دسترسی نامحدود
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
برای ارتباط با ما می توانید از طریق شماره موبایل زیر از طریق تماس و پیامک با ما در ارتباط باشید
در صورت عدم پاسخ گویی از طریق پیامک با پشتیبان در ارتباط باشید
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
درصورت عدم همخوانی توضیحات با کتاب
از ساعت 7 صبح تا 10 شب
ویرایش:
نویسندگان: Jonathan Bazzi
سری:
ISBN (شابک) : 8860446066, 9788860446060
ناشر: Fandango Libri
سال نشر: 2019
تعداد صفحات: 0
زبان: Italian
فرمت فایل : EPUB (درصورت درخواست کاربر به PDF، EPUB یا AZW3 تبدیل می شود)
حجم فایل: 363 کیلوبایت
کلمات کلیدی مربوط به کتاب درجه حرارت: بیوگرافی، داستان
در صورت تبدیل فایل کتاب Febbre به فرمت های PDF، EPUB، AZW3، MOBI و یا DJVU می توانید به پشتیبان اطلاع دهید تا فایل مورد نظر را تبدیل نمایند.
توجه داشته باشید کتاب درجه حرارت نسخه زبان اصلی می باشد و کتاب ترجمه شده به فارسی نمی باشد. وبسایت اینترنشنال لایبرری ارائه دهنده کتاب های زبان اصلی می باشد و هیچ گونه کتاب ترجمه شده یا نوشته شده به فارسی را ارائه نمی دهد.
جاناتان در سال 2016 31 ساله است، هر روز در ژانویه تب میکند و از بین نمیرود، تب مداوم و طاقتفرسایی که وقتی بیرون میرود او را یخ میکند و شبها طوری عرق میکند که انگار به جای خون، آب دارد. در رگ هایش یک ماه، دو ماه صبر کنید، سعی کنید بفهمید، تجزیه و تحلیل کنید، به لطف شبکه بی نهایت خودتشخیصی آماده کنید، فکر کنید یک بیماری لاعلاج و کشنده دارید، فکر کنید در آخرین مرحله هستید. پارانویای او تا روزی که آزمایش اچآیوی فرا میرسد ادامه مییابد و واقعیت خود را نشان میدهد: جاناتان HIV مثبت است، او نمیمیرد، تقریباً راحت شده است. نویسنده با شروع از روز دوم که زندگی او را با تشخیص قطعی تغییر داد، ما را در زمان به عقب می برد، به سرچشمه داستانش، در حومه ای که در آن بزرگ شده است، Rozzano - یا Rozzangeles -، برونکس جنوبی (میلان). سرزمین خاستگاه رپرها، فدز و محمود، کشور معتادان، کارگران، خانواده هایی که از جنوب به خاطر مشاغل ضعیف آمده اند، تمری ها، بزهکاران، مردم به دنبال مددکاران اجتماعی که خانه ها کندو هستند و کرایه ها پایین است. ، که در آن به زبان میلانی، سیسیلی و ناپلی صحبت می شود. هیچ کس از مرزهایش بیرون نمی رود، کسی درس نمی خواند، حداکثر بچه دار می شوند، مواد مخدر می فروشند، دزدی می کنند و در بدترین حالت می میرند. پسر والدینی که به زودی از هم جدا می شوند، توسط دو گروه از پدربزرگ ها و مادربزرگ ها بزرگ شده اند، او به دنبال راه شخصی خود برای نجات و رستگاری است، از مقصد مجدد حومه ها، از لکنت زبان، از همه چیزهای اشتباهی که تجسم می کند (فرهنگی، عاطفی، همجنس گرا، کنایه آمیز) و آن را متفاوت می کند. کتابی ناراحتکننده، صمیمانه و بیرحمانه که احساسات ما را وادار به بیرون آمدن از داستان استثنایی پسری مانند بسیاری دیگر میکند. اولین نمایش ادبی مورد انتظار و قدرتمند. جاناتان بازی در سال 1985 در میلان به دنیا آمد. او در Rozzano، در حومه جنوبی شهر بزرگ شد و در رشته فلسفه فارغ التحصیل شد. او که علاقه زیادی به سنت ادبی زنان و مسائل جنسیتی دارد، با روزنامه ها و مجلات مختلفی از جمله Gay.it، Vice، The Vision، Il Fatto.it همکاری کرده است. در پایان سال 2016 او تصمیم گرفت با مقاله ای (\"من HIV دارم و برای محافظت از خودم همه چیز را به شما خواهم گفت\") که به مناسبت روز جهانی ایدز منتشر شد، به طور عمومی در مورد وضعیت HIV خود صحبت کند.
Jonathan ha 31 anni nel 2016, un giorno qualsiasi di gennaio gli viene la febbre e non va più via, una febbretta, costante, spossante, che lo ghiaccia quando esce, lo fa sudare di notte quasi nelle vene avesse acqua invece che sangue. Aspetta un mese, due, cerca di capire, fa analisi, ha pronta grazie alla rete un’infinità di autodiagnosi, pensa di avere una malattia incurabile, mortale, pensa di essere all’ultimo stadio. La sua paranoia continua fino al giorno in cui non arriva il test all’HIV e la realtà si rivela: Jonathan è sieropositivo, non sta morendo, quasi è sollevato. A partire dal d-day che ha cambiato la sua vita con una diagnosi definitiva, l’autore ci accompagna indietro nel tempo, all’origine della sua storia, nella periferia in cui è cresciuto, Rozzano – o Rozzangeles –, il Bronx del Sud (di Milano), la terra di origine dei rapper, di Fedez e di Mahmood, il paese dei tossici, degli operai, delle famiglie venute dal Sud per lavori da poveri, dei tamarri, dei delinquenti, della gente seguita dagli assistenti sociali, dove le case sono alveari e gli affitti sono bassi, dove si parla un pidgin di milanese, siciliano e napoletano. Dai cui confini nessuno esce mai, nessuno studia, al massimo si fanno figli, si spaccia, si fa qualche furto e nel peggiore dei casi si muore. Figlio di genitori ragazzini che presto si separano, allevato da due coppie di nonni, cerca la sua personale via di salvezza e di riscatto, dalla redestinazione della periferia, dalla balbuzie, da tutte le cose sbagliate che incarna (colto, emotivo, omosessuale, ironico) e che lo rendono diverso. Un libro spiazzante, sincero e brutale, che costringerà le nostre emozioni a un coming out nei confronti della storia eccezionale di un ragazzo come tanti. Un esordio letterario atteso e potente. Jonathan Bazzi è nato a Milano nel 1985. Cresciuto a Rozzano, estrema periferia sud della città, è laureato in Filosofia. Appassionato di tradizione letteraria femminile e questioni di genere, ha collaborato con varie testate e magazine, tra cui Gay.it, Vice, The Vision, Il Fatto.it. Alla fine del 2016 ha deciso di parlare pubblicamente della sua sieropositività con un articolo (“Ho l’HIV e per proteggermi vi racconterò tutto”) diffuso in occasione della Giornata Mondiale contro l’AIDS.