ورود به حساب

نام کاربری گذرواژه

گذرواژه را فراموش کردید؟ کلیک کنید

حساب کاربری ندارید؟ ساخت حساب

ساخت حساب کاربری

نام نام کاربری ایمیل شماره موبایل گذرواژه

برای ارتباط با ما می توانید از طریق شماره موبایل زیر از طریق تماس و پیامک با ما در ارتباط باشید


09117307688
09117179751

در صورت عدم پاسخ گویی از طریق پیامک با پشتیبان در ارتباط باشید

دسترسی نامحدود

برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند

ضمانت بازگشت وجه

درصورت عدم همخوانی توضیحات با کتاب

پشتیبانی

از ساعت 7 صبح تا 10 شب

دانلود کتاب Doctor Who. The Sontaran Games

دانلود کتاب دکتر هو. بازی های سونتاران

Doctor Who. The Sontaran Games

مشخصات کتاب

Doctor Who. The Sontaran Games

دسته بندی: خارجی: انگلیسی
ویرایش:  
نویسندگان:   
سری:  
 
ناشر:  
سال نشر:  
تعداد صفحات: 98 
زبان: English 
فرمت فایل : PDF (درصورت درخواست کاربر به PDF، EPUB یا AZW3 تبدیل می شود) 
حجم فایل: 311 کیلوبایت 

قیمت کتاب (تومان) : 39,000



کلمات کلیدی مربوط به کتاب دکتر هو. بازی های سونتاران: زبان‌ها و زبان‌شناسی، انگلیسی، کتاب‌های خواندنی تطبیقی، خواندن سریع



ثبت امتیاز به این کتاب

میانگین امتیاز به این کتاب :
       تعداد امتیاز دهندگان : 7


در صورت تبدیل فایل کتاب Doctor Who. The Sontaran Games به فرمت های PDF، EPUB، AZW3، MOBI و یا DJVU می توانید به پشتیبان اطلاع دهید تا فایل مورد نظر را تبدیل نمایند.

توجه داشته باشید کتاب دکتر هو. بازی های سونتاران نسخه زبان اصلی می باشد و کتاب ترجمه شده به فارسی نمی باشد. وبسایت اینترنشنال لایبرری ارائه دهنده کتاب های زبان اصلی می باشد و هیچ گونه کتاب ترجمه شده یا نوشته شده به فارسی را ارائه نمی دهد.


توضیحاتی در مورد کتاب دکتر هو. بازی های سونتاران

Quick Reads، 2009.
وقتی دکتر از TARDIS خارج شد، اتاق برای مدت کوتاهی روشن شد. سپس درهای ماشین زمانش را پشت سرش بست و اتاق دوباره تاریک شد.
دکتر شروع کرد به جلو رفتن، اما تلو تلو خورد. مشعلي را از جيبش بيرون آورد و روشن كرد. با اشاره پرتو به پاهایش، نگاه کرد تا ببیند چه چیزی او را زمین خورده است. روی زمین یک جفت چکمه لاستیکی ضخیم و چیزی شبیه جعبه ابزار بود.
مشعل را بالا برد و چهره ای رنگ پریده از سیاهی روی او فریاد زد.
دکتر با تعجب پارس کرد و صدایی به صدا در آمد. مثل مهری مبهوت پرتو مشعل برای لحظه ای تکان خورد و او به عقب رفت. سپس با خیال راحت خندید، زیرا دید که این بیگانه مرگبار نیست - فقط یک زن جوان است. او یک لباس شنا پوشیده بود که برای دکتر عجیب به نظر می رسید، زیرا معلوم بود که نیمه شب بود. اما شاید در این سیاره کت و شلوار آبی، کت قهوه ای و لباس ورزشی او عجیب به نظر می رسید.
"از کجا آمده اید؟" از زن جوان پرسید. "یک دقیقه پیش کسی اینجا نبود!" سپس آداب او را به یاد آورد و اضافه کرد: "ببخشید که شما را ترساندم." 'اهل کجایی؟' . . .

توضیحاتی درمورد کتاب به خارجی

Quick Reads, 2009.
The room was briefly lit up as the Doctor left the TARDIS. Then he shut the doors of his time machine behind him, and the room became dark again.
The Doctor started to walk forward, but stumbled. He pulled a torch out of his pocket and switched it on. Pointing the beam at his feet, he looked to see what had tripped him up. There on the ground was a pair of thick rubber boots and what looked like a toolbox.
He raised the torch, and a pale face screamed out of the blackness at him.
The Doctor barked in surprise, sounding like a startled seal. The torch beam wobbled for a moment as he stepped backwards. Then he laughed in relief, as he saw that this was no deadly alien – it was just a young woman. She was wearing a swimming costume, which seemed strange to the Doctor, as it was obviously the middle of the night. But then perhaps on this planet his blue suit, brown coat and trainers would look odd.
'Where did you come from?' he asked the young woman. 'There was no one here a minute ago!' Then he remembered his manners, and added, 'I'm sorry I scared you.'
She didn't answer, just asked him the same question. 'Where did you come from?' . . .




نظرات کاربران