دسترسی نامحدود
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
برای ارتباط با ما می توانید از طریق شماره موبایل زیر از طریق تماس و پیامک با ما در ارتباط باشید
در صورت عدم پاسخ گویی از طریق پیامک با پشتیبان در ارتباط باشید
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
درصورت عدم همخوانی توضیحات با کتاب
از ساعت 7 صبح تا 10 شب
ویرایش:
نویسندگان: Westermann. Frank
سری:
ISBN (شابک) : 9783862871803
ناشر: Fuego
سال نشر: 2016;2015
تعداد صفحات: 0
زبان: German
فرمت فایل : EPUB (درصورت درخواست کاربر به PDF، EPUB یا AZW3 تبدیل می شود)
حجم فایل: 840 کیلوبایت
در صورت تبدیل فایل کتاب Kontrolle: Der Anfang einer utopischen (?) Geschichte: Band 1 der Serie 'Andere Welten به فرمت های PDF، EPUB، AZW3، MOBI و یا DJVU می توانید به پشتیبان اطلاع دهید تا فایل مورد نظر را تبدیل نمایند.
توجه داشته باشید کتاب کنترل: آغاز یک داستان آرمانشهری (؟): جلد 1 از مجموعه «جهانهای دیگر». نسخه زبان اصلی می باشد و کتاب ترجمه شده به فارسی نمی باشد. وبسایت اینترنشنال لایبرری ارائه دهنده کتاب های زبان اصلی می باشد و هیچ گونه کتاب ترجمه شده یا نوشته شده به فارسی را ارائه نمی دهد.
EARTH I
من فکر می کنم این بدترین چیزی بود که تمدن بشری تا به حال
تحمل کرده است. و بدترین بخش این بود که از این هرج و مرج،
این دستگاه عظیم سرکوب گریزی نبود. در گذشته همیشه راههایی
وجود داشته است، امکاناتی برای فرار، که اقلیتها، ستمدیدگان
و بیگانگان کم و بیش از آن استفاده میکردند. راه خروجی نیست.
در اینجا فقط یک شهر بزرگ وجود داشت - اطراف آن یک بیابان
سنگی، بایر و بی جانی بود. و تا آنجا که من می دانم، هیچ نقطه
ای روی زمین وجود نداشت که تفاوت قابل توجهی با تصویر توصیف
شده داشته باشد. و اگر این فقط تبلیغ بود، هیچ راهی برای
تأیید آن وجود نداشت...
EARTH II
"نگران نباش" سعی کردم به او اطمینان دهم. "من فقط سعی می کنم
وضعیت خود را توضیح دهم."
"پس اسلحه چیست؟ همه می دانید که من آسیب پذیر هستم. «
«ای مرد، ما چیزی نمی دانیم!» یکی پشت سر من فریاد زد.
»ما از سطح احتمال متفاوتی می آییم. به همین دلیل است که ما
چیزی نمی دانیم، امیدوارم که این هم توضیحی باشد.
»سطح احتمال...؟» پیرمرد با ناباوری به من نگاه کرد. اما شما
باید بدانید، من چیز زیادی در مورد نظریه نمی دانم."
>توضیحات کوتاه
EARTH I
من فکر می کنم این بدترین چیزی بود که تمدن بشری تا به حال
تحمل کرده است. و بدترین بخش این بود که از این هرج و مرج،
این دستگاه عظیم سرکوب گریزی نبود. در گذشته همیشه راههایی
وجود داشته است، امکاناتی برای فرار، که اقلیتها، ستمدیدگان
و بیگانگان کم و بیش از آن استفاده میکردند. راه خروجی نیست.
در اینجا فقط یک شهر بزرگ وجود داشت - اطراف آن یک بیابان
سنگی، بایر و بی جانی بود. و تا آنجا که من می دانم، هیچ نقطه
ای روی زمین وجود نداشت که تفاوت قابل توجهی با تصویر توصیف
شده داشته باشد. و اگر این فقط تبلیغ بود، هیچ راهی برای
تأیید آن وجود نداشت...
