ورود به حساب

نام کاربری گذرواژه

گذرواژه را فراموش کردید؟ کلیک کنید

حساب کاربری ندارید؟ ساخت حساب

ساخت حساب کاربری

نام نام کاربری ایمیل شماره موبایل گذرواژه

برای ارتباط با ما می توانید از طریق شماره موبایل زیر از طریق تماس و پیامک با ما در ارتباط باشید


09117307688
09117179751

در صورت عدم پاسخ گویی از طریق پیامک با پشتیبان در ارتباط باشید

دسترسی نامحدود

برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند

ضمانت بازگشت وجه

درصورت عدم همخوانی توضیحات با کتاب

پشتیبانی

از ساعت 7 صبح تا 10 شب

دانلود کتاب Effects of a Magnetic Field on Radiation -Memoirs by Faraday Kerr and Zeeman

دانلود کتاب اثرات میدان مغناطیسی بر تابش - خاطرات فارادی کر و زیمن

Effects of a Magnetic Field on Radiation -Memoirs by Faraday Kerr and Zeeman

مشخصات کتاب

Effects of a Magnetic Field on Radiation -Memoirs by Faraday Kerr and Zeeman

ویرایش:  
نویسندگان:   
سری:  
ISBN (شابک) : 1406765058, 9781406765052 
ناشر:  
سال نشر: 2007 
تعداد صفحات: 127 
زبان: English 
فرمت فایل : DJVU (درصورت درخواست کاربر به PDF، EPUB یا AZW3 تبدیل می شود) 
حجم فایل: 4 مگابایت 

قیمت کتاب (تومان) : 49,000



ثبت امتیاز به این کتاب

میانگین امتیاز به این کتاب :
       تعداد امتیاز دهندگان : 8


در صورت تبدیل فایل کتاب Effects of a Magnetic Field on Radiation -Memoirs by Faraday Kerr and Zeeman به فرمت های PDF، EPUB، AZW3، MOBI و یا DJVU می توانید به پشتیبان اطلاع دهید تا فایل مورد نظر را تبدیل نمایند.

توجه داشته باشید کتاب اثرات میدان مغناطیسی بر تابش - خاطرات فارادی کر و زیمن نسخه زبان اصلی می باشد و کتاب ترجمه شده به فارسی نمی باشد. وبسایت اینترنشنال لایبرری ارائه دهنده کتاب های زبان اصلی می باشد و هیچ گونه کتاب ترجمه شده یا نوشته شده به فارسی را ارائه نمی دهد.


توضیحاتی در مورد کتاب اثرات میدان مغناطیسی بر تابش - خاطرات فارادی کر و زیمن

متن استخراج شده از صفحات آغازین کتاب: خاطرات علمی ویرایش شده توسط J. S. AMES, PH. D. پروفسور OP فیزیک در دانشگاه جان هاپکینز VIII. اثرات میدان مغناطیسی بر تابش اثرات میدان مغناطیسی بر خاطرات تابشی توسط فارادی، کر و زیمن ویرایش شده توسط E. P. LEWIS، PH. D. نیویورک .: سینسیناتی: حق چاپ و نشر کتاب شرکت آمریکایی شیکاگو، 1900، توسط شرکت آمریکایی کتاب. W. P. I PBEFACE تاریخی در اوایل این قرن روابط احتمالی بین نیروهای مختلف طبیعت توجه فیزیکدانان را به خود جلب کرد. در سال 1800 ویلیام هرشل کشف کرد که یک طیف گرما بر روی طیف خورشیدی مرئی قرار گرفته و گسترش می یابد، که نشان دهنده رابطه ای بین گرما و نور است. به نظر می رسد که این به دومنیکو موریچینی، از کومه، جستجوی رابطه بین نور و مغناطیس را پیشنهاد کرده است. در سال 1812 او ادعا کرد که توانسته است سوزن های فولادی را با قرار دادن آنها در معرض تشعشعات بنفش در طیف خورشیدی مغناطیسی کند. دیگران، از جمله خانم Somemlle، در انگلستان، معتقد بودند که نتایج او را تأیید کرده‌اند، اما بسیاری از آنها قادر به بازتولید آنها نبودند، و در نهایت ثابت شد که همه این اثرات به دلایل دیگری بوده است. مناقشه بر سر این سوال در طول سالیان متمادی ادامه داشت و تصویری آموزنده از دشواری است که حتی آزمایشگران ماهر ممکن است در حل یک مسئله تجربی نسبتاً ساده داشته باشند. در حدود سال 1825 سر جان هرشل یک پرتو قطبی شده از نور را در امتداد محور مارپیچ که حامل جریان الکتریکی بود فرستاد. ملت معاینه با آنالایزر هیچ تاثیری نشان نداد. او همچنین قصد داشت اثر یک پرتو پلاریزه را که به صورت مماس از یک هادی حامل جریان می گذرد آزمایش کند، اما هرگز این آزمایش را انجام نداد. هیچ تلاش دیگری برای نشان دادن رابطه بین نور و مغناطیس به نظر نمی رسد تا زمانی که فارادی تحقیقاتی را که در صفحات بعدی شرح داده شده است انجام دهد. تئوری در مجموعه مقالات انجمن سلطنتی برای ژوئن 1856، سر ویلیام تامسون نوشت: تأثیر مغناطیسی بر نور مقدمه کشف شده توسط فارادی به جهت حرکت ذرات متحرک بستگی دارد. به عنوان مثال، در محیطی که دارای آن است، ذرات در یک خط مستقیم موازی با خطوط نیروی مغناطیسی، که به عنوان محور به دور این خط به مارپیچ منتقل شده و سپس به صورت مماس با سرعت هایی که دایره ها را توصیف می کنند، دارای سرعت های متفاوتی خواهند بود. حرکت آنها در یک جهت گرد است (همان جهت اسمی جریان گالوانیکی در سیم پیچ مغناطیسی) یا در جهت مخالف. اما واکنش الاستیک محیط، باید برای جابجایی‌های یکسان، سرعت‌ها در جهت‌های ذرات یکسان باشد. یعنی نیروهایی که با نیروی گریز از مرکز حرکات دایره ای متعادل می شوند، برابرند، در حالی که حرکات نورانی نابرابر هستند. بنابراین، حرکات دایره‌ای مطلق، یا مساوی هستند، یا به گونه‌ای هستند که نیروهای گریز از مرکز مساوی را به ذرات در نظر گرفته شده در ابتدا منتقل می‌کنند، نتیجه می‌شود که حرکات نوری روشن تنها اجزای کل حرکت هستند. می‌گویم که یک جزء کم‌درخشنده در یک جهت، که با حرکتی که در محیط وجود دارد در هنگام عبور نوری کوبیده می‌شود، نتیجه‌ای برابر با حرکت درخشان‌تر در جهت مخالف، همراه با همان حرکت غیر نورانی به دست می‌دهد. ماکسول، در کتاب الکتریسیته و مغناطیس، جلد. ii., chap, xxi توضیح فیزیکی جزئی زیر را به عنوان بسط اظهارات فوق ارائه می دهد: * این یک قضیه مشهور در سینماتیک است که دو ارتعاش دایره ای یکنواخت، با دامنه یکسان، دارای زمان تناوبی یکسان، و در یک صفحه، اما در جهت مخالف می چرخند، هنگامی که با هم ترکیب می شوند، معادل یک ارتعاش مستطیل هستند. زمان تناوبی این ارتعاش برابر با ارتعاشات دایره‌ای است، دامنه آن دو برابر است و جهت آن در خط اتصال به نقاطی است که در آن دو ذره، ارتعاشات دایره‌ای را در جهت مخالف توصیف می‌کند.


