دسترسی نامحدود
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
برای ارتباط با ما می توانید از طریق شماره موبایل زیر از طریق تماس و پیامک با ما در ارتباط باشید
در صورت عدم پاسخ گویی از طریق پیامک با پشتیبان در ارتباط باشید
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
درصورت عدم همخوانی توضیحات با کتاب
از ساعت 7 صبح تا 10 شب
ویرایش: 1. Auflage نویسندگان: Boonen. Stefan, Kluitmann. Andrea, Schoonooghe. Tom سری: ISBN (شابک) : 9783733601218, 3733601211 ناشر: FISCHER Kinder- und Jugend-E-Books سال نشر: 2016 تعداد صفحات: 0 زبان: German فرمت فایل : EPUB (درصورت درخواست کاربر به PDF، EPUB یا AZW3 تبدیل می شود) حجم فایل: 2 مگابایت
کلمات کلیدی مربوط به کتاب غولی که با باران آمد: ماجراجویی، آلبرت، آرمات، تنهایی، خانواده، دوستی و عشق، آسمان خراش، کالیندا، وفاداری، تخیل و فانتزی، (فرم محصول) متن کتاب الکترونیکی، غول، مدرسه و تعطیلات، (VLB-WN) 9250: SOFTWARE/کودکان و جوانان کتاب های مردمی /کتاب های کودک تا 11 سال (گروه هدف) از 8 سال، حس با هم بودن، کتاب های کودکان تا 11 سال، حس با هم بودن، وفاداری، (VLB-WN)9250: SOFTWARE/کتاب های کودک و نوجوان/کودک کتاب تا 11 سال
در صورت تبدیل فایل کتاب Der Riese, der mit dem Regen kam به فرمت های PDF، EPUB، AZW3، MOBI و یا DJVU می توانید به پشتیبان اطلاع دهید تا فایل مورد نظر را تبدیل نمایند.
توجه داشته باشید کتاب غولی که با باران آمد نسخه زبان اصلی می باشد و کتاب ترجمه شده به فارسی نمی باشد. وبسایت اینترنشنال لایبرری ارائه دهنده کتاب های زبان اصلی می باشد و هیچ گونه کتاب ترجمه شده یا نوشته شده به فارسی را ارائه نمی دهد.
تخیل شکوفا واقعیت خاکستری را می بلعد! آلبرت و کالیندا رازی مشترک دارند: شبی که باران می بارید، غول بزرگی را بیرون از پنجره دیدند. همزمان. آلبرت در طبقه سوم و کالیندا در طبقه هفتم. و آلبرت می ترسید که در تعطیلات تابستانی او دوباره اتفاقی نیفتد. اما این بار او نمی تواند شکایت کند: بلندمرتبه ای که آنها در آن زندگی می کنند فروخته می شود و همه مجبور به ترک خانه هستند. به خصوص حالا که او با کالیندا دوست شده و هر دو به دنبال غول بوده و آن را پیدا کرده اند. یک شرم واقعی اما خوشبختانه، آنها به یکدیگر قول داده اند که برای همیشه دوستان باقی خواهند ماند.
Blühende Phantasie verschlingt die graue Wirklichkeit! Albert und Kalinda teilen ein Geheimnis: Sie haben in der Nacht, in der es regnete, einen Riesen vor dem Fenster gesehen. Gleichzeitig. Albert im dritten Stock und Kalinda im siebten. Und dabei hatte Albert schon Angst, dass in seinen Sommerferien wieder nichts passiert. Aber dieses Mal kann er sich nicht beklagen: Das Hochhaus, in dem sie wohnen, wird verkauft und alle müssen ausziehen. Gerade jetzt, wo er sich mit Kalinda angefreundet hat und sie beide den Riesen gesucht und gefunden haben. Wirklich schade. Aber zum Glück haben sie sich versprochen, Freunde zu bleiben – für immer.