Erkenntnis Orientated: A Centennial Volume for Rudolf Carnap and Hans Reichenbach

رودولف کارنپ در 18 می 1891 و هانس رایچنباخ در 26 سپتامبر همان سال به دنیا آمدند. آنها دو تن از بزرگترین فیلسوفان این قرن هستند و نمایندگان برجسته ای هستند که شاید قدرتمندترین جنبش فلسفی معاصر باشد. علاوه بر این، آنها مجله Erkenntnis را تأسیس کردند. این دلیل کافی برای ارائه مجموعه ای از مقالات از طرف ارکننتیس به احترام آنها و آثار فلسفی آنهاست. با این حال، من کمتر مطمئن هستم که آیا زمان خوبی برای از سرگیری تأثیر فلسفی آنها است یا خیر. کار آنها هنوز هم جزئی است تا مبنای تاریخی دیگ ذوب فلسفی کنونی. تزهای فلسفی پایه آنها در حال حاضر، شاید به نظر می رسد، جایگاه چندان بالایی ندارند، اما تأثیر آنها را می توان در مسائل مفصل متعددی مشاهده کرد. آنها زمینه های تحقیقاتی پر جنب و جوشی را باز کرده اند یا به جلو سوق داده اند که هنوز به طور فعال نه تنها در فلسفه، بلکه در بسیاری از رشته های همسایه نیز دنبال می شوند. توازن فعلی نظرات در مورد ایده های فلسفی آنها هرچه باشد، در فلسفه آنها چیزی اساسی تر از اصول آنها وجود دارد که مثل همیشه تازه، محرک و مثال زدنی است. من شیوه فلسفه ورزی آنها، تصور آنها از چگونگی انجام فلسفه را در ذهن دارم. همیشه زمان خوبی برای تقویت این مفهوم است. و اگر این جلد موفق به انجام این کار شود، به طور کامل به هدف خود عمل می کند.

Rudolf Carnap was born on May 18, 1891, and Hans Reichenbach on September 26 in the same year. They are two of the greatest philosophers of this century, and they are eminent representatives of what is perhaps the most powerful contemporary philosophical movement. Moreover, they founded the journal Erkenntnis. This is ample reason for presenting, on behalf of Erkenntnis, a collection of essays in honor of them and their philosophical work. I am less sure, however, whether it is a good time for resuming their philosophical impact; their work still is rather part than historical basis of the present philosophical melting-pot. Their basic philosophical theses have currently, it may seem, not so high a standing, but their impact can be seen in numerous detailed issues; they have opened or pushed forward lively fields of research which are still very actively pursued not only within philosophy, but also in many neighboring disciplines. Whatever the present balance of opinions about their philosophical ideas, there is something even more basic in their philosophy than their tenets which is as fresh, as stimulating, as exemplary as ever. I have in mind their way of philosophizing, their conception of how to do philosophy. It is always a good time for reinforcing that conception; and if this volume would manage to do so, it would fully serve its purpose.