توضیحاتی درمورد کتاب به خارجی

ext extracted from opening pages of book: SCIENTIFIC MEMOIRS EDITED BY J. S. AMES, PH. D. PROFESSOR OP PHYSICS IN JOHNS HOPKINS UNIVERSITY VIII. THE EFFECTS OF A MAGNETIC FIELD ON RADIATION THE EFFECTS OF A MAGNETIC FIELD ON RADIATION MEMOIRS BY FARADAY, KERR AND ZEEMAN EDITED BY E. P. LEWIS, PH. D. NEW YORK .: CINCINNATI : CHICAGO AMERICAN BOOK COMPANY COPYRIGHT, 1900, BY AMERICAN BOOK COMPANY. W. P. I PBEFACE Historical IN the early part of this century possible relationships between the various forces of nature began to attract the attention of physicists. In 1800 William Herschel discovered that a heat spectrum is superimposed on and extends be yond the visible solar spectrum, indicating some relationship between heat and light. This seems to have suggested to Domenico Morichini, of Kome, the search for a relationship between light and magnetism. In 1812 he claimed that he had been able to magnetize steel needles by exposing them to the violet radiation in the solar spectrum. Others, including Mrs. Somemlle, in England, believed that they had verified his results, but many wore unable to reproduce them, and it was finally demonstrated that all these effects had been due to other causes. The dispute over this question extended over many years, and is an instructive illustration of the difficulty which even skilled experimenters may have in solving a com paratively simple experimental problem. About 1825 Sir John Herschel sent a polarized beam of light along the axis of a helix carrying an electric current. Exami nation with an analyzer showed no effect. He also intended to test the effect of a polarized beam passing tangentially by a con ductor carrying a current, but never executed the experiment. No other attempt to show a relationship between light and magnetism seems to have been made until Faraday undertook the investigation described in the following pages. Theoretical In the Proceedings of the Royal Society for June, 1856, Sir William Thomson wrote : The magnetic influence on light PREFACE discovered by Faraday depends on the direction of motion of moving particles. For instance, in a medium possessing it, particles in a straight line parallel to the lines of magnetic force, displaced to a helix round this line as axis, and then projected tangentially with such velocities as to describe circles, will have different velocities according as their mo tions are round in one direction ( the same as the nominal direction of the galvanic current in the magnetizing coil) or in the contrary direction. But the elastic reaction of the medium, must be the same for the same displacements, what ever be the velocities ami directions of the particles; that is to say, the forces which are balanced by centrifugal force of the circular motions are equal, while the luminiferous motions are unequal. The absolute circular motions being, therefore, either equal, or such as to transmit equal centrifugal forces to the particles initially considered, it follows that the luminife rous motions are only components of the whole motion ; ami that a less luminiferous component in one direction, com pounded with a motion existing in the medium when trans mitting no light, gives an equal resultant to that of a greater luminiferous motion in the contrary direction, compounded with the same non-luminous motion. Maxwell, in his Electricity and Magnetism,, vol. ii., chap, xxi, offers the following partial physical explanation as an exten sion of the above remarks:* It is a well-known theorem in kinematics that two uniform circular vibrations, of the same amplitude, having the same periodic time, and in the same plane, but revolving in opposite directions, are equivalent, when compounded together, to a rectilinear vibration. The periodic time of this vibration is equal to that of the circular vibrations, its amplitude is double, and its direction is in the line joining the points at which two particles, describing the circular vibrations in opposite dire"





نظرات کاربران