EARTH II
"نگران نباش" سعی کردم او را آرام کنم. "من فقط سعی می کنم
وضعیت خود را توضیح دهم."
"پس اسلحه چیست؟ همه می دانید که من آسیب پذیر هستم. «
«ای مرد، ما هیچی نمی دانیم!» یکی پشت سر من فریاد زد.
»ما از سطح احتمال متفاوتی می آییم. به همین دلیل است که ما
چیزی نمی دانیم، امیدوارم که این هم توضیحی باشد.
»سطح احتمال...؟» پیرمرد با ناباوری به من نگاه کرد. اما باید
بدانید، من چیز زیادی در مورد تئوری نمی دانم."
به آرامی گفتم: "من هم ندارم...
ERDE I
Ich glaub, dies war das Schlimmste, was die menschliche
Zivilisation bisher durchgemacht hatte. Und das Übelste an
der Sache war, dass man diesem Chaos, diesem gigantischen
Unterdrückungsapparat nicht entkommen konnte. Früher hatte
es immer Auswege gegeben, Fluchtmöglichkeiten, die von
Minderheiten, Unterdrückten und Außenseitern mehr oder
weniger genutzt wurden. Auswege gab es nicht. Hier
existierte nur diese einzige, riesige Stadt - drum herum
erstreckte sich Steinwüste, Unfruchtbarkeit und
Leblosigkeit. Und es gab meines Wissens keinen Flecken auf
der Welt, der sich wesentlich von dem beschriebenen Bild
unterschied. Und falls dies nur Propaganda war, konnte man
es nicht überprüfen ...
ERDE II
»Keine Angst«, versuchte ich ihn zu beruhigen. »Ich will
nur versuchen, unsere Situation zu erklären.«
»Was soll dann die Waffe? Ihr wißt genau, daß ich
ungeschützt bin«
»Mann, wir wissen überhaupt nichts!« schrie jemand hinter
mir.
»Wir kommen von einer anderen Wahrscheinlichkeitsebene.
Darum wissen wir über nichts Bescheid«, sagte ich und
hoffte, dass das gleichzeitig eine Erklärung war.
»Wahrscheinlichkeitsebene...?« Der Alte sah mich ungläubig
an.»Na, das ist natürlich was anderes. Aber ihr müsst
wissen, ich kenne mich in derTheorie nicht so aus.«
»Ich auch nicht«, sagte ich leise ...
**
ERDE I
Ich glaub, dies war das Schlimmste, was die menschliche
Zivilisation bisher durchgemacht hatte. Und das Übelste an
der Sache war, dass man diesem Chaos, diesem gigantischen
Unterdrückungsapparat nicht entkommen konnte. Früher hatte
es immer Auswege gegeben, Fluchtmöglichkeiten, die von
Minderheiten, Unterdrückten und Außenseitern mehr oder
weniger genutzt wurden. Auswege gab es nicht. Hier
existierte nur diese einzige, riesige Stadt - drum herum
erstreckte sich Steinwüste, Unfruchtbarkeit und
Leblosigkeit. Und es gab meines Wissens keinen Flecken auf
der Welt, der sich wesentlich von dem beschriebenen Bild
unterschied. Und falls dies nur Propaganda war, konnte man
es nicht überprüfen ...
ERDE II
»Keine Angst«, versuchte ich ihn zu beruhigen. »Ich will
nur versuchen, unsere Situation zu erklären.«
»Was soll dann die Waffe? Ihr wißt genau, daß ich
ungeschützt bin«
»Mann, wir wissen überhaupt nichts!« schrie jemand hinter
mir.
»Wir kommen von einer anderen Wahrscheinlichkeitsebene.
Darum wissen wir über nichts Bescheid«, sagte ich und
hoffte, dass das gleichzeitig eine Erklärung war.
»Wahrscheinlichkeitsebene...?« Der Alte sah mich ungläubig
an.»Na, das ist natürlich was anderes. Aber ihr müsst
wissen, ich kenne mich in derTheorie nicht so aus.«
»Ich auch nicht«, sagte ich leise ...