دسترسی نامحدود
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
برای ارتباط با ما می توانید از طریق شماره موبایل زیر از طریق تماس و پیامک با ما در ارتباط باشید
در صورت عدم پاسخ گویی از طریق پیامک با پشتیبان در ارتباط باشید
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
درصورت عدم همخوانی توضیحات با کتاب
از ساعت 7 صبح تا 10 شب
دسته بندی: فلسفه: تفکر انتقادی ویرایش: 9na نویسندگان: Nikolay Berdiaev , Nicolas Berdiaeff سری: Colección Austral N. 26 ناشر: Espasa-Calpe سال نشر: 1968 تعداد صفحات: 216 زبان: Spanish فرمت فایل : PDF (درصورت درخواست کاربر به PDF، EPUB یا AZW3 تبدیل می شود) حجم فایل: 18 مگابایت
در صورت تبدیل فایل کتاب El Cristianismo y el problema del Comunismo به فرمت های PDF، EPUB، AZW3، MOBI و یا DJVU می توانید به پشتیبان اطلاع دهید تا فایل مورد نظر را تبدیل نمایند.
توجه داشته باشید کتاب مسیحیت و مسئله کمونیسم نسخه زبان اصلی می باشد و کتاب ترجمه شده به فارسی نمی باشد. وبسایت اینترنشنال لایبرری ارائه دهنده کتاب های زبان اصلی می باشد و هیچ گونه کتاب ترجمه شده یا نوشته شده به فارسی را ارائه نمی دهد.
بردیایف در مسیحیت و مشکل کمونیسم توضیحی از کمونیسم به عنوان وارث شیلیاسم ارائه کرد (از χíλιοι -quílio، "هزار" - و معنای آن، در خطوط کلی، با هزاره گرایی یکسان است و به نظر می رسد مرتبط باشد. به آموزه های خواکین دو فیوره، یواخیمیسم: استقرار پادشاهی خدا بر روی زمین به عنوان یک رویداد معاد شناختی، یعنی رویدادی که پایان تاریخ را نشان می دهد - در واقع، جامعه سوسیالیستی خود را به عنوان پایان تاریخ مؤثر می خواهد، از آنجایی که با تضادهایی به پایان می رسد که منجر به مبارزه طبقاتی می شود. بیایید به سخنان بردیایف گوش دهیم: "برای او [مارکس]، پرولتاریا اسرائیل جدید است، آزادی بخش و سازنده شهر جدید زمینی. کمونیسم پرولتری مارکس انحراف از old chilismo (? ) عبری» (ص 72 که در آن «chilismo» به معنای chiliasm است، کلمه ای که مترجم نباید می دانست). در آخرین داوری خب، در تمام کمونیسم انقلابی یک پدیده آخرت شناختی وجود دارد: این ایده که در یک لحظه معین پرتگاهی گشوده می شود که زمان را به دو نیم می کند. این همان چیزی است که تیلیش آلمانی، نظریهپرداز سوسیالیسم دینی، با نام کاتپوک، فوران ابدیت در زمان تعریف کرد» (ص 72). تحلیلهای نویسنده روسی کاملاً جدی است و مهمتر از همه، آنچه را که با انقلابهای مارکسیستی در نیمه دوم قرن بیستم اتفاق افتاد پیشبینی میکند: مؤلفه مذهبی آنها. من دیگر به کیش شخصیت -که در چهره هایی مانند لنین چه گوارا مشهود است- نیست، بلکه به زیر لایه ای اشاره می کنم که (برخلاف سنت یهودی و مسیحی) معتقد است که پادشاهی خدا می تواند به زور وارد این جهان شود. بعلاوه، به نظر من منصفانه است که بگوییم بردیایف نه بورژوا بود و نه از مسیحیت بورژوایی دفاع کرد: بلکه همانطور که در مسیحیت و مشکل کمونیسم می توان خواند، او هشدار داد که ایمان مسیحی تنها خواهد بود. اگر از شر جامعه بورژوایی خلاص شود، قابل اعتماد است. (برای مثال صفحه 82 را ببینید). http://librosyvidas.blogspot.com.es/2008/08/ensayo-filosofa-nicols-berdiaev.html
"En El cristianismo y el problema del comunismo Berdiaev adelante una explicación del comunismo como heredero del quiliasmo (de χíλιοι -quílio, “mil”- y cuyo significado, en líneas generales, es idéntico al de milenarismo y que aparece emparentado con las doctrinas de Joaquín de Fiore, el joaquinismo): la implantación del Reino de Dios en la Tierra como acontecimiento escatológico, es decir, que marca el fin de la historia -de hecho la sociedad socialista se quiere como fin de la historia efectiva pues termina con las contradicciones que dan origen a la lucha de clases. Escuchemos a Berdiaev: “Para él [Marx], el proletariado es el nuevo Israel, libertador y constructor de la nueva ciudad terrestre. El comunismo proletario de Marx es una disidencia del viejo chilismo (?) hebreo” (pág. 72 donde “chilismo” quiere decir quiliasmo, palabra que no debía conocer el traductor). Más adelante dice: “La teoría marxista del Zusammenbruch [colapso] de la sociedad capitalista es, en verdad, la fe en el Juicio Final. Pues hay un fenómeno escatológico en todo comunismo revolucionario: la idea de que en un momento dado se abrirá un precipio que partirá el tiempo en dos. Es lo que el alemán Tillich, teórico del socialismo religioso, definía bajo el nombre de Katpoc, erupción de la eternidad en el tiempo” (pág. 72). Los análisis del autor ruso son bastante serios y, sobre todo, anticipan lo que sucedió con las revoluciones marxistas en la segunda mitad del siglo XX: su componente religioso. No me refiero ya al culto a la personalidad -evidente en figuras como Lenin Che Guevara-, sino al sustrato que (en contra de la tradición judía y de la cristiana) piensa que el Reino de Dios puede irrumpir en este mundo por la fuerza. Además, me parece que es justo decirlo, Berdiaev no fue un burgués ni defendió un cristianismo aburguesado: más bien, como puede leerse en El cristianismo y el problema del comunismo, advirtió que la fe cristiana sólo sería creíble si se desembarazaba de la sociedad burguesa (véase por ejemplo la pág. 82)." http://librosyvidas.blogspot.com.es/2008/08/ensayo-filosofa-nicols-berdiaev.html