دسترسی نامحدود
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
برای ارتباط با ما می توانید از طریق شماره موبایل زیر از طریق تماس و پیامک با ما در ارتباط باشید
در صورت عدم پاسخ گویی از طریق پیامک با پشتیبان در ارتباط باشید
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
درصورت عدم همخوانی توضیحات با کتاب
از ساعت 7 صبح تا 10 شب
ویرایش:
نویسندگان: Abdulaziz Al Farsi
سری:
ISBN (شابک) : 9781617973383, 9789774165900
ناشر: The American University in Cairo Press
سال نشر: 2013
تعداد صفحات:
زبان: English
فرمت فایل : EPUB (درصورت درخواست کاربر به PDF، EPUB یا AZW3 تبدیل می شود)
حجم فایل: 357 Kb
در صورت ایرانی بودن نویسنده امکان دانلود وجود ندارد و مبلغ عودت داده خواهد شد
در صورت تبدیل فایل کتاب Earth Weeps, Saturn Laughs به فرمت های PDF، EPUB، AZW3، MOBI و یا DJVU می توانید به پشتیبان اطلاع دهید تا فایل مورد نظر را تبدیل نمایند.
توجه داشته باشید کتاب زمین گریه می کند، زحل می خندد نسخه زبان اصلی می باشد و کتاب ترجمه شده به فارسی نمی باشد. وبسایت اینترنشنال لایبرری ارائه دهنده کتاب های زبان اصلی می باشد و هیچ گونه کتاب ترجمه شده یا نوشته شده به فارسی را ارائه نمی دهد.
زمین گریه می کند، زحل می خندد با بازگشت خالد بخیت، یک کارمند دولتی، به زادگاهش در عمان پس از مدتی دوری در شهر بزرگ باز می شود و با بازگشت او به شهر با بلوغ جدیدی که از مجموعه ای از برخوردهای دلخراش به وجود آمده به پایان می رسد. با واقعیت بازگشت خالد به خانه، که جرقه فرار او از یک رابطه عاشقانه دردناک را برانگیخت، مصادف با رویدادهایی است که نیروی سنتهای دیرینهای را آشکار میسازد که در شهر خفه شدهاند: از تعصب نژادی، تعصب مذهبی، تا الگوهای بد رهبری. بیداری و دگرگونی خالد با برخورد او با «شاعر کیوانی» مشخص می شود که در مسیر تعقیب قصیده ای دست نیافتنی، به این روستای بی نام برخورد کرده است. برای مدتی «زحل» نزدیکترین همراه خالد میشود: به مصیبتهای او گوش میدهد، به او کمک میکند خود را با چشمهای تازه ببیند، و به او حکمتی از دنیایی فراتر از کوچکی انسانها آلوده میکند. ولاد سلیمانی گفت: «هنگامی که ماه کامل گوش میداد، ولاد سلیمانی گفت: سی سال پیش از پدربزرگم شنیدم که به پدرم (خداوند هر دو را بیامرزد) میگوید: «اگر خدا اجازه دهد کشوری عذاب شود، هر که آن را ترک کرده است، باعث میشود که آن کشور را ترک کند. پس دوباره اینجایی و با بازگشتت، تعداد کسانی که روستا را ترک کرده و برگشتهاند تکمیل میشود. به سخنان من علامت بزنید: عذاب به زودی نازل میشود.»
Earth Weeps, Saturn Laughs opens with the return of Khalid Bakhit, a government employee, to his hometown in Oman after a time away in the big city, and concludes with his return to the city with a new maturity born of a series of wrenching encounters with reality. Khalid's return home, sparked by his flight from a painful love affair, coincides with events that reveal the force of long-established traditions that have a stranglehold on the town: from racial prejudice, to religious bigotry, to ossified patterns of leadership. Khalid's awakening and transformation are catalyzed by his encounters with a certain "Saturnine poet" who, in the course of chasing after an elusive ode, has stumbled upon this unnamed village. For a period of time "the Saturnine" becomes Khalid's closest companion: listening to his woes, helping him see himself with new eyes, and imparting to him a wisdom from a world beyond untainted by human smallness. "As the full moon listened in, Walad Sulaymi said, 'Thirty years ago I heard my grandfather say to my father (God have mercy on them both), "If God allows a country to be chastised, He causes everyone who has left it to come back." So here you are again, and with your return, that completes the number of those who left the village and have come back. Mark my words: the chastisement will descend soon.'"