دسترسی نامحدود
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
برای ارتباط با ما می توانید از طریق شماره موبایل زیر از طریق تماس و پیامک با ما در ارتباط باشید
در صورت عدم پاسخ گویی از طریق پیامک با پشتیبان در ارتباط باشید
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
درصورت عدم همخوانی توضیحات با کتاب
از ساعت 7 صبح تا 10 شب
ویرایش:
نویسندگان: IraqiGirl
سری:
ISBN (شابک) : 1931859736, 9781931859738
ناشر: Haymarket Books
سال نشر: 2009
تعداد صفحات: 208
زبان: English
فرمت فایل : PDF (درصورت درخواست کاربر به PDF، EPUB یا AZW3 تبدیل می شود)
حجم فایل: 26 مگابایت
در صورت تبدیل فایل کتاب IraqiGirl: Diary of a Teenage Girl in Iraq به فرمت های PDF، EPUB، AZW3، MOBI و یا DJVU می توانید به پشتیبان اطلاع دهید تا فایل مورد نظر را تبدیل نمایند.
توجه داشته باشید کتاب IraqiGirl: خاطرات یک دختر نوجوان در عراق نسخه زبان اصلی می باشد و کتاب ترجمه شده به فارسی نمی باشد. وبسایت اینترنشنال لایبرری ارائه دهنده کتاب های زبان اصلی می باشد و هیچ گونه کتاب ترجمه شده یا نوشته شده به فارسی را ارائه نمی دهد.
احساس می کنم تمام عمرم را خوابیده ام و از خواب بیدار شده ام و چشمانم را به دنیا باز کرده ام. یک دنیای زیبا! اما زندگی در آن غیرممکن است.
اینها سخنان هادیه پانزده ساله است که از شهر موصل عراق وبلاگ
می نویسد تا به دنیا بفهماند زندگی واقعاً چیست. مانند زمانی
که اشغال نظامی کشورش آشکار می شود. از بسیاری جهات، زندگی او
آشناست. او نگران امتحانات است و از تماشای دوستان در
ساعات نادری که برق در محلهاش کار میکند لذت میبرد.
اما وحشتهای جنگ همه جا او را احاطه کرده است - منع رفت و آمد یک هفتهای، کشته شدن اقوام، و دوستانی که خانوادههایشان مجبور به ترک خانههایشان هستند. هادیا با طنز سیاه و صداقت سرسام آور داستان های دردناک زندگی هایی که برای همیشه تغییر کرده اند را به اشتراک می گذارد. او می نویسد: «بیایید به زندگی غیرعادی من برگردیم.
با تأملات صمیمی خود در مورد خانواده، دوستی و جامعه، IraqiGirl همچنین به ما اجازه می دهد که نه تنها شاهد عزم یک دختر باشیم. برای زنده ماندن، اما در میان ویرانی های جنگ، آینده ای را خلق کنید که ارزش زندگی کردن را داشته باشد.
