دسترسی نامحدود
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
برای ارتباط با ما می توانید از طریق شماره موبایل زیر از طریق تماس و پیامک با ما در ارتباط باشید
در صورت عدم پاسخ گویی از طریق پیامک با پشتیبان در ارتباط باشید
برای کاربرانی که ثبت نام کرده اند
درصورت عدم همخوانی توضیحات با کتاب
از ساعت 7 صبح تا 10 شب
ویرایش:
نویسندگان: E. M. Cioran
سری:
ناشر: ePubLibre
سال نشر: 1937
تعداد صفحات:
زبان: Spanish
فرمت فایل : EPUB (درصورت درخواست کاربر به PDF، EPUB یا AZW3 تبدیل می شود)
حجم فایل: 957 Kb
در صورت تبدیل فایل کتاب De lágrimas y de santos به فرمت های PDF، EPUB، AZW3، MOBI و یا DJVU می توانید به پشتیبان اطلاع دهید تا فایل مورد نظر را تبدیل نمایند.
توجه داشته باشید کتاب از اشک ها و مقدسین نسخه زبان اصلی می باشد و کتاب ترجمه شده به فارسی نمی باشد. وبسایت اینترنشنال لایبرری ارائه دهنده کتاب های زبان اصلی می باشد و هیچ گونه کتاب ترجمه شده یا نوشته شده به فارسی را ارائه نمی دهد.
این مقاله برای اولین بار در سال 1937، سال ورود او به پاریس، منتشر شد، این چهارمین مقاله از E. M. Cioran است که هنوز به زبان رومانیایی نوشته شده است، و تنها مقاله ای است که تا به امروز در میان مقالاتی که به آن زبان منتشر شده است که نویسنده، اخیراً ( 1986)، اجازه ترجمه را داده است. این شرایط جذابیت بیشتری به کتاب میافزاید: چیزی که از رویارویی بین سیوران امروز و دهه سی بیرون میآید، که به ما امکان میدهد بفهمیم که تا چه حد وسواسها و علایق او ثابت مانده و چه تغییراتی در زندگی نویسنده ایجاد کرده است. در طول سالها فکر کرد شور عرفانی در دنیای بدون خدا. یا به قول خود کیوران، «شور مطلق در روح شکاک»: این تناقض وجودی است که قصارهای گردآورده شده در این جلد در محاصره دائمی بر آن معلق هستند. قداست و عرفان پیوسته در این صفحات به عنوان نمادی از نگرشی حیاتی واقع در پادپایه های انسان امروزی ظاهر می شود که این بی تفاوتی نسبت به رشد انسانی را که از طریق آن اولیاء و عارفان در الوهیت در هم آمیخته اند به احساسی غم انگیز تبدیل کرده است. خود کیوران در نهایت از شور و شوق سابق خود برای قدیسان و عرفان، «آن حس متعالی» ابراز تأسف میکند، اما هرگز شیفتگی خود را برای آن صفت تقدس، اشک، که در کل کار کیوران یک «تصویر کلیدی» را تشکیل میدهد، رها نکرده است. به عنوان هدف یک "وسواس عمیق و آشکار". از سوی دیگر -و غیر از این هم نمیتوانست باشد- در این کتاب، بیش از هر کتاب دیگری، سیوران شیفتگی خود را برای اسپانیا، برای چشمانداز و هنر آن، و برای سنت معنوی آن شرح میدهد. او می نویسد: «شایستگی اسپانیا نه تنها در پرورش چیزهای بیش از حد و احمقانه، بلکه در این است که نشان داده است که سرگیجه، آب و هوای عادی انسان است که فاصله بین آسمان و زمین را سرکوب کرده است».
Publicado por vez primera en 1937, año de su llegada a París, es éste el cuarto ensayo de E. M. Cioran, escrito todavía en rumano, y el único por ahora entre los aparecidos en esa lengua que el autor, sólo muy recientemente (1986), ha autorizado traducir. Esta circunstancia suma al libro un interés añadido: el que se desprende de la confrontación entre el Cioran actual y el de los años treinta, lo que nos permite descubrir en qué medida sus obsesiones y sus pasiones siguen siendo las mismas y qué cambios ha producido en el pensamiento del autor el paso de los años. Una pasión mística en un mundo sin Dios. O, en palabras del propio Cioran, «la pasión de lo absoluto en un alma escéptica»: tal es la paradoja existencial sobre la que rondan en permanente asedio los aforismos reunidos en este volumen. Constantemente, la santidad y la mística aparecen en estas páginas como emblemas de una actitud vital situada en las antípodas del hombre moderno, quien ha convertido en sentimiento trágico esa indiferencia hacia el devenir humano a través de la cual santos y místicos se fundieron en la divinidad. El propio Cioran terminaría por deplorar su antiguo fervor por las santas y por la mística, «esa sensualidad trascendente», pero nunca ha abandonado su fascinación por ese atributo de la santidad, las lágrimas, que constituyen dentro de la obra entera de Cioran una «imagen clave», anunciada ya aquí como objeto de una «obsesión profunda y reveladora». Por otra parte —y no podía ser de otro modo— en este libro más que en ningún otro Cioran explaya su fascinación por España, por su paisaje y por su arte, por su tradición espiritual. «El mérito de España», escribe, «ha consistido no sólo en haber cultivado lo excesivo y lo insensato, sino también en haber demostrado que el vértigo es el clima normal del hombre que ha suprimido la distancia entre el cielo y la tierra».