همیشه از آن شماست. بهترین ارائه این مقاله فشرده، هرچند کوتاه، توسط سیمون انجام شده است de Beauvoir، و بهتر است در اینجا بازتولید شود. انشا در مورد تعالی از او می نویسد: «ایگو» دیدگاهی هوسرلی را توصیف کرد، اما در تقابل با برخی از جدیدترین نظریه های هوسرل، رابطه خود با آگاهی. او بین آگاهی و روان تمایزی ایجاد کرد که همیشه آن را حفظ می کرد. در حالی که آگاهی حضور بی واسطه و آشکار خود است، روان یک مجموعه ای از اشیاء که توسط یک عملیات بازتابی درک نمی شوند و مانند اشیاء ادراک، فقط با نمایه ها داده می شوند: به عنوان مثال، نفرت یک ترنس است. تبار که از طریق ارلبنیسن درک می شود و وجود آن وجود دارد فقط محتمل ایگوی من خود موجودی است از دنیایی دیگر و همچنین ایگو غیر وابسته به این ترتیب سارتر یکی از قدیمی ترین و سرسخت ترین عقاید خود را پایه گذاری کرد: وجود یک خودمختاری آگاهی غیر انعکاسی؛ رابطه با خود، که به گفته لاروشفوکو و سنت روانشناختی فرانسوی، خودانگیخته ترین حرکات ما را منحرف می کند، فقط در شرایط خاص خاصی ظاهر می شود. آنچه شما بیشتر آنچه مهم بود این بود که این نظریه و به نظر او به تنهایی اجازه فرار را داد تنها گرایی، روانی، ایگو، برای همسایه ام و برای خودم به همین صورت وجود دارد راه عینی با الغای سولیپسیسم، از دام ایده آلیسم دوری کرد و سارتر در نتیجه گیری خود بر دامنه عملی (اخلاقی و سیاسی) خود اصرار داشت پایان نامه\". تعالی نفس طرحی از یک توصیف پدیدارشناختی برای اکثر فیلسوفان، ایگو "ساکن" آگاهی است. برخی حضور رسمی خود را در "Erlebnisse" تایید می کنند اصل توخالی اتحاد دیگران - روانشناسان در بیشتر موارد - فکر می کنند حضور مادی آن را به عنوان مرکز امیال و اعمال در هر یک کشف کنید لحظه ای از زندگی روانی ما ما می خواهیم در اینجا نشان دهیم که ایگو هیچ کدام نیست به طور رسمی یا مادی در آگاهی: در خارج، در جهان است. یک موجود است از جهان، مانند نفس دیگری.


توضیحاتی درمورد کتاب به خارجی

El ensayo sobre La trascendencia del Ego es la primer obra de Sartre. Las dos únicas publicaciones que la precedieron no pueden, en efecto, ser consideradas como investigaciones filosóficas propiamente dichas. Una es un artículo sobre la teoría realista del derecho de Duguit, aparecida en 1927; la otra, titulada La légende de la vérité, donde Sartre exponía sus ideas bajo la forma de un cuento, apareció en 1931 en la revista Bifur. Con este ensayo Sartre inaugura el trabajo de exploración que culminará en El Ser y la Nada. Por otra parte la cronología confirma la innegable unidad de sus preocupaciones filosóficas de esta época: puede decirse que todas sus obras de ese entonces fueron, si no redactadas, por lo menos concebidas al mismo tiempo. El ensayo sobre La trascendencia del Ego fue escrito en 1934, en parte durante la permanencia de Sartre en Berlín, mientras estudiaba la fenomenología de Husserl. En 1935-1936 escribió a la vez La imaginación y Lo imaginario (publicadas respectivamente en 1936 y 1940), después, en 1937-1938, La Psyché de la cual tenía ya la idea en 1934. De La Psyché separa lo que deviene el Esbozo de una teoría de las emociones y que fue publicado en 1939. Recordemos, por último, que El Ser y la Nada continúa inmediatamente y que apareció en 1934. En esta última obra conserva explícitamente sus conclusiones del ensayo La trascendencia del Ego, completando y profundizando sin embargo la refutación del solipsis-mo que consideraba insuficiente. Sartre renegará de este ensayo de juventud solamente en un punto, el cuál se encuentra por otra parte muy poco desarrollado: se trata del referido al psicoanálisis. Ha revisado totalmente su antigua concepción —su rechazo— del inconsciente y de la comprensión psico-analítica, y ya no defenderá sus pasadas prevenciones en este dominio. Pero la teoría de la estructura de la conciencia , lo mismo que la idea fundamental del Ego como objeto psíquico trascendente, son siempre suyas. La mejor presentación de este denso, aunque corto ensayo, ha sido hecha por Simone de Beauvoir, y lo mejor es reproducirla aquí. El ensayo sobre La trascendencia del Ego, escribe ella, "Describía una perspectiva husserliana, pero en oposición con algunas de las teorías más recientes de Husserl, la relación del Yo con la conciencia; entre la conciencia y la psiquis establecía una distinción que mantuvo siempre; mientras la conciencia es una inmediata y evidente presencia de uno, la psiquis es un conjunto de objetos que no se aprehenden por una operación reflexiva y que, como los objetos de la percepción, sólo se dan por perfiles: el odio, por ejemplo, es una tras- cendencia que se aprehende a través de las erlebnissen y cuya existencia es solamente probable. Mi Ego es en sí mismo un ser de otro mundo, así como el Ego ajeno. Así Sartre fundaba una de sus creencias más antiguas y más tercas: hay una autonomía de la conciencia irreflexiva; la relación al Yo, que, según La Rochefoucauld y la tradición psicológica francesa, pervertiría nuestros movimientos más espontáneos, sólo aparece en ciertas circunstancias particulares. Lo que más le importaba era que esta teoría, y ella sola, a su entender, permitía escapar al solipsismo, lo psíquico, el Ego, existiendo para el prójimo y para mí de la misma manera objetiva. Aboliendo el solipsismo, se evitaba las trampas del idealismo y Sartre, en su conclusión, insistía sobre el alcance práctico (moral y político) de su tesis". LA TRASCENDENCIA DEL EGO Bosquejo de una descripción fenomenológica Para la mayor parte de los filósofos el Ego es un "habitante" de la conciencia. Algunos afirman su presencia formal en el seno de las "Erlebnisse", como un principio vacío de unificación. Otros —psicólogos en su mayor parte— piensan descubrir su presencia material, como centro de los deseos y los actos, en cada momento de nuestra vida psíquica. Quisiéramos mostrar aquí que el Ego no está ni formalmente ni materialmente en la conciencia: está afuera, en el mundo; es un ser del mundo, como el Ego del otro.





نظرات کاربران