دسترسی نامحدود
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
برای ارتباط با ما می توانید از طریق شماره موبایل زیر از طریق تماس و پیامک با ما در ارتباط باشید
در صورت عدم پاسخ گویی از طریق پیامک با پشتیبان در ارتباط باشید
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
درصورت عدم همخوانی توضیحات با کتاب
از ساعت 7 صبح تا 10 شب
ویرایش:
نویسندگان: Bruder. Karin
سری:
ISBN (شابک) : 9783779505242, 377950524X
ناشر: Peter Hammer Verlag
سال نشر: 2015
تعداد صفحات: 0
زبان: German
فرمت فایل : EPUB (درصورت درخواست کاربر به PDF، EPUB یا AZW3 تبدیل می شود)
حجم فایل: 1 مگابایت
در صورت تبدیل فایل کتاب Haifische kommen nicht an Land به فرمت های PDF، EPUB، AZW3، MOBI و یا DJVU می توانید به پشتیبان اطلاع دهید تا فایل مورد نظر را تبدیل نمایند.
توجه داشته باشید کتاب کوسه ها روی خشکی نمی آیند نسخه زبان اصلی می باشد و کتاب ترجمه شده به فارسی نمی باشد. وبسایت اینترنشنال لایبرری ارائه دهنده کتاب های زبان اصلی می باشد و هیچ گونه کتاب ترجمه شده یا نوشته شده به فارسی را ارائه نمی دهد.
خواکین دوازده ساله و بسیار باهوش است، اما هرگز به مدرسه نرفت. او حتی به دلیل مشاغل زیادش برای این کار وقت نداشت. او بهعنوان قهوهچین، انبهفروش و باغبان گورستان کار میکند و بدون پول او خانواده به سختی میتوانستند خرجشان را بکنند. خواکین در Ometepe، جزیره ای در دریاچه نیکاراگوئه زندگی می کند. ساحل لبه دماغ خودش است که هرگز به فراسوی آن نگاه نکرده است. حداقل این چیزی است که رزا می گوید، این دختر آلمانی است که او به شیوه ای ماجراجویانه با او آشنا شد. رزا به تمام دنیا سفر کرده است، اسکناس در جیبش دارد، موهای بسیار بلوند و چشمانی به روشنی دریاچه دارد. خواکین مجذوب شده است - همچنین با چشم انداز بهره مندی اندکی از روزا. بنابراین او با پدرش که در مورد زندگی در جزیره به عنوان یک قوم شناس تحقیق می کند و مصاحبه های پولی انجام می دهد، شغلی رویایی پیدا می کند. خواکین مشتاقانه به سؤالات پاسخ می دهد و با شور و نشاط کمی در مورد آن اختراع می کند. تا اینکه آنتونیو، پسر هتلدار، او را به رزا اخاذی کرد. عمیقاً از شک و تردید در مورد حقانیت خود آسیب دیده است، تنها چیزی که او می خواهد این است که از Ometepe دور شود! خواکین فرار می کند و تجربیاتی دارد که زندگی را تغییر می دهد
Joaquín ist zwölf und ziemlich pfiffig, aber in der Schule war er nie. Er hätte auch gar keine Zeit dazu wegen seiner vielen Jobs. Er arbeitet als Kaffeepflücker, Mangoverkäufer und Friedhofsgärtner, und ohne sein Geld käme die Familie kaum über die Runden. Joaquín lebt auf Ometepe, einer Insel im Nicaraguasee. Das Ufer ist sein Tellerrand, über den er nie hinaus geblickt hat. So sagt das jedenfalls Rosa, dieses Mädchen aus Deutschland, das er auf einigermaßen abenteuerliche Weise kennengelernt hat. Rosa hat schon die ganze Welt bereist, sie hat Geldscheine in den Hosentaschen, sehr blonde Haare und Augen so hell wie ein See. Joaquín ist fasziniert - auch von der Aussicht, ein wenig von Rosa zu profitiren. So ergattert er einen Traumjob bei ihrem Vater, der als Ethnologe das Leben auf der Insel erforscht und Interviews gegen Bezahlung führt. Joaquín steht begeistert Rede und Antwort und im Überschwang erfindet er auch ein bisschen was dazu. Bis Antonio, der Sohn des Hoteliers, ihn bei Rosa anschwärzt. Tief gekränkt von den Zweifeln an seiner Rechtschaffenheit, will er nur noch weg von Ometepe! Joaquín büxt aus und macht Erfahrungen, die sein Leben verändern