\"صدای اصیل نوجوانی، مبارزات عاطفی و نگرانی هادیا داستان او را بیش از پیش پر طنین انداز می کند.\" —Publishers Weekly
«با وجود همه پوشش خبری در مورد جنگ در عراق، گزارش بسیار کمی در مورد تأثیر آن بر زندگی روزمره شهروندان عادی گزارش شده است. یک دانش آموز دبیرستانی در شهر موصل با این مجموعه پست های وبلاگ خود در مورد زندگی تحت اشغال ایالات متحده، شکاف را پر می کند. او به زبان انگلیسی مینویسد زیرا میخواهد به آمریکاییها دسترسی پیدا کند، و با جزئیات کامل، خطرات وحشتناک خودروهای بمبگذاری شده در خیابانهای خود و هواپیماهای جنگی آمریکایی بالای سر، و همچنین تلاشهای روزمرهاش را برای تمرکز بر روی تکالیف در زمانی که آب و برق وجود ندارد، ثبت میکند. خانه لحن او متعادل است: او از آمریکاییها متنفر نیست، و اگرچه هرگز از صدام حسین حمایت نکرد، اما متعجب است که چرا او اعدام شد... خوانندگان از جزئیات مربوط به خانواده، دوستان، مدرسه، و خواندن هری پاتر و همچنین خواندن هری پاتر قدردانی خواهند کرد. -موضوعات بزرگی را ارائه دهید که پاسخ های ساده ای برای آنها وجود ندارد.\" —هیزل روچمن، کتاب فهرست
«دختر عراقی بازتاب های زندگی روزمره خود را در وبلاگ او که از خانهاش در شمال عراق به سراسر جهان سایبری میرسد. او در مورد کلیات زندگی نوجوانان مینویسد - مدرسه، خانواده، تلویزیون، غذا، هری پاتر - اما همیشه در پس زمینه انفجارهای ناگهانی، انفجارهای تیراندازی، کربنها، مرگ... [یکی از موارد افزوده مهم به ادبیات چندفرهنگی». —السا مارستون، نویسنده بابا نوئل در بغداد و داستانهای دیگر درباره نوجوانان در جهان عرب
«کتابی که به بزرگسالان و نوجوانان مرتبط است. کودکان، زبان
ساده و واضح هادیه احساسات یک نوجوان را منتقل میکند و نگاهی
اجمالی به زندگی روزمره یک خانواده حرفهای طبقه متوسط
عراقی در شهری باستانی-مدرن که تحت اشغالی وحشیانه قرار
دارد، ارائه میکند.»
—حیفا. زنگنا، نویسنده شهر بیوه ها: روایت یک زن
عراقی از جنگ و مقاومت
I feel that I have been sleeping all my life and I have woken up and opened my eyes to the world. A beautiful world! But impossible to live in.
These are the words of fifteen-year-old Hadiya, blogging
from the city of Mosul, Iraq, to let the world know what
life is really like as the military occupation of her
country unfolds. In many ways, her life is familiar. She
worries about exams and enjoys watching Friends
during the rare hours that the electricity in her
neighborhood is running.
But the horrors of war surround her everywhere—weeklong curfews, relatives killed, and friends whose families are forced to flee their homes. With black humor and unflinching honesty, Hadiya shares the painful stories of lives changed forever. “Let’s go back,” she writes, “to my un-normal life.”
With her intimate reflections on family, friendship, and community, IraqiGirl also allows us to witness the determination of one girl not only to survive, but to create, amidst the devastation of war, a future worth living for.
"Hadiya's authentically teenage voice, emotional struggles and concerns make her story all the more resonant." —Publishers Weekly
“Despite all the news coverage about the war in Iraq, very little is reported about how it affects the daily lives of ordinary citizens. A highschooler in the city of Mosul fills in the gap with this compilation of her blog posts about living under U.S. occupation. She writes in English because she wants to reach Americans, and in stark specifics, she records the terrifying dangers of car bombs on her street and American warplanes overhead, as well as her everyday struggles to concentrate on homework when there is no water and electricity at home. Her tone is balanced: she does not hate Americans, and although she never supported Saddam Hussein, she wonders why he was executed... Readers will appreciate the details about family, friends, school, and reading Harry Potter, as well as the ever-present big issues for which there are no simple answers." —Hazel Rochman, Booklist
“IraqiGirl has poured reflections of her daily life into her blog, reaching all over the cyber-world from her home in northern Iraq. She writes about the universals of teen life—school, family, TV, food, Harry Potter—but always against the background of sudden explosions, outbursts of gunfire, carbombs, death.… [A]n important addition to multicultural literature.” —Elsa Marston, author of Santa Claus in Baghdad and Other Stories About Teens in the Arab World
“A book as relevant to adults as teenagers and children.
Hadiya’s clear, simple language conveys the feelings of a
teenager, offering a glimpse into the daily life of a
professional middle-class Iraqi family in an ancient-modern
city subjected to a brutal occupation.”
—Haifa Zangana, author of City of Widows: An
Iraqi Woman's Account of War and Resistance